تاریخ انتشار:
از نردبان تا پیمانکار؛ همه مقصرند جز شهرداری
مرگ دستفروش
مردم مناطق مورموری استان ایلام هفته گذشته و در گرمای طاقتفرسای مردادماه ترجیح دادند، تا بیرون از منازل خود سکنی کنند. در روزهای گذشته این منطقه دهها بار به لرزه درآمده است. شدیدترین زمینلرزه در بامداد دوشنبه و به بزرگی ۱/۶ در مقیاس ریشتر به وقوع پیوست
مردم مناطق مورموری استان ایلام هفته گذشته و در گرمای طاقتفرسای مردادماه ترجیح دادند، تا بیرون از منازل خود سکنی کنند. در روزهای گذشته این منطقه دهها بار به لرزه درآمده است. شدیدترین زمینلرزه در بامداد دوشنبه و به بزرگی 1/6 در مقیاس ریشتر به وقوع پیوست. با توجه به پیشلرزههای روزهای قبل خوشبختانه بخش عمده جمعیت این مناطق در فضای باز حضور داشتند و در نتیجه این زلزلهها تنها خسارات مالی به همراه داشت. به گزارش ایرنا در این زلزلهها به دو هزار و 700 واحد مسکونی خسارت وارد آمد و منازل مسکونی و زیرساختهای شهرستان آبدانان بین 80 تا 90 درصد تخریب شد. با این حال اخبار این زلزله در لابهلای اخبار دیگر گم شد و کمتر رسانهای در بخشهای مهم خبری خود به آن توجه کرد.از دیگر اخبار هفته میتوان به آزادی حامد صداقتی از قهرمانان شمشیربازی کشور از چنگ گروگانگیرها اشاره کرد. دهم اردیبهشت گذشته این ورزشکار به همراه دو نفر دیگر سوار بر خودرو شخصی بودند که ناگهان در اطراف شهرستان خاش مورد حمله مهاجمان مسلح ناشناس قرار گرفتند. در این حادثه مهاجمان با شلیک گلوله به سمت خودرو مذکور یک نفر از سرنشینان را به قتل رساندند و سپس
این ورزشکار را به همراه دیگر سرنشین خودرو به گروگان گرفتند و به نقطه نامعلومی منتقل کردند. حال با گذشت حدود سه ماه از آن روز با تلاش نیروهای انتظامی و امنیتی این دو نفر آزاد شدند. هرچند نفس این رویداد خوشحالکننده است، اما با توجه به عدم اعلام انگیزه و وابستگی گروگانگیران نوع پوشش این خبر توسط بعضی از رسانهها، نشاندهنده جوگیر شدن بعضی از همکاران ما در رسانهها بوده است.
خبر جایزه مریم میرزاخانی نیز در هفته گذشته هنوز داغ بود و هر چهره و مقامی علاقهمند بود با انتشار پیامی در این زمینه با این جایزه مهم عکس یادگاری بگیرد. اعطای جایزه فیلدز برای مجامع علمی ایران نیز دارای پیامدهای مثبتی بود. به گزارش ایسنا بیژن ظهوریزنگنه استاد دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی شریف در این باره از ارتقای رتبه انجمن ریاضی ایران از سه به چهار در رتبهبندی پنجگانه جهانی در پی اعطای مدال فیلدز به دکتر مریم میرزاخانی، استاد ایرانی دانشگاه استنفورد خبر داد.
جلسه وزیر بهداشت و مدیران صنایع لبنی
با اعلام وجود روغن مضر پالم در محصولات لبنی کشور از سوی وزیر بهداشت، در هفتههای گذشته مصرف این محصولات به صورت معنیداری کاهش یافته و صاحبان این صنایع با بحران بزرگی مواجه شدهاند. برای حل این بحران هفته نشستی با حضور سیدحسن قاضیزادههاشمی و مدیران صنایع لبنی کشور برگزار شد. روزنامه سپید در این باره گزارش مفصلی را منتشر کرده است. در بخشی از این گزارش آمده است: ...تمام حاضران جلسه یک نگرانی مشترک داشتند. دولتیها همچون صنایع لبنی با وجود هشدار گسترده نسبت به استفاده از روغن پالم، از کاهش مصرف شیر گلایه داشتند. یکی از اعضای صنایع لبنی ایران در این جلسه از معدود افرادی بود که وجود چربی گیاهی را در لبنیات امری عادی میدانست. او در این جلسه تصریح کرد: «تا پیش از این مصرف لبنیات به دلیل افزایش قیمت 30 درصد کاهش داشته است و با این خبر دوباره کاهش را تجربه کرد. این در حالی است که در تمام کارخانههای بزرگ چربی جایگزین گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد اگر شما خواستید من لیست آن را ارائه میکنم.» وحید مفید رئیس کمیته فنی و عضو هیات مدیره انجمن لبنی کشور نیز با اشاره به مصرف سرانه 100 کیلوگرمی شیر در کشور گفت: «اگر
ما تمام شیرهای مصرفی را پرچرب در نظر بگیریم بدین ترتیب سه کیلوگرم چربی در شیر و فرآوردههای لبنی به دست میآید. از این سه کیلوگرم در 10 درصد از فرآوردههای لبنی پرچرب میتوان گفت که 300 گرم امکان استفاده از چربیهای گیاهی وجود داشته است. این عدد اصلاً قابل توجه نبوده است اما نگرانی زیادی در بین مردم به وجود آورده است. بنا بر آمار انجمن 30 درصد از فرآوردهها برگشت خورده و صادرات تقریباً متوقف شده و محمولهها در سر مرز نگه داشته شده است. البته این نکته بسیار طبیعی است وقتی یک نگرانی در جامعه ما به وجود میآید طبیعی است که این موضوع به گوش سفارتخانهها میرسد و مانع ورود محصولات ما میشوند... من تقاضا دارم که به مردم اطمینان داده شود که شیرهای موجود سالم هستند.» در هفته پیش همچنین رسانهها خبر دادند که رئیس سازمان غذا و دارو و رئیس اسبق سازمان استاندارد برای پاسخگویی درباره «پالم» به شعبه 15 دادسرای کارکنان دولت احضار شدند.
به قرارداد نیم میلیوندلاری هالیوودی پشت پا زدم
آمنه بهرامی دختر فداکار ایرانزمین که در اقدامی فداکارانه و در اوج ناباوری افکار عمومی داخلی و خارجی عامل اسیدپاشی و نابیناییاش را بخشیده بود یکبار دیگر از مردم و مسوولان برای ادامه درمانش تقاضای کمک کرد. به گزارش خبرآنلاین او که از چند ماه قبل برای ادامه درمان به شهر بارسلون اسپانیا سفر کرده بود، درباره آخرین وضعیت درمان و مشکلات کنونیاش گفت: «پس از این جنایت شوم و هولناک به خاطر بیپولی و ناتوانی مالی فرصت طلایی درمان و بیناییام را از دست دادم و روزهای تاریک و سیاه زندگیام سیاهتر شد. تا اینکه با کمک مردم مهربان و نیکوکار کشور عزیزم، خبرنگاران رسانههای گروهی و برخی مسوولان، سرانجام کمکهایی دریافت و بلافاصله در اوج سختیها و تنهاییها، درمانم را در شهر بارسلون اسپانیا شروع کردم. چند ماه قبل که با هزار امید و آرزو برای چندمین بار راهی اسپانیا شدم امیدوار بودم با کمک مسوولان و به خصوص قولهایی که از طریق سفارت جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا به من داده شده بود بتوانم یکی از مهمترین عملهای جراحی روی چشمم را انجام دهم. اما متاسفانه به رغم پیگیریهای فراوانی که تاکنون به عمل آوردهام تا امروز به هیچ
نتیجهای نرسیدهام. چرا که مسوولان سفارت در اسپانیا هر بار که موضوع کمک را پیگیری میکنم اعلام میدارند هیچ بودجهای برای کمک به من در اختیارشان قرار نگرفته است... برای قرار دادن پلک پایین بر روی چشم چپم، پزشکان میبایست مقداری پوست از سقف دهان و لبم بردارند و عمل پیوند را انجام دهند. این در حالی است که بررسیها و آزمایشهای لازم برای این کار مدتی قبل صورت گرفته و میبایست در کوتاهترین زمان ممکن و برای نجات باقیمانده تنها چشمم خیلی سریع تحت عمل جراحی قرار گیرم... بهتازگی که برای معاینه به بیمارستان رفته بودم دکتر «رامون مدل» سرپرست تیم جراحیام که در تمام این سالها همانند یک برادر و پدر همراهم بوده وقتی متوجه شد که هیچ پولی به حسابم واریز نشده به شدت متاثر شد و پس از دقایقی گفتوگو وقتی بغضم ترکید به من گفت: به خاطر خدا و برای اینکه وضعیتم از این وخیمتر نشود تمامی هزینه 9 هزاریورویی این عمل جراحیام را میبخشد تا شاید بتوانم ذرهای از بیناییام را به دست آورم... وقتی عامل اسیدپاشی را بخشیدم تمام ملت و مسوولان به من افتخار کردند و قول همه نوع همکاری و کمک برای درمانم دادند. اما افسوس که تمام این
وعدهها خیلی زود به فراموشی سپرده شد و من و خانوادهام ماندم با کوهی از مشکلات... جالب است مردم عزیزم بدانند که یک شرکت معتبر هالیوودی قبل از بخشش عامل اسیدپاشی پیشنویس قرارداد ساخت و تولید یک فیلم را برایم ارسال کرده و قرار شده بود بابت این قرارداد 500 هزار دلار به من بپردازند. البته آنها فقط یک شرط اصلی برای پابرجا بودن قرارداد در نظر گرفته بودند و آن هم این بود که مرد اسیدپاش قصاص شود و من این کار را به پایان برسانم. اما وقتی به ایران آمدم و در آخرین لحظههای قبل از اجرای حکم، به خواست ملت و مسوولان کشورم از حق قانونی خود گذشته و او را بخشیدم شرکت فیلمسازی هالیوودی بلافاصله از طریق وکلایشان به من اعلام کردند قرارداد ساخت فیلم به طور کلی لغو شده است. البته من هم از این موضوع کاملاً مطلع بودم اما با این حال به این قرارداد بسیار چشمگیر که میتوانست سرنوشت زندگیام را عوض کند پشت پا زدم.» سرنوشت این دختر برای بسیاری از افرادی که در آینده ممکن است، دچار چنین مشکلی شوند، میتواند درسآموز باشد. امید که او به آینه عبرت دیگران بدل نشود.
از نردبان تا پیمانکار؛ همه مقصرند جز شهرداری
از اخبار بد هفته گذشته میتوان به مرگ یک دستفروش بر اثر ضرب و شتم او توسط ماموران شهرداری اشاره کرد. ایلنا در این باره نوشت: همانطور که پیشبینی میشد، شهرداری تهران در پی کشته شدن یک کارگر بر اثر ضرب و شتم ماموران منتسب به این سازمان، پیمانکار را مقصر معرفی کرد... سالانه حوادث زیادی در گوشه و کنار تهران رخ میدهند که مسوولیت تعداد قابل توجهی از این حوادث بر عهده شهرداری قرار دارد. بر حسب
اتفاق - مثلاً اگر خبرنگاری از وقوع حادثه مطلع شود - یک حادثه برای چندین روز سرخط خبری رسانهها قرار میگیرد اما نهادهایی که به طور طبیعی مسوول این حوادث دانسته میشوند، مسوولیت این تعداد ناچیز را هم قبول نمیکنند... مقصر حوادث گاهی «درشتنمایی رسانهای» معرفی میشود و گاهی «بداخلاقی جریانات سیاسی». زمانی هم که دهها موبایل از تراژدی سقوط دو کارگر زن در آتشسوزی خیابان جمهوری فیلمبرداری میکنند، «نردبان» مقصر فاجعه خوانده میشود. مرگ «علی چراغی» بر اثر ضرب و شتم ماموران گشت سد معبر منتسب به شهرداری تهران در ناحیه ۴ منطقه ۴ که پنجشنبه هفته گذشته اتفاق افتاد، یکی از حوادثی است که شهرداری تهران مطابق معمول حاضر نشده مسوولیت آن را بپذیرد. «علیرضا جاوید»، شهردار منطقه ۴ در واکنش به انتشار این خبر گفت: «این موضوع ارتباطی به شهرداری ندارد و درگیری صورتگرفته بین یک کارگر با عوامل پیمانکار این منطقه بوده است.» اما گویا این حد از تاکید بر مسوول نبودن شهرداری در حادثه یادشده کافی نبود و «محمدباقر قالیباف»، شهردار تهران نیز پنج روز پس از مرگ کارگر یادشده توسط ماموران پیمانکار نهاد متبوعش در دفاع از ماموران متهم به
قتل گفت: «در سال چندین نفر از ماموران شهرداری هم هستند که نقص عضو میشوند.»
در الگویی تکراری، شهرداری تهران در حادثه شغلی که روز پانزدهم تیرماه امسال رخ داد و به مرگ دو کارگر خط ۷ مترو تهران منجر شد، باز هم پیمانکار را مسوول ارائه گزارش این فاجعه معرفی کرده بود. این خبرگزاری در بخش پایانی گزارش خود آورده است: «اگر از استدلالهای تکراری آقای شهردار در خصوص حوادث بر حسب اتفاق راه یافته به رسانهها چشمپوشی کنیم و در کنار این حوادث تلخ، سقوط ترن در پارک ارم، خودکشی کارگر دستفروش در متروی گلبرگ، سقوط جرثقیل در اتوبان نیایش و همه حوادث دیگری که در جریان سریع خبر از دست در رفتند را بچینیم، متوجه میشویم شهرداری تهران هیچگاه مسوولیت فجایع انسانی را بر عهده نگرفته است.»
در این زمینه روزنامه جمهوری اسلامی نیز در خبری ویژه اعلام کرد: «به خاطر درگیری ماموران سد معبر شهرداری منطقه 4 تهران با یکی از کارگران، متاسفانه این هموطن به دلیل شدت آسیبهای وارده - که به نقل از فرزند 14ساله او که شاهد ماجرا هم بوده است به خاطر اصابت پنجهبوکس - بعد از یک هفته بستری بودن جان به جانآفرین تسلیم کرد. این حادثه دردناک که علیالاصول باید نشاندهنده لایههای پنهان روابطی باشد که در حوزه سد معبر، بین ماموران و متخلفان وجود دارد، باید ذهن شهردار محترم را به سمت فرهنگسازی و ارتقای جایگاه انسانیت در اذهان کارمندان تحت مدیریت ایشان بیش از هر اقدام دیگری سوق دهد!... مسلح بودن ماموران رفع سد معبر به پنجهبوکس اگر درست باشد، باید شهرداری در روش خود تجدیدنظر کند. باید منتظر ماند و دید جناب آقای قالیباف جه زمانی کلمه ببخشید در زبانشان خواهد چرخید؟
دیدگاه تان را بنویسید