چرا جامعه ایرانی از آموزش بهداشت جنسی هراس دارد؟
هراس از آموزش
جامعه ایرانی از صحبت کردن در مورد مشکلات جنسی خود هراس دارد.
جامعه ایرانی از صحبت کردن در مورد مشکلات جنسی خود هراس دارد. این را نه فقط کارشناسان، که طلاقهایی که در بطن آن، مشکلات جنسی نهفته است، به خوبی تایید میکند. هنوز هم وقتی صحبت از حریم فردی میشود، مساله آموزش به کودکان با هشدار روبهرو میشود. واقعیت این است که در بسیاری موارد، تعرضهایی که به کودکان و نوجوانان صورت میگیرد به دلیل ضعف آموزش و بیاطلاعی آنها از وضعیتی است که ممکن است به آن دچار شوند. آنچه بسیاری از روانشناسان کودک و نوجوان میگویند، آموزش حریم فردی برای این گروههای سنی، حداقل کاری است که میتوان برای پیشگیری از برخی آسیبها صورت داد. با این حال، وقتی صحبت از بزرگسالان میشود، وضع قدری متفاوت است. آنطور که پیش از این هم در خبرها اعلام شده بود، بسیاری از روانشناسان و متخصصان روانپزشکی معتقدند 70 درصد طلاقها ریشه در اختلالات جنسی دارد. یعنی افراد از آموزشهای درست برخوردار نیستند و با باورهای قدیمی و غلط وارد حریم یک خانواده میشوند. با این حال، آموزش بهداشت جنسی چیزی است که هنوز هم جزو تابوهای ایرانی است. تابوهایی که اگر بخواهیم تن به سیاستهای جدید خانواده در ایران بدهیم، باید آن را به درستی بشکنیم تا حریم خانواده کمتر دچار آسیب شود. هنوز هم وقتی صحبت از مشکلات جنسی میشود، زوجهای جوان از بیان آن پرهیز دارند. در برخی موارد دیده میشود که دولتمردان هم از بیان و صحبت کردن درست این مشکلات، فراری هستند. شاید به همین خاطر است که وقتی برخی کارشناسان صحبت از اصلاح بهداشت جنسی میکنند، سوءبرداشتهای مختلفی از آن میشود. اخیراً نیز همین اتفاق افتاده است. آنگونه که خبرها نشان میدهد، اخیراً نامهنگاریهایی میان دکتر سیدکاظم فروتن مسوول کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد و دکتر آذین متخصص پزشکی اجتماعی و فلوشیپ سلامت جنسی صورت گرفته است. محتوای این نامهها، سوءبرداشت از صحبتهایی است که دکتر آذین پیش از این داشته است. در این میان مسوول کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد معتقد است در صحبتهای برخی کارشناسان از جمله دکتر آذین، به عنوان یک متخصص پزشکی اجتماعی، دغدغه یک فرد مسلمان برای جامعه اسلامی دیده نمیشود. یعنی در شرایطی که یک کارشناس دغدغه و نگرانی آموزش ندیدن جامعه در حوزه سلامت و بهداشت جنسی را دارد، یکی دیگر او را به آموزش روابط جنسی متهم میکند؛ درست همان سوءبرداشتی که ممکن است در بطن جامعه نیز صورت گیرد. کمی بعد اما، وزیر بهداشت موضع خود و دولت در این مورد را روشن کرده است. سرفصل موضعگیری دولت در این مورد، صحبتهای وزیر بهداشت مبنی بر لزوم آموزش بهداشت جنسی بوده است. حسن هاشمی در این رابطه عنوان کرده است که «این مسائل (بهداشت مسائل جنسی) برای جامعه ما مشکلاتی را ایجاد کرده است و میترسیم به زبان بیاوریم. همه باید در مورد آن بیپرده صحبت کنیم، البته با رعایت اخلاق. فقط صحبت هم کارساز نیست. باید فعالیتهای مهمی در این مورد شکل بگیرد. بخشی از بیماریهای اعصاب و روان و طلاقها ناشی از این است و کتمان آن به صلاح نیست. باید این موضوع را بشناسیم و آسیبشناسی کنیم.» کمی قبلتر از وزیر بهداشت نیز، معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده مساله مشکلات جنسی پنهان در خانوادهها را به میان کشیده بود. شهیندخت مولاوردی عنوان کرده بود: «بخش عمدهای از طلاقها به علت مسائل جنسی است.» صحبتهای این دو عضو کابینه یازدهم به خوبی نشان از آن دارد که مصائب جنسی در بطن خانواده حالا جدیتر از آن شده که به آن به دید یک تابو نگاه شود. اما سوال مهمی که در این میان مطرح میشود، چرایی این مشکل است. چرا جامعه ایرانی از صحبت در مورد مشکلات جنسی خود هراس دارد؟
دیدگاه تان را بنویسید