تاریخ انتشار:
هارلی دیویدسون با کیثواندل رویای بزرگی در سر دارد
بازگشت سلطان
وضعیت کنونی شرکت در زمان شروع فعالیت او با اکنون بسیار متفاوت بود. رکود اقتصاد و بحران اعتبارات امواج شوک را به هارلی هم فرستاده بود، شرکتی که برای مدتی طولانی عملکرد اقتصادی خوبی داشت به همین دلیل انگیزه‌اش برای نوآوری بسیار کم شده بود. در اوایل دهه 2000 میلادی بسیاری از فروشگاه‌های موتورسیکلت فهرست انتظاری برای مشتریان داشتند و میزان و فروش سود شرکت هرسال رشد می‌کرد.
سپس ناگهان محموله‌های موتورسیکلت 25 درصد کاهش یافتند و شرکت مجبور شد صدها کارمند را اخراج کند. این تغییر سریع سبب شد بسیاری از کارمندان بهت‌زده شوند و معرفی واندل که در آن زمان حتی موتورسیکلت هم نداشت، یک ضربه دیگر بود. واندل در این باره می‌گوید: می‌توانید تصور کنید چطور همه چیز برای شرکت زیر و رو شده بود. منظورم این است آنها چطور می‌توانند یک فرد خارجی را استخدام کنند؟ اینجا واقعاً چه خبر است؟ وضعیت اقتصاد روبه‌راه نیست، فروش کاهش یافته است ... همه تحت فشار بودند. این مدیر 63ساله قبلاً در شرکت تولید باتری ماشین و سیستم‌های تهویه جانسون کنترلز در میلواکی فعالیت می‌کرد. هارلی هم گرفتار مشکلات خودروسازان دیترویتی شده بود: یک نیروی اتحادیه کارگری بزرگ، فرآیندهای تولید قدیمی و رقابتی سهمگین با شرکت‌های ژاپنی که مدل‌های ارزان‌تری در بازار داشتند و البته یک مشکل دیگر هم داشت. رومیل دیونیزیو، یکی از تحلیلگران صنعت و نایب رئیس تحقیقات کالا در موسسه ود بوش می‌گوید: یک موتورسیکلت لوکس برای بسیاری از مردم لزوماً وسیله حمل‌ونقل نیست. هارلی با رهبری واندل چند بخش پرطرفدار شرکت را حذف کرد و به این ترتیب بسیاری از
موتورسواران خشمگین شدند. طرفداران موتورهای مسابقه بوئل هم مانند هواداران هارلی بودند و هنگامی که این بخش تعطیل شد، سرخورده شدند. همچنین این شرکت با فروش شرکت موتورسیکلت‌سازی ایتالیایی MV Agusta آن هم یک سال پس از خرید آن به قیمت 109 میلیون دلار، همه را شگفت‌زده کرد. واندل که اکنون چهار موتورسیکلت هارلی دارد تصمیم خود را درست می‌داند. او می‌گوید: ما فقط بودجه‌ای محدود برای توسعه محصولات داشتیم و آن را برای تولید سه برند صرف می‌کردیم. هارلی عملیات‌های تولید خود در یورک را نوین کرد و برای قراردادهای کلیدی با اتحادیه کارگری دوباره مذاکراتی انجام داد تا بتواند از کارگران پاره‌وقت استفاده کند و پیش از آغاز تابستان (هنگامی که خرید موتورسیکلت اوج می‌گیرد) تولیدات خود را سرعت بخشد. در گذشته شرکت به هشت یا 9 ماه فرصت نیاز داشت تا تقاضای مشتریان را تولید کند. اگر در این زمان‌بندی اشتباهی رخ می‌داد، فروشندگان باید موتورسیکلت‌هایشان را با هم مبادله می‌کردند تا بتوانند جوابگوی سفارش‌ها باشند و این امر برای آنها و همین طور هارلی پرهزینه بود. اکنون شرکت فقط به چند ماه نیاز دارد و پیش‌بینی‌های دقیق‌تری انجام می‌دهد. واندل
می‌گوید: هارلی نیاز داشت موتورسیکلت‌های صحیح را در زمان صحیح به مقصد صحیح برساند. اکنون این شرکت در معرض تغییراتی مشابه اما کوچک‌تر در واحد کانزاس‌سیتی خود است. تا پایان سال جاری باید 490 میلیون دلار برای نوین‌سازی آن هزینه کند. پیش‌بینی می‌شود این سرمایه‌گذاری سالانه 320 میلیون دلار از هزینه‌های تولید بکاهد. بیل سلسکی یکی از تحلیلگران موسسه تحقیقاتی آرگوس می‌گوید: در نتیجه روند افزایش سود شرکت سریع‌تر از فروش موتورسیکلت شکل می‌گیرد.
همه این موارد به یک نقطه ختم می‌شود... آنها می‌توانند یک موتورسیکلت خوب را با هزینه‌ای ارزان‌تر تولید کنند.
در نوزدهم ماه می سهام هارلی به بیشترین بها در شش سال گذشته دست یافت (48/59 دلار). از زمان رکود در بازار در 9 مارس 2009، سهام این شرکت تقریباً شش برابر شده بود و از سوی دیگر فهرست موسسه استاندارد اند پورز500 نیز دو برابر شده بود. گروه صاحب امتیاز هارلی یا HOG دارایی عظیمی در سطح جهان دارد؛ تعداد اعضای این گروه در سراسر دنیا بیش از یک میلیون نفر است.کریستال سوئیفت یک مهندس 53 ساله کامپیوتر که در شارلوت زندگی می‌کند، می‌گوید زمانی با هارلی آشنا شد که او همراه گروهی از وسپا‌سواران وارد یکی از مهمانی‌های اعضای HOG شدند. او نخستین موتورسیکلت هارلی‌اش را در سال 2005 خرید و اکنون یک هارلی استریت گلاید 2012 و یک فت بوی 2002 دارد. او می‌گوید: با هارلی شما عضو یک خانواده می‌شوید. این موتورسیکلت فقط یک وسیله خوب نیست بلکه نوعی روش زندگی است. هارلی موتورسیکلت‌های عظیم می‌سازد که حجم موتورهایشان حداقل600 سانتی مترمربع است و در بخش دیونیزیو، 56 درصد سهم بازار را به خود اختصاص داده است. همچنین این شرکت در هر بخش زیرمجموعه‌ای بازار موتورسیکلت، یک کالای پرفروش دارد. بازار موتورسواران جوان، زنان و اقلیت‌های قومی و البته سهم
بازار آن از زمان مدیریت واندل رشد کرده است. به عنوان مثال سهم بازار هارلی در بخش زنان از 50 درصد در سال 2008 به 62 درصد در سال جاری رسیده است. در بخش جوانان نیز سهم بازار در همین بازه زمانی از 32 درصد به 46 درصد رسیده است. میان گروه آفریقایی- آمریکایی‌ها نیز این آمار از 38 درصد به 51 درصد رسیده است.
دیدگاه تان را بنویسید