سهم ناچیز زنان تهیهکننده در سینمای ایران
کمشمار ولی اثرگذار
به نظر میرسد شباهتها در مورد دشواریهای ورود زنان به عرصههای درآمدزا و فنی همچون کارگردانی در اغلب جاهای جهان یکی است.
حضور زنان در سینما و رسیدن به برابری جنسیتی در این عرصه تنها به ایران محدود نمیشود، سینمای آمریکا با آن دبدبه و کبکبه تا این برابری فرسنگها فاصله دارد، چند سالی است که این خواست مهمترین مراسم رسمی سینمای آمریکا یعنی اسکار را هم تحت تاثیر قرار داده و بازیگران زن و مرد پشت این تریبون از یکی نبودن حضور و نابرابری دستمزدها و جنسیتزدگیهای حاکم میگویند. در ایران هم آمارها همین را میگوید، تعداد زنانی که در عرصه کارگردانی و تهیهکنندگی سینما حضور دارند حاکی از فضای مسلم و تام و تمام مردانهای است، هر چند حضور زنان بازیگر جلوی دوربینهای فیلمسازان کم نیست، اما در عرصه تولید و سرمایهگذاری به نظر دیوارهای نامرئی در کار است که حضور زنان را پررنگتر میکند. سال گذشته حضور سینماگران زن در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر باز هم چندان قابل توجه نبود. سال 1393 در اولین دوره برگزاری دولت یازدهم 13 درصد از زنان تهیهکنندگی فیلمها را در جشنواره بر عهده داشتند و بیتا منصوری تهیهکننده فیلم رخ دیوانه سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره را از آن خود کرد. در سال 1394 هم تنها پنج درصد از فیلمهای جشنواره را زنان
کارگردانی کرده بودند و نزدیک به 10 درصد از فیلمهای جشنواره تهیهکنندگان زن داشت.
به نظر میرسد شباهتها در مورد دشواریهای ورود زنان به عرصههای درآمدزا و فنی همچون کارگردانی در اغلب جاهای جهان یکی است. در سینمای آمریکا در سال ۲۰۱۴ و در بررسی 700 فیلم مشخص شده است که ۲۰ درصد مشاغل پشت دوربین در مجموع متعلق به زنان است. مشارکت زنان در یک سال سینمایی صنعت سینمای آمریکا و یک سال از صنعت سینمای ایران شباهتهای بسیاری را آشکار میکند. مثلاً میتوان به روشنی سهم پایین کارگردانان زن را در هر دو سینما دید. با این حال به نظر میرسد در ایران دشواریهای بیشتری پیش روی کارگردانهای زن و تهیهکنندگان قرار دارد؛ نکته جالب اینجاست که تهیهکنندگان زن در سینمای ایران اغلب به بخش غیردولتی و مستقل تعلق دارند و کمتر زیر سایه نهادی دولتی فیلمی را تهیه و تولید کردهاند.
با این همه عبور از سقف شیشهای مدیریت و دوام آوردن و رسیدن به سود مالی در دنیای سراسر مردانه سینمای ایران احتمالاً کار آسانی است. در پرونده پیش رو جایگاه زنان تهیهکننده سینمای ایران را با حضور تنی چند از فعالترین چهرههای این حوزه بررسی کردهایم، آیا زن بودن با کارگردانی و تهیهکنندگی سینما در تعارض است و اگر نیست چه سدها و سنگهایی سبب میشود زنان در قامت تهیهکننده رغبتی برای حضور نداشته باشند؟ این در حالی است که با وجود همین محدودیتها زنان در بخشهایی از سینما همچون بازیگری، تدوین و نویسندگی حضور چشمگیرتری دارند و به لحاظ آماری با کشوری همچون انگلیس شانهبهشانه حرکت میکنند، اما در زمینه تهیهکنندگی کمرنگ هستند، یعنی همانجا که باید سرمایهگذار و کارآفرین باشند.
معضلات تبدیل شدن سینمای ایران به یک صنعت واقعی، فقط موارد فوق نیست. عنصر «سیاست» هم معمولاً روی آثار سینمایی سایه افکنده است. کم نبوده فیلمهایی که توسط یکی از ارگانها و با بودجه عمومی ساخته شده و فضای سیاسی و استفاده از اعتبار آن برای امور دیگر سبب شده مثلاً فلان وزارتخانه یا دستگاه، چند ده هزار بلیت آن را خریداری کرده و با افتخار در راستای انجام رسالت فرهنگی، در اختیار کارکنان خود قرار داده است. در سوی مقابل، فیلم کاملاً دغدغهمند بخش خصوصی، چند سانس محدود دارد و با وجود فرهنگساز بودن، دلیلی برای حمایت از سوی بخشهای مختلف از آن وجود خارجی ندارد. اعمال سلیقههای کاملاً شخصی در مراحل مختلف برای ساخت یک فیلم و دهها مساله و مشکل دیگر نیز «خوان»های دیگر این «هفت خوان» پیش روی صنعت سینمای ایران است.
دیدگاه تان را بنویسید