تاریخ انتشار:
سینمای سهبعدی آنقدر که انتظار میرفت، تجربهای موفق نبود
سینمای سهبعدی از آرزو تا واقعیت
با کاهش درآمد فیلمهای سهبعدی، منتقدان سریعاً تشییع جنازه این تکنولوژی را برگزار کردهاند
با کاهش درآمد فیلمهای سهبعدی، منتقدان سریعاً تشییع جنازه این تکنولوژی را برگزار کردهاند اما آیا تکنولوژی و سرمایهگذاریهای جدید، میتواند آینده متفاوتی را برای این صنعت رقم بزند؟ با اکران فیلم آواتار در سال 2009 همه فکر میکردند این تکنولوژی جدید آمده تا ماندگار باشد. در حقیقت جیمز کامرون و آواتار، نویدبخش چهارمین موج اصلی موفقیت تکنولوژی سهبعدی بودند اما این موفقیت دولت مستعجل بود و از آن زمان به بعد روند رشد صنعت منفی شده و درآمد فیلمهای سهبعدی، هر سال نسبت به سال قبل یک درصد کاهش داشته است. اما بهرغم این موضوع، جیم چابین، رئیس انجمن بینالمللی 3D (انجمنی ایجادشده با هدف پیشرفت تلفیقی هنر و تکنولوژی در چارچوب 3D ) در بیانیه سال 2012 خود ادعا کرد مردم هنوز از دیدن فیلمهای سهبعدی لذت میبرند و البته اثبات این ادعای وی، نظرسنجی گزارشی تهیه و منتشرشده توسط همین انجمن بود. حامیان منطقیتر این تکنولوژی، مشکل را نه از سمت نفس تکنولوژی سهبعدی، که از نحوه ارائه آن میدانند. آنها میگویند حالا دیگر مردم هر چه را بخواهند میتوانند به صورت 3D ببینند، از یک شوی تلویزیونی گرفته تا اخبار ساعت شش بعد از
ظهر. پس دلیلی ندارد برای لذت بردن از این تکنولوژی جدید به سینماها بیایند. یعنی در واقع، مشکل از پخش سهبعدی فیلمها نیست بلکه از عدم جذابیت فیلمهایی است که با این تکنولوژی ارائه میشوند. بنا به ادعای این مدافعان هجوم مردم برای تماشای آواتار همان قدر که مدیون روش پخش فیلم بود، وامدار کیفیت فیلم نیز بود. حالا هم اگر فیلمهای خوب و جذاب با تکنولوژی سهبعدی ارائه شود، مردم از آنها استقبال میکنند. شاید بتوان گفت سال 2013، سال مناسبی برای امتحان این مدعاست. قرار است فیلمهای مهمی امسال به صورت سهبعدی به نمایش در بیایند از جمله پارک ژوراسیک، گتسبی بزرگ و آیرونمن 3، اگر این فیلمها بتوانند رونق را به بازار فیلمهای سهبعدی برگردانند، میتوان تحلیل این عده از طرفداران تکنولوژی سهبعدی را جدی گرفت. اما حتی اگر این تحلیل درست باشد، باز هم نمیتوان انکار کرد تکنولوژی سهبعدی آنقدر که انتظار میرفت بر درآمد حاصل از فیلمها تاثیرگذار نبود. این تاثیرگذاری کمتر از حد انتظار، محدود به سینماها و صنعت اکران فیلم نیست. طبق بررسیهای انجامشده کانالهای تلویزیونی سهبعدی نیز با اقبالی بسیار کمتر از حد مورد انتظار
روبهرو بودهاند. مشاهدات نشان میدهد حداکثر افرادی که در یک زمان ممکن است یک کانال نمایش سهبعدی را انتخاب کنند در سراسر ایالات متحده 120هزار نفر است. همچنین بهرغم هزینههای گزاف صرفشده برای بازاریابی، اکثریت خانهها در ایالات متحده هنوز مجهز به هیچ نوع تکنولوژی پخش سهبعدی نیستند. البته شاید هنوز برای قضاوت زود باشد، نباید بدبین باشیم، معمولاً این گونه تغییرات در ذائقه و انتخاب مردم فرآیندی زمانبر است. شاید فقط باید منتظر بود و دید. البته این منتظر بودن، هزینههایی هم دارد، هزینههایی که بعضاً آنقدر زیاد است که شرکتها توانایی پرداخت آنها را ندارند. به عنوان مثال چندی پیش کانال پلاس فرانسه، پخش ماهوارههای سهبعدی خود را تعطیل کرد. مخالفان این تکنولوژی نیز دلایلی برای اعتقاد به عدم موفقیت آن دارند. آنها علاوه بر اینکه تجربه دیدن فیلمها به صورت سهبعدی را تجربهای هیجانانگیز نمیبینند، استفاده از عینک در سینما را هم احمقانه میدانند. همچنین ادعاهایی مبنی بر بروز سردرد و عوارضی از این نوع نیز وجود دارد که تا حدی هر چند شدیداً محتاطانه اما توسط پزشکان تایید میشود. بنا به عقیده آنان اگرچه تمام
تصاویر در دنیای واقعی سهبعدی هستند، اما عوارض فیلمهای سهبعدی دقیقاً به این دلیل است که آنها «واقعی» نیستند.
دیدگاه تان را بنویسید