چرا نرخ مشارکت اقتصادی زنان بعد از انقلاب تغییر نکرده است؟
اشتغال صوری
دو هفته پیش، شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده در جریان بازدید از هفتمین نمایشگاه زنان و تولید ملی در قائمشهر بیان کرد: هنوز میزان سهم زنان در تولید ناخالص ملی کشور محاسبه نشده است و یکی از خواستههای حوزه زنان همین است که کار خانگی زنان ارزشگذاری شود.
دو هفته پیش، شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده در جریان بازدید از هفتمین نمایشگاه زنان و تولید ملی در قائمشهر بیان کرد: هنوز میزان سهم زنان در تولید ناخالص ملی کشور محاسبه نشده است و یکی از خواستههای حوزه زنان همین است که کار خانگی زنان ارزشگذاری شود. موضوع نادیده گرفتن سهم تولیدات خانگی زنان ایرانی در حسابهای ملی، در حالی مطرح میشود که نگاهی به وضعیت زنان شاغل در بازار کار ایران، نشاندهنده این موضوع است که زنان در اغلب شاخصهای مربوط به اشتغال نیز وضعیت مناسبی ندارند. همچنان که بنا بر آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، در سال 1393، نرخ بیکاری زنان 15 تا 29ساله 5/40 درصد در مقابل 1/18 درصد مردان بوده است. همچنین نرخ مربوط به اشتغال آنان در بخش خدمات که معمولاً به دلیل سختی و عدم نیاز به مهارت، شغلهای مطلوبی به شمار نمیآیند، نزدیک به 50 درصد بوده است که البته در این زمینه زنان ایرانی با مردان ایرانی فاصله چندانی ندارند همچنان که نرخ اشتغال مردان در بخش خدمات نیز 9/47 درصد برآورد شده است. البته باید در نظر داشت که نرخ اشتغال زنان در صنایع که غالباً به دلیل نیاز به حرفه و
تحصیلات، جزو مشاغل مطلوب به حساب میآیند، 3/24 محاسبه شده است که در این زمینه مردان با حضور 6/34درصدی خود در بخش صنایع کشور، فاصله 10درصدی بهرهمندی از فرصتهای بهتر شغلی را نسبت به زنان تجربه میکنند. باید در نظر داشت که بهزعم بسیاری از فعالان حوزه حمایت از حقوق زنان شاغل، اغلب زنان در همین موقعیتهای شغلی محدودی هم که برایشان فراهم است با نابرابری در دریافت حقوق و مزایا نسبت به مردان روبهرو هستند.
سهیلا جلودارزاده، رئیس اتحادیه زنان کارگر، در این زمینه معتقد است گرچه زنان مدام از نابرابری حقوق و دستمزد شکایت دارند ولی به علت ناامنی شغلی و ترسِ از دست دادن کار، لب به شکایت نمیگشایند و مورد رفتار تبعیضآمیز کارفرمایان خود قرار میگیرند. زنانی هستند که با حقوق ماهانه یکسوم قانون کار هم راضی به شکایت نیستند چرا که همین اندک حقوق، تامینکننده بخشی از مخارج زندگی آنان است. به همین دلیل گفته میشود فقر زنانه شده است.
راهی که برای مشارکت اقتصادی زنان طی کردیم
از دیگر آمارهای قابل توجه در مورد زنان و اشتغال آنها، میتوان به نرخ مشارکت اقتصادی زنان اشاره کرد که برای سال 1393 در حدود 13 درصد برآورد شده است که در این مورد نیز بررسیها نشان داده است مردان با نرخ مشارکت اجتماعی 2/62درصدی خود، نسبت به زنان 50 درصد مشارکت اجتماعی بیشتری دارند. در زمینه پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران، محسن رنانی، اقتصاددان معتقد است اقداماتی که بعد از انقلاب اسلامی برای مشارکت زنان در ایران انجام شده است، برنامههای شکلی و تحولات صوری اما فاقد عمق و ماندگاری بوده است. او در این زمینه توضیح داده است: در حالی که ما در سالهای پس از انقلاب بین پنج تا شش میلیون خانم را در دانشگاهها آموزش داده و فارغالتحصیل کردهایم، اما نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایرانی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ۱۲ درصد و اکنون بر اساس آمارهای رسمی ۱۳ درصد شده است یعنی پس از گذشت ۳۷ سال و تاکید بر حضور زنان ایرانی در صحنههای مختلف اجتماعی، سیاسی و مدنی و پر کردن دانشگاههایمان از دختران و زنان، نرخ مشارکت اقتصادی زنان فقط نزدیک به یک
درصد افزایش یافته است. او معتقد است: «حضور گسترده زنان در دانشگاهها که بخشی به علت برنامههای تشویقی دولتها و بخشی به علت مشکلات اقتصادی خانوادهها و تعویق ازدواج دختران و سوقدادن آنها به دانشگاهها بوده، تاثیر حقیقی در تحول نقش زنان در جامعه ما نداشته است. یعنی حضور زنان در جامعه ما صوری و تبلیغی بوده است.»
دیدگاه تان را بنویسید