نرخ حق پخش در سایر کشورهای دنیا چقدر است؟
انحصار صدا و سیما
مقایسه کیفیت فوتبال اروپا و ایران اساساً مقولهای غیرمنطقی است. چه اینکه امکانات و زیرساختهای دو منطقه با یکدیگر همسان نیست و مولفههای اقتصادی تا حد بسیار زیادی در اروپا و ایران متفاوت است.
چند روز قبل از دور آخر مذاکرات فدراسیون فوتبال و سازمان صدا و سیما بر سر حق پخش بازیهای لیگ برتر، خبر جالبی بین خبرنگاران ورزشی دست به دست میشد: «دلیل مشکلات قلبی اخیر مهدی تاج، رئیس سازمان لیگ در ماه گذشته مسائل مالی سازمان لیگ بوده است و برگشت خوردن چکهای اسپانسر محیطی و به نتیجه نرسیدن مذاکرات فدراسیون فوتبال و صدا و سیما بر سر افزایش درآمد حق پخش باعث شده تا رئیس اصفهانی سازمان لیگ تحت فشار باشگاهها قرار بگیرد و رگهای قلبش دچار نارسایی شوند.» این خبر با اینکه هیچگاه از سوی مهدی تاج مورد تایید قرار نگرفت اما رگههایی از واقعیت را در خود پنهان کرده بود: «مشکلات مالی مجموعه فوتبال ایران». آنگونه که از دیوارهای ساختمان سازمان لیگ واقع در میدان شیخبهایی تهران به گوش میرسد، وضعیت مالی این سازمان حسابی به هم ریخته است و ریشه تمامی این مشکلات هم به وضعیت حق پخش مسابقات برمیگردد. ظاهراً مسوولان این سازمان و البته فدراسیون فوتبال حساب ویژهای روی افزایش درآمد از طریق فروش حق پخش مسابقات به صدا و سیما باز کرده بودند و میخواستند ظرف یکی، دو سال آینده با درآمدشان از این راه و عایدی ۱۶۰ میلیاردیشان از
طریق اسپانسر محیطی مسابقات، وضعیت مالی باشگاههای لیگ برتر را ساماندهی کنند. اما حالا و با مشخص شدن ایستادگی صدا و سیما بر سر همان مبلغ ناچیز ۲۲ میلیارد تومان برای پخش یک فصل دست فوتبالیها حسابی زیر سنگ مانده است. چه اینکه اسپانسر محیطی هم از انجام تعهداتش سر باز زده و حتی تهدید کرده در صورت پخش نشدن بازیها قرارداد خود را فسخ میکند یا کاهش میدهد. همه اینها باعث شده دست فدراسیون فوتبال برای عدم اجازه به سازمان عریض و طویل صدا و سیما برای پخش نکردن بازیها بسته بماند. از طرفی شورای امنیت ملی و مسوولان کشوری با این اتفاق موافق نیستند و از طرف دیگر ممکن است این اقدام اسپانسر محیطی را از سازمان لیگ بگیرد. اما در این بین سوالی که مطرح میشود این است که در فوتبال سطح اول دنیا چند درصد از مخارج یک فدراسیون یا یک باشگاه از سوی تلویزیونهای پخشکننده بازیها تامین میشود و اساساً هزینه حق پخش در کشورهای فوتبالخیز دنیا چقدر است؟ و سوال مهمتر اینکه میزان افزایش قرارداد حق پخش در کشورهایی همچون اسپانیا، ایتالیا، انگلیس و آلمان چقدر است.
وضعیت در اروپا چگونه است؟
مقایسه کیفیت فوتبال اروپا و ایران اساساً مقولهای غیرمنطقی است. چه اینکه امکانات و زیرساختهای دو منطقه با یکدیگر همسان نیست و مولفههای اقتصادی تا حد بسیار زیادی در اروپا و ایران متفاوت است. در این بین اما رشد قراردادهای مالی در پنج کشور صاحب فوتبال اروپا یعنی انگلیس، اسپانیا، آلمان، ایتالیا و فرانسه جالب توجه است. بر اساس گزارشی که چند ماه پیش TV Sports Markets منتشر کرد، این پنج لیگ بزرگ دنیا در قراردادهای جدید خود با تلویزیونهای جهانی که تا سال ۲۰۱۶ ادامه خواهد داشت به طور میانگین با ۲۵ درصد افزایش درآمد از طریق فروش حق پخش مسابقات رو به رو شدهاند؛ چیزی حدود شش میلیارد و ۷۰۰ میلیون. این گزارش که در سایت بلومبرگ هم انعکاس یافته، میافزاید: «شرکت تلویزیونی bt برای پخش مستقیم بازیهای باشگاههای انگلیسی در لیگ داخلی این کشور و مسابقات اروپایی ظرف سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ مبلغ یک میلیارد و 400 میلیون دلار پرداخت خواهد کرد.» نکته جالب ماجرا اینجاست که این قرارداد تقریباً دو برابر قرارداد فعلی اتحادیه فوتبال انگلیس و شبکههای فعلی پخشکننده فوتبال این
کشور یعنی اسکای اسپورت و آیتیوی ارزش دارد.
البته بد نیست این نکته را هم بدانید که مجموع درآمد لیگ برتر انگلیس از شبکههای داخلی و بینالمللی چیزی حدود دو میلیارد و ۲۰۰ میلیون یورو است. مبلغی حدود دو برابر دومین لیگ پردرآمد اروپایی یعنی سریآ ایتالیا که از راه حق پخش مستقیم مسابقات درآمدی معادل ۹۷۵ میلیون یورو دارد. قیمت حق پخش مسابقات لالیگا هم ۷۸۰ میلیون یورو است. در فرانسه این قیمت ۷۰ میلیون کمتر یعنی ۷۱۰ میلیون یورو است. در این میان بوندسلیگا کمترین درآمد فروش حق پخش مسابقات را در بین پنج لیگ معتبر اروپایی دارد. آلمانیها از سال ۲۰۱۵ درآمدی معادل ۶۷۴ میلیون یورو برای هر فصل خواهند داشت. یکی از کارشناسان تلویزیونی به TV Sports Markets گفته: «بوندسلیگا به طور سنتی درآمد کمتری نسبت به سایر لیگهای مهم دنیا دارد. چرا که در این کشور بازار داغ رقابتی بین شبکههای تلویزیونی وجود ندارد و تازه در قرارداد اخیر و وقتی که شرکت مخابرات آلمان وارد مذاکره شد، شبکه اسکای آلمانی تصمیم گرفت پیشنهاد مالی خودش را افزایش دهد تا قرارداد حق پخش را از دست ندهد.»
کدام شبکه خارجی خواستار پوشش لیگ برتر است؟
یکی از نکات جالبی که در ماجرای حق پخش تلویزیونی مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران وجود دارد، همین بحث عدم رقابت در فضای رسانهای ایران است. سازمان صدا و سیما هیچگاه رقیبی برای خرید حق پخش نداشته و همیشه با موضعی بالا در مذاکرات شرکت کرده است. در این بین البته برخی مدیران فدراسیون اعتقاد دارند اگر موانع حکومتی و امنیتی وجود نداشت، میشد خیلی راحت حق پخش مسابقات لیگ برتر را با قیمتهایی گزاف به شبکههای ورزشی بینالمللی فروخت. این نکته را حتی بارها از زبان علی کفاشیان هم شنیدهایم که «اگر بگذارند حق پخش را به خارجیها بفروشیم میلیاردها تومان سود میکنیم». در همین راستا تجارت فردا مکاتبات الکترونیک بسیاری با شبکههای ورزشی منطقه از جمله بیناسپورت، دوبیاسپورت، ابوظبی اسپورت و الکاس انجام داد اما هرگز با جواب صریح و روشن این شبکههای عربی اما بزرگ منطقه مواجه نشد. از قرار معلوم یا هیچگاه این شبکهها به فدراسیون فوتبال ایران پیشنهادی برای پخش مستقیم بازیها ندادهاند یا به دلایلی حاضر نیستند پیشنهادات خود را رسانهای کنند. در همین زمینه
یکی از مدیران فوتبال که در زمان ریاست محمد دادکان در فدراسیون فوتبال نقش مهمی در این نهاد داشت به خبرنگار تجارت فردا گفت: «حق پخش واقعی بازیها ۵۰۰ میلیارد تومان است و شما شک نکنید شبکههای بینالمللی ورزشی در دنیا حاضر هستند این مبلغ را به سازمان لیگ پرداخت کنند اما متاسفانه امکان قبول این درخواست وجود ندارد.»
این در حالی است که یکی از اعضای هیاترئیسه فعلی فدراسیون فوتبال نظر دیگری دارد. او به تجارت فردا گفته است: «این مسائل را جدی نگیرید. مقامات فدراسیون ما از صدا و سیما که یک نهاد ایرانی است و توسط هموطنان ما اداره میشود نمیتوانند پول منصفانهای طلب کنند، پس چطور میخواهند با اجنبیها مذاکره کنند. من که هرگز در هیاترئیسه چنین چیزی نشنیدهام.» با این اوصاف مشخص است که فدراسیون فوتبال برنامه عملی برای فروش حق پخش بازیها به شبکههای خارجی ندارد و باید به همین پیشنهادات اندک مالی صدا و سیما بسنده کند. پیشنهاداتی که انگار قرار نیست افزایش یابد و با توجه به نبود قانون کپیرایت در فوتبال و بسته بودن سایر راههای درآمدی در این رشته پرطرفدار حسابی دردسرساز شده است. طنز ماجرا اینجاست که فوتبالی که میخواهد با افزایش درآمدش از طریق حق پخش مستقل شود و دیگر چشم به کمکهای ملی وزارت ورزش و دولت نداشته باشد باید در این قرارداد دست به دامان دولتیها شود و از آنها کمک بطلبد تا بلکه بتواند رقم پیشنهادی صدا و سیما را بالا ببرد. از قرار معلوم راه خصوصی شدن در فوتبال ایران از نهادهای دولتی میگذرد.
دیدگاه تان را بنویسید