تاریخ انتشار:
جامعه ایرانی در هفتهای که گذشت
پل صدر تاثیری در ترافیک ندارد
عدم تمایل ۴۰ درصد زوجهای پایتخت به داشتن فرزند
در روزهای اخیر کارشناسان شورای واژهگزینی فرهنگستان هنر و ادب فارسی احتمالاً با غور و مکاشفه و همچنین ساعتها جلسه و کار کارشناسی واپسین دستاوردهای خود را در اختیار افکار عمومی قرار دادهاند.
در روزهای اخیر کارشناسان شورای واژهگزینی فرهنگستان هنر و ادب فارسی احتمالاً با غور و مکاشفه و همچنین ساعتها جلسه و کار کارشناسی واپسین دستاوردهای خود را در اختیار افکار عمومی قرار دادهاند. دستاوردهایی که در وضعیت اقتصادی شهروندان احتمالاً لبخندی بر لبان آنان مینشاند. عزیزان فرهنگستان برای صیانت از زبان مادری در یکی دیگر از اقدامات انقلابی خود معادلهای جدیدی برای واژگان بیگانه برگزیدند. بد نیست بخشی از این دستاورد عظیم! را با هم مرور کنیم. «واکمن»: «پخش همراه»، «فلش تانک»: «آبشویه»، «سوپراستار»: «اَبَرستاره»، «هیتر»: «اجاقک»، «فیبر»: «الیاف»، «گلایدر»: «بادپَر»، «کانتینر»: «بارگُنج»، «کابل»: «بافه»، «توستر»: «برشتهکن»، «چیپس»: «برگک»، «فایل»: «پَرْوَنجا»، «زونکن»: «پَرْوَندان»، «کاور»: «پوشن»، «کپسول»: «پوشینه»، «دسر»: «پِیغذا»، «آوِن»: «تاوَن»، «کراکر»: «تُردَک»، «وارمِر»: «چراغک»، «پاراگلایدر»: «چتربال»، «پاستا»: «خمیراک»، «فلاسک»: «دمابان»، «رستوران سلفسرویس»: «رستوران خویشیار»، «آکنه»: «رخجوش»، «موس پد»: «زیرموشی»، «ریموت کنترل»: «دورفرمان»، «هدفون»: «دوگوشی»، «پاپکورن»: «ذرتپفکی»،
«اینپوت»: «درونداد»...
تا به حال از خود پرسیدهاید که صرف این هزینه گسترده برای تهیه این واژگان اصولاً عقلانی است؟ ایلنا در این زمینه گفتوگوهایی با برخی از کارشناسان این نهاد فرهنگی داشته است. این کارشناسان تاکید میکنند: ...در مقابل معادلهای پذیرفتهشده از قبیل دانشگاه و دانشکده، معادلهای بسیاری پذیرفته نشده و فراموش شدند... مصوبات ما، وحی منزل نیست و جامعه برخی از آنها را پس خواهد زد. اما مهم این است که ما نمیتوانیم و نباید در مقابل سیل واژههای بیگانه که امروزه وارد زبان فارسی میشوند، دست روی دست بگذاریم... برخی از واژهها را هم نمیشود تغییر داد. مثل فیله (فیله گوشت و مرغ) که فرانسوی است و یا «تومان» که مغولی است یا «پست» و «بانک» و... یا «نیلوفر» و «جنگل» که ریشه در سانسکریت دارند. زیرا این کلمات به قدری رایج شده و رایج است که تغییر آنها منطقی به نظر نمیرسد. با همه این احوال این پرسش مهم قابل طرح است که آیا اقدامات این نهاد فرهنگی عریض و طویل مصداق زاییدن موش توسط کوه باشد؟پل صدر تاثیری در ترافیک ندارد
این روزها و در آستانه انتخاب شهردار جدید پایتخت پروژههای عمرانی سردار قالیباف بسیار بیشتر از گذشته زیر ذرهبین رسانهها قرار گرفته است. بهار این روزها گزارشهایی درباره پروژه پل صدر تهیه کرده است. در بخشی از این گزارشها آمده است: «آیا کیفیت فدای سرعت شده است؟ این پرسشی است که ذهن بسیاری از شهروندان را پس از حادثه رها شدن یکی از جکهای ضربهگیر پل صدر، که در هفته گذشته رخ داد، به خود مشغول داشته است. هرچند بر اساس مشاهدات عینی، هنوز هم این حادثه برطرف نشده است بلکه به شکل نامتعادل، در هوا، رها شده است و پیگیریهای بهار برای چرایی برطرف نشدن این اشکال، با گذشت یک هفته از وقوع آن، به جایی نرسید... یکی از مهندسان ایرانی پروژه که تحت تابعیت شرکت مالزیایی بخشی از کار را بر عهده دارد، معتقد است: از لحاظ فنی این پروژه واقعاً قابل تحسین است. هم طراحی که البته جا برای بهینه شدن داشت و هم اجرا که واقعاً شگفتیآور بود. این را کسانی میگویند که نظیر این پروژه را در کشورهای دیگر اجرا کردند. فقط سرعت عمل بالا و مدیریت قوی اجرایی میتوانست در این زمان کم این پروژه را با این کیفیت اجرا کند. ولی قبول دارم که این پروژه بهطور کلی از نظر نمای شهری مناسب نیست. در این طرح، از نظر طراحی تقریباً ١٠ درصد و از نظر اجرا هم کمتر از پنج درصد، مشارکت خارجیها را داشتیم. فقط جرثقیل گنتری و بعضی از قالبها، تولید خارج از کشور بود... بار ترافیکی صدر در حال حاضر در حالت متراکم است. ساخت پل الزاماً جهت کاهش ترافیک نیست با اینکه ترافیک کاهش پیدا میکند ولی دوباره جایگزین میشود. ولی از خود پل میتوان در شرایط اضطراری استفاده کرد.» بهار در ادامه میافزاید: «نخستین نکته درباره این پروژه این است که بر هیچکس روشن نشد که چرا این پروژه بر ساخت مترو ارجحیت داده شد. در صورتی که میشد با همین هزینه که مصروف پروژه پل صدر شده، سایر خطوط باقیمانده را تکمیل کرد. « در واقع مشخص نیست که اولویت پل صدر بر مترو از کجا تعیین شده است... در این پروژه خیر عامهای نمیبینیم. در واقع تنها مردم منطقه یک و سه شهر تهران هستند که از ساخت این پروژه منتفع میشوند که آن هم تنها آنانی که قصد رسیدن به شرق تهران و بازار و مرکز شهر را دارند میتوانند از آن سود برند. این طرح، آن هم با هزینهای که تنها در سال 1391، دو هزار میلیارد تومان بوده که این چیزی در حدود یکپنجم بودجه سالانه شهرداری تهران میشود.»
آغاز به کار دور جدید سازمان نظام پزشکی بدون امضای رئیسجمهور
احمدینژاد آنقدر حکم رئیس جدید سازمان نظام پزشکی را امضا نکرد تا سرانجام، بعد از دو ماه، هیاترئیسه مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی که منتخبان شورای عالی نظام پزشکی هستند، تشکیل جلسه دادند. البته به گفته منابع آگاه، این جلسه غیررسمی بوده است، زیرا طبق قانون، شورای عالی سازمان نظام پزشکی، یک ماه بعد از اینکه حکم رئیس سازمان توسط رئیس دولت تنفیذ شد، میتواند تشکیل جلسه دهد. با این حال، عباس آقازادهمسرور، رئیس مجمع عمومی نظام پزشکی در گفتوگو با فارس بیان کرد: رئیسکل منتخب نظام پزشکی همیشه پس از تنفیذ حکمش، یک ماه فرصت داشت تا اعضای منتخب شورای عالی را به جلسه دعوت کند، اما با امضا نشدن حکم رئیس منتخب سازمان نظام پزشکی، جلسه رسمی شورای عالی به تعویق افتاد. به گفته او، در همین راستا هیاترئیسه مجمع از هیات مرکزی نظارت خواست تا وساطت کند و به ابتکار هر دو هیات، شورای عالی، جلسهاش را تشکیل دهد. البته این اقدام، ایراد قانونی داشت. با این حال، رئیس مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی در ادامه گفت: با تمام این مسائل، هیاترئیسه مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی بیکار ننشست و از هیات مرکزی نظارت خواست تا اعتبارنامههای اعضای شورای عالی را صادر کند، زیرا این هیات، نظارت بر انتخابات و حسن اجرای آن را بر عهده دارد. در نهایت نتیجه مکاتبات هیاترئیسه سازمان نظام پزشکی اینگونه شد که اوایل تیرماه اعتبارنامههای اعضای شورای عالی نظام پزشکی به امضای هفت نفر از اعضای مرکزی هیات نظارت برسد. این اعتبارنامهها به عنوان امانت در اختیار هیاترئیسه مجمع قرار گرفت و هیاترئیسه برای عبور از بنبست و انفعالی که در سازمان نظام پزشکی بهوجود آمده بود، تشکیل جلسه داد. در این جلسه، نامهای از سوی هیاترئیسه مجمع خطاب به حجتالاسلام روحانی، رئیسجمهوری منتخب، نوشته شد و در متن این نامه مشکلاتی از قبیل عدم تنفیذ حکم رئیس سازمان نظام پزشکی، درست اجرا نشدن برنامه پزشک خانواده، تامین نشدن اعتبار برای این برنامه و چندگانگی که ممکن است در اجرای این برنامه پیش بیاید، گفته شد. همچنین مالیات بر درآمد جامعه پزشکی، مشکلات تهیه دارو در جامعه، بحران سلامت در بخش دولتی و نظرات نظام پزشکی در این زمینهها برای انتخاب یک وزیر کارآمد در دولت جدید خطاب به رئیسجمهوری منتخب قید شد. از طرف دیگر به گفته رئیس مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی، ظرف چند روز آینده دو کارگروه برای بررسی مشکلات فراروی پزشک خانواده و معضلات تامین دارو در سازمان نظام پزشکی تشکیل خواهد شد. با توجه به برخی انتقادهای منطقی محمود احمدینژاد درباره شیوه برگزاری انتخابات و ردصلاحیتهایی که از نظر وی غیرقانونی بودند، باید دید حسن روحانی این انتقادات را وارد میداند یا خیر؟ هنوز بسیار زودهنگام است که تصور شود پس از مردادماه این سازمان بدون مشکل به فعالیت خود ادامه دهد.
عدم تمایل 40 درصد زوجهای پایتخت به داشتن فرزند
40 درصد زوجهای تهرانی تمایلی به بچهدار شدن ندارند. در این میان سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت حداقل درباره 51 درصد خانوادهها و زوجهای تهرانی بیتاثیر بوده است. روزنامه بهار در این باره مینویسد: در حالی که طی روزهای گذشته و در آستانه روز جهانی جمعیت، قانون افزایش مرخصی زایمان توسط رئیسجمهور ابلاغ شده است، نتایج آخرین پژوهشهای میدانی بیانگر این است که افزایش مرخصی استعلاجی و مرخصی بدون حقوق تاثیر چندانی بر تمایل و تصمیم زوجها به بچهدار شدن ندارد. از چندی پیش با هشدار جمعیتشناسان نسبت به پایین آمدن نرخ باروری، نهادهای مختلف از جمله دولت، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجلس، وزارت بهداشت و... به فکر تدوین و تغییر سیاستهای جمعیتی و تشویق خانوادهها به بچهدار شدن افتادند... محمدجواد محمودی رئیس مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه معتقد است سیاستهای تشویقی جمعیت باید در عمل اجرا شود تا بتوانیم در مورد نتایج آن قضاوت کنیم. نتایج پیمایشی که در سال 1391 با هدف بررسی میزان و نیات باروری و روندهای آنها با حمایت مالی موسسه مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه در نمونهای بالغ بر 2267 نفر از زنان متاهل 15 تا 35ساله و مردان متاهل ساکن مناطق 22گانه شهر تهران که همسرانشان کمتر از 36 سال سن داشتند انجام شده، نشان میدهد میزان کل باروری شهر تهران برای زنان 15تا 35ساله در سال 1391، 08/1فرزند برای یک زن برآورد شده است که نسبت به میزانهای مشابه در سال 1388 (4/1 فرزند) و 1379 (2/1 فرزند) کاهش یافته است. نتایج این پژوهش درباره نیت باروری نشان میدهد اساساً 40 درصد از پاسخگویان تمایل به داشتن فرزند یا فرزند دیگری در آینده نداشتند. 15درصد از زوجها نسبت به بچهدار شدن خود مردد و نامطمئن بودند و 17 درصد از پاسخگویان نه در شرایط فعلی بلکه در آینده تصمیم به بچهدار شدن داشتند. در این میان تنها 28 درصد از جامعه آماری قصد داشتند به زودی بچهدار شوند. همچنین از میان پاسخگویانی که هیچ فرزندی نداشتند، 9درصد از آنها تصمیم داشتند تمام زندگی بدون فرزند باقی بمانند. با توجه به آمار ارائهشده به نظر میرسد نمیتوان با چند وعده که معلوم نیز نیست آیا عملی خواهد شد یا نه جامعه ایران را به افزایش جمعیت تشویق کرد.
دیدگاه تان را بنویسید