تاریخ انتشار:
زمستان در راه است، شهرستانیها بیمارستان ندارند
بیتوته در خیابان
خیابان است. روبهروی همین بیمارستانهای دولتی پایتخت بیتوته کردهاند همراهان بیماران شهرستانی؛ برخی بسنده کردهاند به زیراندازهایی و برخی روی نیمکتها. ثانیهها را میشمارند.
خیابان است. روبهروی همین بیمارستانهای دولتی پایتخت بیتوته کردهاند همراهان بیماران شهرستانی؛ برخی بسنده کردهاند به زیراندازهایی و برخی روی نیمکتها. ثانیهها را میشمارند.
صفهای طولانی انتظار برای بستری شدن، بیماران اورژانسی اما منتظر، خانوادههای ساکن زیر سقف آسمان، چهرههای اضطرابزده همگی تصاویر چشمآشنایی است. کافی است یکبار سروکارت به همین بیمارستانهای دولتی بیفتد تا این همه را با تمام وجودت حس کنی. تصاویری که خاکستری میزند به ذهن.
آنقدر موضوع جدی است که باید از هر اضافهگویی پرهیز کرد. کوتاه گفت و مختصر، تا شاید متولیانی که سالها از نزدیک این کاستیها را دیدهاند کمر همت ببندند برای از میان برداشتن آن. بیماران شهرستانها و خانوادههایشان در حالی برای دریافت امکانات درمانی به پایتخت پناه میآورند که به تایید مقامات ارشد وزارت بهداشت و درمان، بیمارستانهای دولتی همین پایتخت 85 درصد فرسوده است. امکانات درمانی کم است. بیمارستانها شلوغ است. هزینههای گزاف اسکان در هتلها و مسافرخانهها برای همراهان بیماران موضوعی است که هر مسوول و مدیری نسبت به آن آگاه است و نیاز به موشکافی و بررسی ابعاد مختلف ندارد. همه میدانند کادر بیمارستانی به همراه نیاز دارند. همه میدانند حضور همراه کنار بیمار در بهبود شرایط روحی او موثر است و نیز همه میدانند امکانات برای بیمار در بیمارستانهای دولتی کم است. چه رسد برای همراه. در بین این همه هیاهو زمستان نزدیک است. سرما میآید. آسمان سقف مناسبی نیست. تنپوش همراهان، دغدغه است. دلنگرانی توان مقاومت را کمتر میکند. سختی خیابانها و نیمکتها پای آدمی را به درد میآورد. زمستان نزدیک است. بیماران شهرستانی همچنان به
پایتخت پناه میآورند. همه این کمبودها زیر سایه شاید و بایدهایی شکل میگیرد که هیچ یک درمان قطعی نیست. شاید و بایدهایی چون ساخت همراهسرا، ارائه امکانات به همراهان بیماران و کم کردن هزینههای ماندن همراه در بیمارستان. اما تمرکز امکانات بهداشتی و درمانی در پایتخت مهمترین نکتهای است که انگشت اشاره خواه ناخواه به سوی آن کشیده میشود. ساخت بیمارستانهایی با امکانات لازم حتی در مرکز استانها و ارائه امکاناتی بیش از اندازه درمانگاه و ویزیتهای اولیه سختی راه را برای خانوادههای بیمار و حتی بیماران از میان برمیدارد و راهها را کوتاه میکند. ساخت بیمارستانها و مراکز درمانی که بیشک مسوولان به لزوم آن سالهاست که واقفاند. اما اینکه چرا این باید در سایه بیتوجهیها رنگباخته پرسشی است که همین مسوولان بهترین پاسخگویان به آن هستند.
مسوولان حضور چندنفری خانوادههای بیماران شهرستانی را زیر سوال میبرند، بیتوجه به آنکه به دلایل و ریشههای فرهنگی و همبستگیهای ویژه ایرانیان توجهی داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید