حمایتهای اجتماعی از معلولان در کدام کشورها مطلوبتر است؟
مهربان با چشمهای بیسو
یکصد سال پیش، نابینایان ناگزیر بودند مانند یک بیمار لاعلاج در بیمارستان یا خانه بستری شوند. از چنین افرادی انتظار نمیرفت که تحصیل کنند یا در جایی مشغول به کار شوند.
یکصد سال پیش، نابینایان ناگزیر بودند مانند یک بیمار لاعلاج در بیمارستان یا خانه بستری شوند. از چنین افرادی انتظار نمیرفت که تحصیل کنند یا در جایی مشغول به کار شوند. اغلب نابینایان بیهیچ حمایتی از سوی جامعه تنها میتوانستند رویای داشتن یک خانواده و زندگی مستقل را در سر بپرورانند. اما در طول زمان افراد زیادی برای احقاق حقوق نابینایان جنگیدهاند. بیتردید به سبب تلاشها و مبارزات آنان است که اکنون میلیونها نفر در سراسر جهان مانند هر فرد دیگری از شانس زندگی مستقل برخوردارند. در واقع چالشهای دیروز نابینایان به فرصتهای امروز تبدیل شدهاند. سالها مبارزه برای حقوق نابینایان در کنار تحولات تکنولوژیک، خط بریل و ابزارهایی که به کمک زندگی روزمره نابینایان آمدهاند همگی باعث شده آنها مانند دیگر افراد اجتماع به زندگی ادامه دهند.
تصور همه بر این است که «زندگی» خود، مهمترین چالش برای نابینایان است چرا که باید برای آن بجنگند. پیروزی در این رزم دشوار، مستلزم پافشاری آنان بر دو شرط اساسی و حیاتی است: برابری و عدم تبعیض. «تبعیض» همواره یکی از مشکلاتی بوده و هست که تمامی معلولان از جمله افراد دچار اختلال بینایی با آن دست به گریباناند. مبارزه با تبعیض نیز هرگز آسان نبوده اما تلاش و استقامت عده کمی، برای عده زیادی پیروزی به ارمغان آورده است. دنیای نابینایان تغییر کرده چرا که عده کمی برای احقاق حقوق خود و دیگران ناامید نشدهاند و از پا ننشستهاند. اگر هلن کلر برای تحصیل و آزادی خود مبارزه نکرده بود یا اگر لوئیس بریل سالهای متمادی از عمر خود را وقف ابداع و توسعه خط بریل نمیکرد یا اگر مدافعان حقوق معلولان در جهان در برابر بیتوجهی دولتمردان به این گروه سکوت اختیار میکردند بدون شک دنیای امروز نابینایان مانند صد سال پیش دنیای تاریک و هولناکی بود. تلاشهای جهانی سبب شده است نابینایان برای زندگی، به فرصتهای برابری با دیگران دست یابند و به جای کنار گذاشته شدن از فهرست داوطلبان یک شغل یا محروم ماندن از تحصیل در دانشگاه با همسالان خود عادلانه
رقابت کنند. آنان دیگر ناچار نیستند جدا از دیگران و در کنار افرادی که مانند خودشان هستند در انزوا زندگی کنند.
بسیاری تلاش کردهاند تا دنیا جای بهتری برای زندگی معلولان شود اما جهان در حال توسعه، حتی از برآوردن نیازهای شهروندان معمولی خود نیز عاجز است. هنوز هم برای رفع مشکلات این گروه جای امیدهای بسیاری باقی است. برای آنکه دنیایی با چالشهای کمتر برای نابینایان بسازیم نخست باید بدانیم مهمترین مشکلاتی که پیش روی آنهاست کدام است؟ و بعد، از کشورهایی الگو بگیریم که برای رفع این موانع و مشکلات کوشیدهاند.
دنیای پرچالش روشندلان
نابینایان در زندگی روزمره همچنان با مشکلات بسیاری روبهرو هستند. آنها ناگزیرند پیوسته در کنار مردمی زندگی کنند که از یک روشندل میترسند چون نمیتواند ببیند! باورهای غلط همواره دست و پاگیر آنهاست. آنها نمیبینند اما به ناتوانی محکوم میشوند. بسیاری افراد تصور میکنند نابینایان در درک و فهم مطالب و تواناییهای ذهنی و فکری نیز دچار اختلالاند و همین نگرش غلط در جامعه سرآغاز تمامی دیگر چالشهایی است که سر راه نابینایان قرار میگیرد.
چالشهای محیطی یکی دیگر از مشکلات جدی نابینایان به شمار میروند. نابینایان مطلق یا افراد کمبینا، اغلب حتی در محیطهای آشنا برای یافتن مسیر با مشکلات زیادی روبهرو میشوند. در واقع تحرک فیزیکی یکی از جدیترین موانعی است که با آن مواجهاند. سفر کردن، رفتن به محل کار، خرید کردن یا حتی پیادهروی ساده در یک خیابان شلوغ میتواند برای آنان معضل بزرگی باشد. به همین دلیل است که بسیاری از نابینایان در محیطهای ناآشنا از همراهی یکی از بستگان یا دوستان خود بهره میبرند. به علاوه، افراد نابینا میبایست با تمام جزییات محل کار یا منزل خود آشنا باشند. موانع بزرگ مانند میزها و صندلیها به ویژه در محیط کار نباید جابهجا شوند تا فرد نابینا در اثر برخورد با آنها دچار آسیب نشود. اعضای خانواده و همکاران نابینایان نیز میبایست مسیر تردد آنها را از موانع احتمالی پاک کنند و هر وسیله یا چیزی را در جای مشخصی قرار دهند.
چالشهای اجتماعی از دیگر موانع زندگی عادی نابینایان هستند. این مشکلات زمانی بروز پیدا میکنند که فرد قادر نیست در یک فعالیت مهم اجتماعی مشارکت کند. نابینایی در اغلب موارد سبب میشود توانایی فرد برای انجام وظایف کاری کاهش پیدا کند و در نتیجه فرصتهای شغلی وی نیز محدود میشود. این مساله نه فقط بر شرایط مالی که بر اعتماد به نفس روشندلان تاثیر نامطلوبی دارد. علاوه بر این، اختلال بینایی باعث میشود مشارکت فرد در فعالیتهای غیرکاری مثل ورزش یا تفریح نیز محدود شود. این محدودیت نیز خود به کاهش ارتباطات اجتماعی فرد نابینا و در نهایت، کاهش بیشتر عزت نفس وی میانجامد.
اشتغال نابینایان
برای بیشتر افراد، «اشتغال» مهمترین فعالیت زندگی است که سبب بهبود کیفیت زندگی، افزایش عزت نفس، احساس مشارکت در اجتماع و رضایت عمومی از زندگی میشود. اشتغال برای معلولان از اهمیت مضاعفی برخوردار است چرا که کار برای آنان، شرط ضروری برای کسب استقلال، جدا نماندن از جامعه و اطمینان از مشارکت برابر در تمام عرصههای زندگی است. به همین دلیل بازتوانی و اشتغال همواره دو اولویت مهم سازمانها و موسساتی است که برای احقاق حقوق و بهبود شرایط زندگی معلولان تلاش میکنند و شاخص ارزیابی کشورهایی است که خود را حامی یا دوستدار معلولان میدانند.
با نگاه دقیقتری به بحث اشتغال میتوان دریافت در بازار کار فرصتهای کمی برای نابینایان وجود دارد. این محدودیت در حق انتخاب شغل اگر با دیگر مشکلات بازار کار از جمله نرخ بالای بیکاری، پایین بودن تسهیلات تکنولوژیک و تبعیض همراه شود شرایط برای کاریابی نابینایان دشوارتر نیز میشود. در سراسر دنیا فرصتهای کمنظیری برای تحصیلات دانشگاهی نابینایان فراهم شده است. به جز معدودی از رشتهها آنها قادرند در شاخههای مختلف حقوق، روانشناسی، علوم اجتماعی، موسیقی، ادبیات و... ادامه تحصیل بدهند. گرچه مدارک تحصیلی بالاتر رقابتپذیری آنان را در برابر دیگر افراد جامعه بیشتر میکند اما، نبود قوانین حمایتی و البته فقدان درک درست در کارفرمایان همچنان سایه سنگین خود را بر بازار کار نابینایان گسترده است. در اکثر کشورها، اشتغال معلولان در بخشهای دولتی آسانتر است چرا که بخش خصوصی بیشتر نگران سودآوری است و ترجیح میدهد هزینههای احتمالی نیروی انسانی را کاهش دهد. ناآگاهی کارفرمایان از سیاستها و خدمات ویژه نابینایان نیز میتواند دلیل دیگری باشد که چرا عمده افراد دچار اختلال بینایی در بخشهای دولتی به کار گرفته میشوند.
اشتغال و کاریابی برای کسانی که امکان تحصیلات عالی پیدا نمیکنند دشوارتر خواهد بود چرا که آموزش این گروه از روشندلان در بهترین حالت به آموزشهای مقدماتی دوران مدرسه محدود است. این نابینایان برای اشتغال غالباً به دورهها و کلاسهای مهارتآموزی موسسات و انجمنهای دولتی و غیردولتی نیازمندند تا بتوانند جایگاه شغلی متناسبی در جامعه پیدا کنند.
در کنار این همه، افزایش فرصتهای شغلی مستلزم وجود خدمات توانبخشی جدی و قدرتمند در جامعه است. علاوه بر مراکز توانبخشی که مهارتهای نابینایان را افزایش میدهند و آنان را برای مواجهه و حل مشکلات فیزیکی و روانشناختی در جامعه آماده میکنند به مراکزی برای کاریابی ویژه معلولان نیاز است تا با در نظر گرفتن محدودیتها و توانمندیهای هر فرد، فرصتهای موجود در بازار کار را شناسایی و به فرد نابینا معرفی کنند. وظیفه دیگر اینگونه موسسات اساساً ایجاد فرصتهای شغلی متناسب با تواناییهای معلولان است.
نباید از خاطر برد که بزرگترین مانع برای اشتغال نابینایان یا افراد دچار اختلال بینایی کنار آمدن با خود معلولیت و باورهای نادرست عموم در مورد آن است. هنگامی که معلولان در جستوجوی کار هستند یا تلاش میکنند شغل کنونی خود را حفظ کنند به احتمال بسیار زیاد در موقعیتهای ناخوشایندی قرار میگیرند یا تبعیضها و پیشداوریهای نامطلوبی را تجربه میکنند که عموماً ناشی از ناآگاهی مردم از توانمندیهای آنان است. به نظر میرسد نخستین و موثرترین گام برای رفع موانع اشتغال نابینایان تغییر نگرش جامعه است. تغییر نگرشی که یقیناً از دولتمردان و قانونگذاران آغاز میشود.
بهشتی برای معلولان
گاردین در سال جاری میلادی، بهترین کشورهای جهان برای زندگی معلولان و افراد بیکار را برمبنای شاخص میزان مستمری ازکارافتادگی یا بیکاری و دیگر حمایتهای دولتی مانند بیمه یا معافیت مالیاتی معرفی کرده است. به نظر میرسد در این فهرست، آلمان بهشتی برای معلولان است و برخلاف تصور عموم، معلولان در آمریکا با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنند.
آلمان: در آلمان کودکان معلول بهطور خودکار و بدون پرداخت هیچگونه هزینه اضافی از سوی والدین خود تحت پوشش بیمه قرار میگیرند. کودکان و دانشآموزان دچار معلولیت از حقوق ویژهای نظیر حق دسترسی به ویلچر رایگان یا دستگاه مترجم علائم برای نابینایان برخوردارند. شرکتها و موسسات در صورت استخدام افراد معلول از مزایای خاص و تخفیف ویژه در مالیات بهرهمند میشوند. هر پروژه ساختمانی در صورت تطبیق نقشه و معماری با نیازهای معلولان تا سقف 2557 یورو وام دریافت میکند. معلولان همچنین میتوانند بسته به شدت و وخامت معلولیت خود تا 1500 یورو از کمکهزینه خرید مسکن برخوردار شوند. ضمن آنکه برای تسهیل تردد و مشارکت در زندگی اجتماعی از پرداخت کرایه تاکسی معافاند و میتوانند از سیستم حمل و نقل شهری بهطور رایگان استفاده کنند. همچنین بسته به نیاز فرد، معمولاً در سه سطح مختلف کمکهزینه مراقبت در خانه دریافت میکنند. بیمه سلامت تمام نیازهای بهداشتی و درمانی معلولان از جمله کل هزینههای توانبخشی و لوازم مورد نیاز آنان را پوشش میدهد. معلولان و کسانی که نمیتوانند بیش از سه ساعت در روز کار کنند دستکم به مدت پنج سال واجد شرایط دریافت حق
معلولیت شناخته میشوند. معلولانی که شش ساعت در روز کار میکنند بخشی از این مقرری را دریافت میکنند که میزان آن بهطور متوسط 8900 یورو در سال است. معلولانی که در شرایط جسمی وخیمتری قرار دارند نیز از مستمری فوقالعاده و حمایتهای شغلی ویژهای برخوردار میشوند. اکثر چراغهای راهنمایی و رانندگی در این کشور گویا هستند و نابینایان به دلیل مهندسی هوشمند شهری برای تردد در خیابانها با حداقل دشواری روبهرو میشوند. در ساختمانهای اداری نیز، اتاق کار معلولان در طبقات همکف قرار میگیرد تا آنها با مشکل رفت و آمد در طبقات مواجه نشوند.
فرانسه: معلولان در فرانسه در صورت ازکارافتادگی متوسط حقوق 10 سال کاری خود را دریافت میکنند. اگر فرد معلول همچنان قادر به کار کردن باشد این حقوق 30 درصد متوسط درآمد وی خواهد بود و از 282 تا 951 یورو در ماه متغیر است. این مستمری برای ازکارافتادگان به 1582 یورو در ماه نیز میرسد. معلولان بزرگسالی که هرگز فرصت کار کردن پیدا نکردهاند مادامی که منابع مالی آنها کمتر از 800 یورو در ماه (برای مجردها) و 1600 یورو (برای متاهلها) برآورد شود ماهانه بین 400 تا 660 یورو مستمری دریافت میکنند. این مستمری شامل معلولانی که از فرزندان خود (زیر 20 سال) مراقبت میکنند نیز میشود. آموزش کودکان و فراهم کردن فرصت اشتغال برای والدین نیز از دیگر تعهدات دولت به خانواده معلولان است.
ژاپن: در ژاپن معلولان جسمی و ذهنی مانند سایر افرادی که به بیماریهای روحی و روانی مبتلا هستند مشمول دریافت کمکهای دولتی میشوند. بر مبنای گزارش هیات دولت ژاپن، در این کشور نزدیک به 4/7 میلیون نفر با شرایط مذکور زندگی میکنند. بزرگسالانی که از معلولیتهای جدی فیزیکی و ذهنی رنج میبرند و درآمد ماهانه آنها کمتر از 20 هزار یورو در سال است، واجد شرایط دریافت 153 یورو در ماه شناخته میشوند. خانوادههایی که فرزند معلول دارند نیز تقریباً دو برابر این مستمری را دریافت میکنند. معلولان در ژاپن از حمل و نقل رایگان بهره میبرند و از پرداخت هزینههای مخابراتی کاملاً معافاند.
کشورهای نوردیک: برخلاف دیگر کشورها که مستمری معلولیت تنها شامل افراد حاضر در بازار کار میشود در کشورهای نوردیک این یک قانون فراگیر و عمومی است. مستمری مذکور تقریباً دوسوم متوسط حقوقی است که فرد در مدت پنج سال کاری دریافت کرده است. کسانی که بیکار بوده یا دستمزد پایینی دریافت میکردهاند 40 تا 50 درصد دستمزد خود را دریافت میکنند. در دانمارک، معلولان علاوه بر مستمری از کمکهزینه مسکن بهره میبرند. در فنلاند، در کنار دریافت مقرری ماهانه کمکهزینهای برای کودکان، مراقبت در خانه، خرید مسکن و حمایتهای اجتماعی برای هزینههای غیرمترقبه شامل حال معلولان میشود. در نروژ معلولان کمکهای دیگری نیز دریافت میکنند: کمکهزینه پرستار، وام اصلاح یا بازسازی منزل (به عنوان مثال عریضتر کردن درها برای تردد ویلچر)، هزینه رفت و آمد و نظایر آن.
گاردین مینویسد برخلاف تصور عموم که آمریکا میتواند بهشتی برای معلولان باشد قوانین سخت و دست و پاگیر سبب شده است معلولان این کشور از حمایتهای مالی و بیمهای اندکی برخوردار شوند. از هر پنج آمریکایی یک نفر دچار معلولیت است (جمعیت کنونی این کشور 320 میلیون نفر است). تقریباً اغلب معلولان هیچگونه مستمری یا حمایت خاصی از دولت دریافت نمیکنند و بسیاری از آنان اگر کوپن غذایی نباشد از گرسنگی میمیرند! وضعیت اشتغال اما برای معلولان مساعدتر است. به ویژه برای کار کردن نابینایان در مشاغلی که الزاماً نیاز به دید ندارد محدودیت خاصی وجود ندارد. آنها در ادارات پلیس، بانکها، سازمان فضایی ناسا، کارخانه ساخت زیردریایی، سالنهای ماساژ، مخابرات، دفاتر وکالت، در حوزه موسیقی و در بسیاری دیگر از عرصهها حضور فعال دارند.
در مقایسه با دیگر کشورهای اروپا، معلولان ایتالیایی نیز با دشواریهای بیشتری روبهرو هستند چرا که عموماً تشویق به کار نمیشوند و مستمری ماهانه آنان نیز برای گذران زندگی کافی نیست. در این کشور نزدیک به 6/2 میلیون نفر معلول زندگی میکنند که اغلب بدون کمک و حمایت قادر به برآوردن نیازهای روزمره یا انجام امور خود نیستند. هرساله بسته به نرخ تورم و هزینههای زندگی، مبلغ مستمری معلولان در این کشور بازنگری و اصلاح میشود. در سال جاری میلادی مستمری معلولان 18 تا 62 سال در ایتالیا بهطور متوسط 280 یورو در ماه است. ریسک فقر در میان معلولان این کشور 5/16 درصد در مقایسه با 6/6 درصد برای افراد سالم تخمین زده میشود.
برنامه جامع حمایت از معلولان در ایران
در خردادماه سال جاری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد برنامه جامع 66 مادهای حمایت از حقوق افراد معلول پس از توقف 10ساله با 11 فصل در هیات وزیران به تصویب رسیده است و بخشهایی از آن برای تبدیل شدن به قانون طی لایحهای به مجلس شورای اسلامی میرود. به گفته ربیعی، فصل ابتدایی این لایحه بر اساس طبقهبندیهای بینالمللی انواع معلولیت سازمان بهداشت جهانی به تعریف فرد دارای معلولیت میپردازد.
فصل دوم این لایحه به مناسبسازی، دسترسپذیری و تردد و تحرک اختصاص دارد و دستگاههای متولی صدور مجوز مکلفاند ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری برای افراد دارای معلولیت و استانداردها را در شرایط و الزامات صدور مجوز لحاظ کنند. همچنین وزارت راه و شهرسازی موظف است در تمام طرحهای آمادهسازی و اجرای مجتمعهای مسکونی به صورت انبوه و نیز طراحی و اجرای شهرهای جدید، ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری برای افراد دارای معلولیت را رعایت کند.
در بخش خدمات بهداشتی، درمانی و توانبخشی بیمهها موظف شدهاند پوشش بیمه سلامت افراد معلول را بهگونهای تامین کنند که شامل خدمات توانبخشی و بهزیستی مورد نیاز آنان باشد. سازمان بهزیستی نیز مکلف است وسایل و تجهیزات توانبخشی و فناوریهای کمکزیستی تسهیلکننده زندگی افراد دارای معلولیت را با رعایت استانداردهای لازم و با اولویت تامین از تولیدات داخلی با بهای مناسب و منطبق با توان خرید مصرفکنندگان در اختیار آنها قرار دهد.
در فصل چهارم این لایحه وزارتخانههای ورزش و جوانان و فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف شدهاند سهم عادلانه و متناسبی از بودجه ورزش و امور فرهنگی و تفریحی کشور و کمکهزینه بخش عمومی غیردولتی ارائهدهنده خدمات ورزشی را به افراد معلول اختصاص دهند. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی کارآفرینی و تامین اشتغال را از دیگر فصول تصویبشده این برنامه در هیات وزیران عنوان کرد و گفت: با وزارت مسکن و شهرسازی برای تامین مسکن ارزانقیمت و مناسبسازیشده معلولان به توافقهایی دست یافتهایم و بر این اساس با وامهای کمبهره تکلیفهایی برای نظام بانکی کشور ایجاد کردهایم که امیدواریم طبق آن خانوادههای دارای دو معلول به بالا تا سال 95 صاحبخانه شوند. حمایتهای قضایی و تسهیلات مالیاتی برای معلولان و تامین معیشت و حمایتهای اداری و استخدامی به اضافه برنامههای پیشگیری از بروز معلولیت از دیگر فصلهای این برنامه جامع است.1
به نظر میرسد ایران برای حل مشکلات معلولان به ویژه نابینایان در ابتدای راه است. شاید بهترین و موثرترین روش برای تحقق یک جامعه آرمانی که معلولان بتوانند فارغ از تبعیض و مستقل از دیگران در آن زندگی کنند باور این نکته است که معلول تفاوتی با دیگر شهروندان ندارد و باید مانند آنان از تمامی حقوق فردی و اجتماعی برخوردار شود. احترام به این حق، نخستین گام برای رسیدن به جامعه دوستدار معلولان است.
پینوشت:
1- ایرنا
دیدگاه تان را بنویسید