تاریخ انتشار:
شباهتها و تفاوتهای دو بیماری مرگبار
درسهای سارس در جنگ با مرس
طی دوران شیوع سارس در سال ۲۰۰۳، مردم در فرودگاهها یکدیگر را با تردید نگاه میکردند، مسافران برای مواجه نشدن با مناطق آلوده مسیر پرواز خود را تغییر میدادند و در شهرهایی که بیماری فراگیر شده بود، فروشگاههای بزرگ و سالنهای تئاتر خالی بودند.
طی دوران شیوع سارس در سال 2003، مردم در فرودگاهها یکدیگر را با تردید نگاه میکردند، مسافران برای مواجه نشدن با مناطق آلوده مسیر پرواز خود را تغییر میدادند و در شهرهایی که بیماری فراگیر شده بود، فروشگاههای بزرگ و سالنهای تئاتر خالی بودند. آیا اکنون، در حالی که در خارج از عربستان هر روز تعداد بیشتری از مردم مبتلا به مرس شناسایی میشوند، ترس از شیوع مرس تجربهای مشابه سارس در یک دهه قبل تکرار خواهد شد؟ آیا مسوولان بهداشتی میتوانند درسهای سارس و دیگر بیماریها را برای مبارزه با مرس به کار گیرند؟ فیلمهایی از قبیل «شیوع» (1995)، «سرایت» (2011) و «جنگ جهانی زِد» (2013) تصویرگر تلاشهایی هستند که برای مقابله با وضعیت یا ویروسی افسانهای که در حال تهدید جهان است، صورت میگیرند. همچون این فیلمهای سرگرمکننده، در زندگی واقعی نیز ویروسها در سالهای اخیر ما را با تهدید انتشار گسترده بیماریها مواجه کردهاند؛ از آنفلوآنزای خوکی و آنفلوآنزای پرندگان گرفته تا سارس، ابولا و مرس. آنها ترس را در مناطق تحت تاثیر بیماری میگسترند و این هشدار را به همراه دارند که ویروسها تا انتشار در هر جای جهان، تنها به اندازه یک
مسافت پروازی فاصله دارند
.
شباهتها و تفاوتها
سارس با میزبانی گربههایی که توسط انسانها نگهداری میشدند، از خفاش به انسان منتقل شد. عامل آن نیز ویروس کرونا بود. در مقابل گفته میشود عامل اصلی انتقال مرس به انسان، شتر بوده است. از زمان تشخیص شیوع بیماری تا شناسایی عامل و مخزن آن، و آلودگی و رفع آن، شیوع بیماری حدود 9 ماه به طول انجامید. از آنجا که شیوع سارس از کشور چین بود که از تجربه علمی زیادی برخوردار است، و سپس به کشورهای غربی سرایت پیدا کرد، شاید بتوان دلیل تفاوت در اطلاعات پیرامون فراگیری سارس و مرس را متوجه شد. به نظر میرسد تفاوت فراوانی میان منابع خبری درگیر سارس، در مقایسه با مرس وجود دارد. دلیل این امر میتواند محدودیت منابع علمی در کشورهایی باشد که در ابتدا درگیر مرس شدهاند. علاوه بر این، سارس بر خلاف مرس، در «حیاطخلوت» کشورهای صنعتی شیوع پیدا کرد. سارس در زمان خود پدیدهای جدید به شمار میرفت که توجه دانشمندان را به خود جلب کرد و این در حالی است که مرس، پیشتر مورد مشابهی داشته است. در نهایت به روشنی میتوان متوجه شد با وجود مدتزمان طولانی که از شیوع مرس میگذرد، دانش ما درباره آن به مراتب کمتر از سارس است. بر اساس معلومات ما، ویروسهای
کرونا که عامل سارس و مرس هستند، احتمالاً از خفاش نشات گرفتهاند و سپس به بدن یک میزبان پستاندار راه یافتهاند و از آن طریق، به انسان سرایت کردهاند. کشف این مساله که گربهها منبع آلودگی سارس هستند، حدود چهار ماه پس از اطلاع جهان از انتشار این بیماری صورت گرفت. در مقابل، 10 ماه پس از تشخیص مرس مشخص شد شترها میزبان واسطه احتمالی هستند. سارس، با نرخ مرگومیر حدود 10 درصد، به سرعت جهان را فراگرفت. در یک بازه هشتماهه، بیش از هشت هزار نفر به آن مبتلا شدند. در مقابل نرخ مرگومیر مرس حدود 40 درصد است و این بیماری آرامتر گسترش یافته است. تقریباً میتوان گفت تمام مبتلایان به نحوی با شبهجزیره عربستان در ارتباط بودهاند. سارس، بدواً گریبانگیر جوانان سالم شد و در مقابل بیش از نصف موارد ابتلا به مرس را افراد بالای 50 سال تشکیل میدهند. بیش از 70 درصد بیماریهای شدید و منجر به مرگ در افرادی بوده است که اختلال و بیماریهایی به جز مرس داشتهاند. سارس در میان مردان و زنان به یک نسبت گسترش یافت؛ ولی 65 درصد مبتلایان به مرس را مردان تشکیل میدهند. دلیل آن میتواند به تفاوتهای فرهنگی یا شغلی مربوط باشد.
درسهای سارس
منشاء سارس و مرس، ویروسهای مرگبار کرونایی است که سیستم تنفسی را تحت تاثیر قرار میدهد؛ هر چند مرس تاکنون به اندازه سارس فراگیر نبوده است. یکی از کشورهایی که از سارس تجربه فراوانی به دست آورد، هنگکنگ بود که در آن 774 نفر کشته شدند. این کشور زیرساختهای کنترل بیماری را به شکلی پیشرفته، توسعه داده است. از آنجا که مسوولان هنگکنگی متوجه شدند انتشار ویروس به خارج از آسیا به وسیله فرودگاهها صورت گرفته است، پایش مسافران را با دقت و احتیاط صورت میدهند. آنها حتی به منظور بررسی دماهای بالا، گیرندههای حرارتی در فرودگاه نصب کردهاند. چینیها نیز به صورت عمومی بر لزوم رعایت اقدامات پیشگیرانه (از شستوشوی بهداشتی دست گرفته تا پوشیدن ماسک) در مقابله با شیوع بیماری تاکید کردهاند. پروفسور مالک پیریس، مدیر مدرسه سلامت عمومی در دانشگاه هنگکنگ، اذعان دارد که سارس لزوم توجه مجدد به بیماریهای مسری را به عنوان یک نگرانی عمومی مطرح کرده است. منابع زیادی و از جمله اتاقهای بستری عمومی، به منظور مقابله با بیماریهای مسری در این کشور تخصیص داده شده است. همین تلاشها موجب شده است در جریان آنفلوآنزای پرندگان و دیگر بیماریهای
نوظهور، هنگکنگ به عنوان کشوری مطرح در زمینه ویروسشناسی و اپیدیولوژی تبدیل شود. به صورت کلی نیز در سراسر جهان، آموزشهای بهداشت و کنترل بیماری، پس از تجربه سارس بهبود یافته است. به گفته پیریس، «آگاهی از تبعات سرفه و عطسه کردن در مکانهای عمومی، استفاده از دستمالهای بهداشتی و الکلی و پوشیدن ماسک جهت جلوگیری از آلودگی دیگران» نتایج مستقیم سارس هستند.
تهدید مرس
ویروس مرس نخستین بار در سال 2012 در عربستان شناسایی شد. تعداد مبتلایان در سالهای 2012 و 2013 اندک بود و امسال رو به گسترش نهاد. برخی کارشناسان از جهش ژنی منجر به مسریتر شدن ویروس بیم دارند؛ و در مقابل دیگران از تاثیر عدم رسیدگی مناسب به بیماران بر شیوع بیشتر آن میگویند. موارد ابتلا به مرس در ماههای گذشته در اثر شیوع بیماری در بیمارستانها و نیز ابتلای کارکنان مراقبتهای بهداشتی افزایش یافته است. بر اساس برخی تخمینها، حدود سهچهارم موارد اخیر ابتلا، از افرادی بوده است که خود آنها قبلاً مبتلا شدهاند و بخش قابلتوجهی از این افراد را، کارکنان مراقبتهای بهداشتی تشکیل میدهند. دکتر کامران خان، یک پزشک متخصص در زمینه بیماریهای مسری که در زمینه استفاده از دادههای ترافیک هوایی برای پیشبینی انتشار بینالمللی بیماریها متخصص است، میگوید: «وقتی موارد ابتلای بیشتر را در میان کارکنان مراقبتهای بهداشتی میبینیم، انگار با یک فلاشبک به سارس مواجه میشویم.» در شیوع اخیر مرس، همه بیماران به عربستان سعودی سفر کردهاند. پادشاهی عربستان سعودی در بهکارگیری تجارب سارس تمایل نشان میدهد؛ و این به ویژه بعد از تغییر در
وزارت بهداشت این کشور توسط پادشاه جدیتر نیز شده است. دولت عربستان برای زائران، دستورالعملهایی منتشر کرده و از آنها خواسته است در مکانهای پرجمعیت، به ویژه هنگام طواف، رجم و سعی بین صفا و مروه، از ماسک استفاده کنند. دولت این کشور همچنین از افراد سالخورده، بیماران، کودکان و زنان حامله خواسته است در سال جاری مناسک حج را به جای نیاورند.
دیدگاه تان را بنویسید