اقدام عملی برای تحول
حسین تهرانی از روند رشد تماشای ویدئوآنلاین در ایران میگوید
حسین تهرانی میگوید: مخاطبمحور بودن را در اعمال قوانین در نظر داشته باشیم. با رعایت چارچوبهایی که در کشور وجود دارد، نباید خطقرمزها و قوانین طوری طراحی شود که محتواهایی از آن خارج شود که ذائقه مخاطب در آن هیچ اهمیتی ندارد.
تقاضا به سمت تماشای ویدئو آنلاین در ایران بهسرعت در حال افزایش است، بهنظر میرسد بهتر است متناسب با این تقاضا، زیرساخت و قوانین صدور مجوز برای تولید محتوا و ظهور شرکتهای تامینکننده نیز تغییر کند. تلویزیون اینترنتی آیو، زیر نظر شرکت تجاری باران تلکام، یکی از تامینکنندههای ویدئوآنلاین در ایران محسوب میشود، حسین تهرانی مدیرعامل این برند در گفتوگو با تجارت فردا اعلام کرد: بهنظر میرسد ساز و کار این کسبوکار نیازمند بررسی بیشتر از سوی سیاستگذاران است.
♦♦♦
وزیر ارتباطات روند کاهش تماشای تلویزیون در جهان را با روند رشد تماشای ویدئوی آنلاین در جهان تقریباً برابر دانسته است. فکر میکنید زیرساختهای ایران در مورد چنین تحولی آمادگی دارد؟
ما قدری عقبتر از ترند جهانی هستیم. دو دلیل عمده میتوانم برای آن بگویم. یک دلیل مهم این است که هنوز در ایران، خردهفرهنگ دانلود فایل به جای تماشای آن باقی مانده است. این دلیل به خاطر ضعف زیرساختها و سرعت پایین اینترنت است. پیش از این امکان تماشای ویدئو با کیفیت بالا روی اینترنت وجود نداشت. بنابراین سالها مردم برای دسترسی به فیلم، آن را دانلود میکردند. این دانلود به خاطر کمبود سرویسهای قانونی و ضعف زیرساخت روی سایتهای غیرقانونی انجام میشد و هنوز هم وجود دارد. یعنی بخشی که به آن بازار دیجیتال میگوییم، روی فایل است به جای تماشای آنلاین. اما این سهم در حال افزایش است؛ یعنی سهم سرویسهایی که مردم خیلی راحت از طریق آنها بتوانند فایل را باز کنند و بهصورت قانونی و راحت به فیلم دسترسی داشته باشند، در حال افزایش است. عامل پیشرونده اصلی آن هم درواقع رشد و دسترسیپذیری مردم به اینترنت پرسرعت است و به سرعت در حال رشد است. اکنون در کشور بالای 60 درصد ضریب نفوذ دسترسیپذیری به اینترنت وجود دارد. درواقع خانوارها در منزل دسترسی به اینترنت پرسرعت و دسترسی به موبایل هوشمند دارند. بنابراین یک مانع هنوز استفاده از دانلود به جای تماشای ویدئو است که هم به بازار قانونی ضربه میزند و هم این سهم را کاهش میدهد. مانع دوم هم زیرساخت است که در چند سال گذشته رشد زیرساخت دقیقاً با رشد تماشای ویدئو همخوانی بالایی دارد. این دو عامل را میتوانم بهعنوان موانع رشد ویدئو آنلاین در ایران نام ببرم.
چرا امروزه تماشای ویدئوآنلاین بهعنوان یک برتری و امتیاز برای کاربران شناخته میشود؟ برتری این پدیده چیست که ایران نیز همزمان با دنیا رشد تماشای آنلاین را تجربه میکند؟
از دو منظر میتوان به این ابزار نگاه کرد؛ محتوا، یعنی اقتصاد سینمایی یا اقتصاد محتوای بومی مساله اول است. فیلمساز در حوزه سینما پیش از این یک «نمایش زنده درآمدی» داشت که نمایش فیلم در سینماها محسوب میشد. بعد از مدتی به این چرخه، بازار شبکه خانگی اضافه شد و در آن سهم پیدا کرد. همچنین در شهرهای بزرگ، شبکه مویرگی فیلمها وجود دارد و در سوپرمارکتها هم ورود پیدا میکند. نمایشهای آنلاین در چند سال گذشته به یک نمایش زنده درآمدی تبدیل شده که به مواردی که از قبل وجود داشت، اضافه شده است. در عین حال تفاوت شبکه آنلاین با پخش خانگی در این است که دسترسیپذیری شبکه آنلاین بسیار بالاست و همه کشور در لحظه میتوانند به یک محتوا دسترسی پیدا کنند. بهنحوی میتوان گفت، عدالت اجتماعی و دسترسیپذیری مردم از این طریق بالا میرود. بنابراین درآمدی که تولیدکننده محتوا از این محل میتواند کسب کند، افزایش مییابد. به این ترتیب سهمی که بین کانالهای فروش محتوا به محتوای دیجیتال داده میشود، هر روز افزایش پیدا میکند. بنابراین امسال، مثلاً کانال VOD (بهعنوان کانال فروش محتوا) سهم خیلی جدی پیدا کرده است. این سهم باعث میشود که مثل شبکه خانگی در سالهای گذشته، کمکم محتواهای اختصاصی در فضای دیجیتال ایجاد شود و چرخه تولید محتوا را افزایش دهد. میتوان از این زاویه به این موضوع نگاه کرد که اقتصاد تولید محتوای بومی به خاطر دسترسیپذیری بالا رشد پیدا میکند. از زاویهای دیگر هم باید به این موضوع نگاه کرد، مصرفکننده سهولت دسترسی به آثار پیدا کرده است و دیگر لازم نیست برای دیدن فیلم به سینما یا برای تهیه فیلم به مراکز فروش محصولات فرهنگی برود. این نوع سهولت در انتخاب و تماشا، باعث میشود در زمینه تماشای ویدئوآنلاین همزمان با رشد بینالمللی در ایران هم رشد صورت بگیرد.
به موانعی که در مورد تماشای آنلاین در ایران است اشاره کردید. این موانع چه تاثیراتی در رونق این بازار گذاشته است؟
یکی از بزرگترین موانعی که در کشور داریم و مانع اصلی ورود سرمایههای بخش خصوصی به این حوزه است، کمبود یک چارچوب مشخص ممیزی محتواست. میتوان از چند منظر به آن نگاه کرد. یک نکته که این سرویسها در کشور فعال شود، این است که متولی این حوزه، یک نهاد واحد باشد. اکنون بحث مجوز VOD از وزارت ارشاد مطرح است. وزارت ارشاد اسلامی برای تدوین مقررات در این بخش وارد عمل شده اما قبلاً مقررات واضح و روشنی برای آن وجود نداشت. در سطح شورای عالی فضای مجازی بین صداوسیما و وزارت ارشاد اختلافاتی در حوزه تولیگری و نظارت بر این حوزه وجود دارد. خطوط قرمز محتوایی صدا و سیما و وزارت ارشاد کاملاً با هم متفاوت است. این دوگانگی یا چندگانگی باعث میشود سرمایهگذار دچار سردرگمی شود. از آن طرف خط قرمزهایی در صدا و سیما وجود دارد که شاید باید بگوییم، بعضی از آنها اکنون دیگر قابل رعایت نیست و محدودکننده است و حداقل مخاطبمحور نیست.
این خطوط قرمز چه تاثیری در پیشرفت کار دارد؟
مساله اصلی این است که قوانین باید شفاف باشد، اکنون قوانین شفاف نیست. وقتی مقررات شفاف نیست، شاید سلیقه در آن اعمال شود. باید ابتدا مشخص شود، آیا فلان محتوا اجازه انتشار دارد یا نه؟ اگر دارد، براساس چه مقرراتی و اگر نه اشکال آن چیست؟ بنابراین نکته اول شفافیت است؛ شفافیت قانون و شفافیت در نهاد نظارتی آن. باید مشخص شود، چه نهادی متولی نمایش دیجیتالی در کشور است. اگر یک نهاد مشخص در این زمینه فعال است، بر اساس چه شرایطی محتواها را قضاوت و ارزیابی میکند. دومین نکته مخاطبمحور بودن است. یعنی با رعایت چارچوبهایی که در کشور داریم، نباید خطقرمزها و قوانین طوری طراحی شود که محتواهایی از آن خارج شود که ذائقه مخاطب در آن هیچ اهمیتی نداشته باشد. باید به سمتی حرکت کنیم که محتواهایی از چرخه نظارت و قوانین خارج شود که براساس ذائقه و سلایق مردم باشد. این دو نکته خیلی مهم است. اگر این اتفاق نیفتد، اتفاقات بزرگی متناسب با این رشد یعنی سرویسهای بزرگ، شرکتهای توانمند و ظرفیتهای بزرگ که برای ترافیک کشور میتواند اتفاقهای بزرگ رقم بزند، امکانپذیر نخواهد بود. از طرفی شاید قوانین زیادی در این حوزه داریم، از طرف دیگر که نگاه میکنیم گویی قانونی نداریم. قانونهای زیادی در مورد محتوای دیجیتال در کشور وجود دارد، ولی خواص نمایش آنلاین هیچکدام مشخص نشده است.
در حال حاضر روند صدور مجوز برای سرویسهای نمایش آنلاین از وزارت ارشاد به چه شکلی است؟
یک مجوز VOD وجود دارد که موسسه رسانههای تصویری به نیابت از وزارت ارشاد (سازمان سینمایی) صادر میکند، مجوز دیگری وجود دارد که صدا و سیما تحت عنوان آیپیتیوی صادر میکند. سازمانی هم تحت عنوان سازمان تنظیم مقررات صوتی و تصویری فراگیر فضای مجازی ایجاد شده است، این سازمان هم یکی از معاونتهای وزارت ارشاد است که قرار است مجوزهایی مرتبط با نمایش آنلاین صادر کنند. اکنون سه نهاد قانونی وجود دارد که برای نمایش دیجیتال (نمایش آنلاین) مجوز صادر میکنند. هنوز مجوزهای آنها مشخص نشده که حدود و صدور آنها چه مواردی است. درواقع مجوزها از چه حوزهای نظارت میکنند و تفاوت آنها با هم چیست؟ شرکت ما هر دو مجوز را دارد و هنوز برای سومی مجوزی صورت نگرفته است. تفاوت واضحی که وجود دارد، این است که مثلاً صدا و سیما میتواند مجوز پخش زنده صادر کند، در حالی که دیگری نمیتواند این مجوز را صادر کند، اما همین هم هنوز شفاف نشده است.
با توجه به تجربه شبکه نمایش خانگی و مجوزهایی که حتی برای تولید فیلم در سینما در سالهای اخیر وجود دارد، ساز و کار این مجوزها هنرمندان را با چالشهایی مواجه کرده است. گلایه هنرمندان اغلب سر این موضوع بوده که این قوانین و ضوابط پیشدارنده است و ما را به سمت جلو نمیبرد، یعنی ضوابطی نیست که تولیدکننده محصولات فرهنگی را به سمت تولید محتوای با کیفیت متناسب با ذائقه مخاطب ببرد، همانطور که شما گفتید بهنوعی مخاطبمحور نیست و شاید بیشتر باعث میشود که محتوا کندتر به دست مخاطب برسد. اکنون در بازار نمایش آنلاین هم این گلایهها مطرح میشود. فکر میکنید راهکار عملی برای مواجهه بهتر با این موضوع چیست؟ چگونه میتوان ضوابطی را تعیین کرد که به نحوی در ساز و کار نظم ایجاد کند و هم به تولید محتوای مناسب برای مخاطب منجر شود؟
من فکر میکنم کشور به سمت تعدد سرویسها میرود و این تعدد باعث میشود که تولید محتوا در کشور افزایش پیدا کند. درخواستها برای تولید محتوا افزایش پیدا کند و چون دسترسیپذیری زیاد شده، تماشای مردم به سمت تماشای محتوای دیجیتال و آنلاین افزایش پیدا خواهد کرد. دیگر امکان این نیست که برای هر محتوایی پروانه ساخت و پروانه نمایش صادر و بعد ممیزی شود. این اتفاق پتانسیل و ظرفیت خیلی بالایی در دولت (حاکمیت) میخواهد که امکانپذیر نیست. شخصاً فکر میکنم که به سمت ممیزی بعد از پخش برویم. یعنی یکسری قوانین شفاف وجود دارد که اعلام عمومی میشود و اگر کسی بخواهد محتوا تولید کند، باید به این قوانین اذعان داشته باشد. در این حوزه، شرکتهای دارای مجوز هم مشخص هستند. مثل اقدامی که در حال حاضر برای روزنامهها در جریان است. روزنامهها برای هر مقالهای که میخواهند تولید کنند، قبل از آن اجازه چاپ نمیگیرند. بهنظر من ممیزی بعد از انتشار امری است که باید به این سمت حرکت کند. چون نمیتوانیم جلوی تولید محتوا را بهاین نحو بگیریم. این روش باعث کندی و نارضایتی میشود. اما از آن طرف هم نباید مسوولیت انتشار محتوا از متولی تولید یا متولی انتشار سلب شود. میتواند خیلی شفاف باشد که محتوا در این قالبها ساخته شود. آن قالبها منطقی و مخاطبمحور و با یک عقلانیت اقتصادی و فرهنگی تنظیم شدهاند، شفاف اعلام میشود و بعد از آن اگر کسی تخطی کرد باید پاسخگو باشد. اما اگر انتظار این را داشته باشیم که مثل سینما که در سال 100 تا 120 فیلم سینمایی وجود دارد، رفتار شود و قبل از تولیدفیلم مجوز صادر شود، امکانپذیر نیست. چون در فضای دیجیتال هزاران محتوا تولید میشود. اگر این تعداد بخواهد در سامانههای نمایش رسمیت پیدا کند، بعید میدانم امکانپذیر باشد، قبل از پخش ممیزی شود و پروانه ساخت صادر شود.
گذشته از مباحثی که به حوزه محتوا مربوط میشود، زیرساخت برای پیشرفت این عرصه را چطور میبینید؟ زیرساختها از نظر مدیریت اینترنت و سختافزار شبکه برای این کسبوکار را چطور ارزیابی میکنید؟
در تمام دنیا سرمایهگذاری در حوزه زیرساخت بعد از ایجاد تقاضا ایجاد میشود. یعنی اینطور نیست که با دستور دولت زیرساختها ایجاد شود. همیشه وقتی تقاضا ایجاد میشود، پشت سر آن زیرساخت بهوجود میآید. وقتی مصرف اینترنت مردم سال به سال افزایش پیدا میکند، خود به خود شرکتها سرمایهگذاری میکنند و حاکمیت نیز سرمایهگذاری میکند و چه پهنای باند اینترنت کشور چه ظرفیت ترانزیت داخلی کشور افزایش پیدا میکند و این اتفاق افتاده و در حال افزایش نیز است. بنابراین، بیش از 65 درصد مصرف تلگرام، ویدئو است. این موارد باعث میشود که زیرساختها افزایش پیدا کند. نکته دیگر هم مدل تجاری دسترسی به اینترنت است که جزو موانع جدی محسوب میشود و وزیر هم به این نکته اشاره کرد و آن این است که مادامی که اینترنت با مدل گیگفروشی در اختیار مردم قرار میگیرد، مردم نسبت به تماشای ویدئو که مصرف بالایی دارد، محافظهکار میشوند و این یکی از موانع جدی تماشای ویدئوآنلاین است. در دنیا ترافیک ریسورس محدود نیست بلکه پهنای باند است که محدودیت ایجاد میکند. البته اکنون در دوره جدید وزارت ارتباطات شاهد این هستیم که وزیر و وزارتخانه مربوطه دنبال این است که این محدودیتها برداشته شود. مدل دسترسی مردم را تغییر دهد و به سمت خرید کانکشن و خرید پهنای باند به جای ترافیک برویم. اگر این اتفاق بیفتد، یعنی دغدغه مردم ناشی از مصرف ترافیک از بین برود، انفجاری در حوزه مصرف ویدئوهای داخلی خواهیم داشت. قبل از این یا ما با شرکتهای اینترنتی صحبت میکردیم و ترافیک را برایشان رایگان میکردیم یا دولت آمده بود و خرید را نیمبها کرده بود. در این سه دوره تجربه نشان داده، وقتی نیمبها شد، اتفاق زیادی در مصرف نیفتاد، چون مردم هنوز دغدغه داشتند، مثلاً دو هزار تومان به هزار تومان تغییر کرد. ولی وقتی رایگان شد و گفتیم اگر تماشای ویدئو را روی سرویس ما داشته باشید، ترافیک مصرف نمیشود، در یک ماه استقبال سه برابر شد. بنابراین یکی از مهمترین موانع گیگفروشی شرکتهای اینترنتی است. در حال حاضر با مصوبه 266 کمیسیون ارتباطات این قضیه در حال حل است و شرکتهای اینترنتی رقابتی که با هم میگذارند در این است که مصرفکننده دغدغه مصرف ترافیک نداشته باشد. اگر این مانع برداشته شود شاهد تحول در حوزه تماشای ویدئو آنلاین در داخل کشور خواهیم بود.
این مصوبه چه چیزی را بیان میکند؟
این مصوبه بیان میکند که شرکتهای اینترنتی ثابت موظفند مدل فروش بسته و تعرفههایشان را از مدل فروش گیگ به پهنای باند تغییر دهند. سقفی را در این زمینه گذاشته است. مصرف اینترنتی برای شرکتها نمیتواند به صورت گیگفروشی باشد و باید به صورت اخذ مصرف ماهانه باشد. یعنی شما اینترنت دو مگ میخرید، شما میتوانید در این ماه 30 گیگ مصرف کنید، اگر حجم شما تمام شد، نمیتواند شما را قطع کند و شما را روی یک سرعت خیلی پایین میآورد تا دوره تمام شود یا ماه بعدی در آن فضا قرار بگیرید. شرکتها موظفند در آن با هم رقابت کنند. یکی از شرکتها نیز چند روز پیش تعرفههایشان را اعلام کرد. شرکتها تا 10 آذر وقت دارند تعرفههایشان را براساس مصوبه جدید کمیسیون ارتباطات تغییر دهند. تا آن زمان شاهدیم که از گیگفروشی به فروش پهنای باند بروند. این اتفاق خوبی است اگر شرکتها بهانه نیاورند و این مصوبه اجرا شود.
شما اشاره کردید به تقاضاهای کشورهای دیگر، با این وضعیت در حال حاضر تقاضا در ایران برای تماشای ویدئوآنلاین چگونه است؟
تقاضا متاثر از این محافظهکاری در حوزه مصرف ترافیک است. ترکیه با شرایط اقتصادی تقریباً شبیه کشور ما (زیرساخت شبیه ما)- البته چند سال گذشته ترکیه در حوزه فناوری اطلاعات از ما پیشی گرفته- اما متوسط مصرف مردم در ترکیه 60 تا 65 گیگ در ماه است، یعنی بیش از سه برابر مردم ایران (منظور مصرف خانگی). در انگلستان با شاخصهای خیلی پیشرفتهتر از ایران، 135 گیگ در ماه است. اینکه مردم مجبورند برای هر گیگ پولی پرداخت کنند، باعث میشود که دائم فکر کنند حالا چه اتفاقی خواهد افتاد. مردم باید 20، 30، 50، 100 هزار تومان پول پرداخت کنند و بدانند که اینترنت ماهانهشان چقدر است و مهم نیست که چقدر مصرف میکنند. متاسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده است. بنابراین تقاضا متاثر از این است. یعنی نیاز پنهان وجود دارد و یک سقفی (مانعی) بر روی آن وجود دارد. اگر این سقف بهصورت موقت برداشته شود، رشد آن را خواهیم دید. اگر این بهصورت افزایش زیرساختها و تغییر مدل تجاری اتفاق بیفتد این سقف از کل مصرف برداشته میشود و تقاضا افزایش پیدا میکند و پیشبینی ما تا هفت تا هشت برابر در کوتاهمدت است.