شناسه خبر : 32393 لینک کوتاه

افزایش عرضه آب و تقاضای مصرف

خروج شهرهای ایران از تنش آبی، افسانه است یا واقعیت؟

پرسش‌های بسیاری درباره صحبت‌های وزیر محترم نیرو و برنامه‌های او برای به صفر رساندن تنش آبی در شهرهای کشور به وجود آمده است. او معتقد است با تمهیداتی تا سال 1400 هیچ شهری تنش آبی ندارد. این مساله نکاتی را در ذهن کنشگران و متخصصان حوزه آب به وجود می‌آورد که بهتر است برای روشن شدن ابعاد مساله مطرح شوند و از طرف مراجع ذی‌صلاح پاسخی برای آنها یافت شود. وزیر نیرو در سخنان خود گفته‌اند جزئیات این طرح در آینده اعلام خواهد شد و قضاوت دقیق‌تر قطعاً زمانی می‌تواند صورت گیرد که این جزئیات مطرح شده باشد و کارشناسان و صاحب‌نظران بتوانند با جزئیات بیشتری این مساله را مورد بررسی قرار دهند.

مجتبی شوریان/ عضو هیات علمی دانشگاه شهیدبهشتی

پرسش‌های بسیاری درباره صحبت‌های وزیر محترم نیرو و برنامه‌های او برای به صفر رساندن تنش آبی در شهرهای کشور به وجود آمده است. او معتقد است با تمهیداتی تا سال 1400 هیچ شهری تنش آبی ندارد. این مساله نکاتی را در ذهن کنشگران و متخصصان حوزه آب به وجود می‌آورد که بهتر است برای روشن شدن ابعاد مساله مطرح شوند و از طرف مراجع ذی‌صلاح پاسخی برای آنها یافت شود. وزیر نیرو در سخنان خود گفته‌اند جزئیات این طرح در آینده اعلام خواهد شد و قضاوت دقیق‌تر قطعاً زمانی می‌تواند صورت گیرد که این جزئیات مطرح شده باشد و کارشناسان و صاحب‌نظران بتوانند با جزئیات بیشتری این مساله را مورد بررسی قرار دهند.

نکته کلی این است که اگر بخواهیم یک تعریف کلی از تنش داشته باشیم باید بگوییم؛ نسبت مصرف آبی به نسبت منابع آبی در دسترس در یک حوضه آبریز یا یک منطقه یا کشور را تنش آبی می‌گویند. اگر نسبت مصرف به نسبت منابع آبی در دسترس تجدیدشونده -منابعی که هرساله در سیکل هیدرولوژیک به صورت طبیعی تجدید می‌شوند- از یک حدی بیشتر شود -که البته استانداردهای مختلف دارند و در برخی مراجع این نسبت 40 درصد است و در برخی از مراجع 50 درصد و گاه 60 درصد است- در آن صورت می‌گوییم در آن منطقه یا حوضه تنش آبی رخ داده است.

بنابراین پیشی گرفتن و افزایش مصرف آب از منابع تجدیدشونده به صورت هرساله باعث می‌شود تنش به وجود بیاید. زمانی که مطرح می‌شود که تنش آبی قرار است در شهرهایی که دچار مشکل هستند، طبق فلان برنامه به صفر برسد، به این معنی است که این نسبت مصرف به منبع قرار است به گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که تنش به عددی پایین‌تر برسد. برای اینکه این عدد به زیر تنش آبی برسد، یا باید مصرف کاهش پیدا کند یا منبع تامین آب افزایش پیدا کند.

بنابراین راهکارها به دو دسته کلی تقسیم‌بندی می‌شوند. یکسری راهکارهایی که به کاهش مصرف تکیه دارد و یکسری راهکارهایی که به افزایش منبع متکی است. دکتر اردکانیان در اظهاراتش به درستی اشاره کرده است که وزارتخانه نیرو بر روی اصلاح الگوی مصرف و کاهش مصرف آب استوار است. این راهکار کاملاً درست و انتخاب دقیقی است. اما آن چیزی که مهم است این است که راهکارهای کاهش مصرف آب راهکارهای کوتاه‌مدتی نیستند.

اگر بخواهیم به صورت کلی نام ببریم باید بگوییم که یک دسته راهکارها، راهکارهای اصلاح قیمت هستند که با توجه به قیمت بسیار پایین منابع طبیعی از جمله آب، مصرف آنها بی‌رویه و بسیار دور از استاندارد است. اصلاح قیمت آب و واقعی شدن آن موضوعی نیست که ظرف یک یا دو سال امکان‌پذیر باشد. با توجه به مشکلات قانونی و تبعاتی که دارد، یک راهکار میان‌مدت و حتی بلندمدت می‌طلبد.

یکسری از راهکارهای دیگر نیز اصلاح الگوی مصرف و اصلاح فرهنگ مصرف در خانواده‌های ایرانی است. این نیز واضح است، چراکه تغییر در فرهنگ نهادینه‌شده مردم کار بسیار زمان‌بر و پرچالشی است.

نمی‌توان ظرف یکی دو سال فرهنگ مصرف در مردم را کاهش داد یا متوقف کرد. این مساله به آموزش اساسی و پایه‌ای نیاز دارد. آموزشی که بتواند نسلی را تربیت کند که متوجه وضعیت منابع آب و اقلیم خشک ایران باشد. بنابراین باید در سنین کودکی و در مدارس و خانواده‌ها آموزش و فرهنگسازی در حوزه تغییر ذائقه و نگاه نسل جدید برای اصلاح الگوی مصرف به وجود بیاید.

این چند دسته راهکارهای عمده و البته متعارف برای اصلاح شیوه‌های مصرف است. راهکارهای کوتاه‌مدت نیز وجود دارند که تنش آبی را کاهش می‌دهند. این راهکارها شامل افزایش عرضه منابع آب است. این راهکار با توجه به زمان عنوان‌شده از سوی وزارت نیرو می‌تواند این‌طور به ذهن متبادر شود که قرار است منابع آب و عرضه آن افزایش پیدا کند.

تحلیلی که می‌توان بر افزایش عرضه داشت این است که آیا افزایش عرضه و تامین منابع آب جدید همان انتقال آب بین‌حوضه‌ای یا شیرین‌سازی آب دریا و برداشت از سفره‌های زیرزمینی است؟ آیا این طرح‌ها طرح‌هایی هستند که به صورت بنیادی و پایداری مساله تنش آبی را در شهرهای ایران مرتفع کند؟ تجارت چنین طرح‌هایی در داخل و در خارج از ایران نشان می‌دهد، هر جایی که منبع آب جدیدی برای یک ناحیه یا حوضه آبریز به وجود می‌آید، به دنبال آن سطح مصرف ثابت نمانده است و تقاضا برای مصرف نیز افزایش پیدا کرده است.

این مساله روشن شده است که افزایش عرضه افزایش تقاضا را نیز به دنبال خواهد داشت. اگر بخواهیم نسبت مصرف به منابع را کاهش دهیم، با فرض اینکه مصرف آب شهری افزایش پیدا نکند -یعنی آن چیزی که اکنون وجود دارد حفظ شود- با افزایش منبع عرضه آب، آن نسبت کاهش پیدا می‌کند و تنش از بین خواهد رفت. اما اگر دوباره مصرف هم افزایش پیدا کند و عرضه آب نیز افزایش پیدا کرده باشد، قطعاً آن تنش بحرانی دوباره حادث خواهد شد و بعد از مدتی مشکل شدیدتر هم خواهد شد. وقتی این ذهنیت به وجود بیاید که یک منبع آب جدید برای عرضه پیدا شده‌است، تقاضا افزایش پیدا می‌کند.

این تقاضاها اتفاقاً متنوع و بسیار بیشتر خواهد شد و می‌توان گفت شامل خدمات شهری، صنایع، کشاورزی، افزایش ساخت‌وساز در شهرها و تمرکز و افزایش جمعیت در شهرها و... خواهد بود. با تامین آب امکانات رفاهی بیشتری برای مردم پیش‌بینی می‌شود و این منجر به مصرف بیشتر خواهد شد.

مهاجرت سیکل سریع‌تری به خود خواهد گرفت. روستاها از جمعیت خالی می‌شوند و شهرها تراکم بیشتری خواهد یافت و مسائل اجتماعی و تبعات پیش‌بینی‌نشده سیاسی و اجتماعی در شهرها و حاشیه شهرها به وجود خواهد آمد. بنابراین این دور باطل افزایش تقاضا و افزایش عرضه ادامه خواهد یافت و اصل مساله در میانه این مشکلات گم خواهد شد و تنش دوباره پدیدار خواهد شد. در این‌گونه سیاستگذاری‌ها باید ابعاد همه‌جانبه مساله مورد توجه قرار گیرد.

طرح‌های انتقال آب حوضه به حوضه یا شیرین‌سازی آب دریا و انتقال آن به مناطق دیگر بسیار پرهزینه و با تنش‌های اجتماعی همراه است. این روش‌ها مسکن‌های مقطعی هستند که می‌توانند در کوتاه‌مدت تنشی را ظاهراً برطرف کنند اما چالش شدیدتر و گاه چندبعدی را به وجود می‌آورند. بنابراین به نظر می‌رسد مهم‌ترین کار در مدیریت تنش آبی در کشور، اصلاح ساختارهای فرهنگی و منتهی به مصرف آب است. بنابراین مساله کم‌آبی در ایران مساله‌ای اقلیمی و تاریخی است و با روش‌های کوتاه‌مدت و مسکن‌وار نمی‌توان به مقابله با آن رفت.

اقلیم ایران، اقلیمی خشک است. رفتار هیدرولوژیک حوضه‌های آبریز کشور رفتارهای بسیار متنوع و متغیری است. هیچ تضمینی نیست که سال‌های آینده تا سال 1400 حتماً سال‌های آبی نرمالی هستند. در نتیجه اگر یک سال خشکی پدید بیاید، طبیعتاً تقاضا برای مصرف آب افزایش پیدا خواهد کرد. در کنار این مسائل باید به روند گرم‌تر شدن زمین نیز توجه داشت.

تغییرات اقلیمی به ما می‌گوید دمای متوسط کره زمین سال‌به‌سال دارد افزایش پیدا می‌کند. طبیعتاً با گرم‌تر شدن هوا و سپس زمین تقاضا افزایش پیدا خواهد کرد. ایران نیز از تنش اقلیمی رنج می‌برد بنابراین تنش‌های اقلیمی می‌تواند تقاضای مصرف آب در ایران را بیشتر کند. ایران سرزمین متفاوتی است و برای کاهش تنش آبی پیچیدگی‌های زیادی دارد. چراکه وضعیت منابع آب در سال‌های آینده قابل پیش‌بینی نیست. معلوم نیست ما شرایط خشکسالی داریم یا ترسالی است یا سال‌های نرمالی را در پیش داریم.

دراین پرونده بخوانید ...