تاریخ انتشار:
جامعه ایرانی در هفتهای که گذشت
سلحشور: قبل از انقلاب سینما آتش میزدم
تقدیم نامه خانواده روزنامهنگاران بازداشتی به روسای دو قوه
سیمرغهای سی و یکمین جشنواره فیلم فجر در حالی در دستان برندگان این رقابت آرام گرفتند، که کمتر منتقد و یا تماشاگری آثار به نمایش درآمده را در حد و اندازههای جشنوارههای سابق ارزیابی میکرد.
محتوای برخی از فیلمهای این جشنواره که اتفاقاً مورد توجه ویژه نیز قرار داشتند، از همان روز نخست باانتقاد و چالش برخی از رسانهها مواجه شد. روزنامه جمهوری اسلامی دو روز پس از اختتام جشنواره در خبری اعلام کرد: «...یک فیلم چندمیلیاردی که مورد اشاره مدعیان مخفیکاری و حسابسازی در اعلام هزینه تولید فیلمهای دولتی است برنده بیشترین و مهمترین جوایز جشنواره امسال وزارت ارشاد شد. فیلم «استرداد» در حالی به موضوع طلاهای ربودهشده از ایران توسط اشغالگران میپردازد که سازندگان آن به بازنگریهای مکرر برای توجیهپذیر کردن روال فیلم اذعان دارند. با این همه، پایانبندی فیلم تا چند روز قبل از جشنواره به گونهای بوده که پهلوی اول را قهرمان احقاق حقوق ملت جلوه میداده و پایانبندی کنونی هم به اشغالگران شمال و جنوب ایران امکان میدهد که با استناد به همین فیلم ادعا کنند طلاهای مسروقه به ایران پس داده شده است. در حالی که کارشناسان تاریخ معاصر و حقوقدانان به این تحریف تاریخی اعتراض دارند، اعلام برگزیده شدن چنین فیلمی با اصل دفاع از منافع ملی آن هم در روز پیروزی انقلاب اسلامی موجب نگرانی کسانی شده است که این کار را تلاش تازهای برای جلب رضایت هنجارستیزان و سلطنتطلبان میدانند.»
سینما آتش میزدم
در حالی که همه نگاههای سینما دوستان کشور به جشنواره معطوف بود، خبرگزاری فارس متن سخنان جناب فرجالله سلحشور کارگردان مجموعه چندمیلیاردی یوسف پیامبر در اختتامیه جشنواره شعر و سرود انقلاب را منتشر کرد. وی در بخشی از این خطابه اعلام کرد: «...سینمای اسلامی به دنبال دروغ نیست و حقایق را بیان میکند و انسانمحوری ندارد. قبل از انقلاب اسلامی ماهیت سینما برای مردم روشن بود و خانوادههای مذهبی با سینما و تلویزیون هیچ کاری نداشتند و ما به خوبی میدانستیم که سینما کانال ورود فرهنگ بیگانه به کشور ماست... پس از انقلاب اسلامی شرایط کاملاً تغییر کرد و افرادی مذهبی وارد سینما شدند اما چون هیچ تجربهای نداشتند، مسوولان تصمیم گرفتند همان هنرمندان قبل از انقلاب را وارد سینما کنند و کاری که نباید اتفاق میافتاد، افتاد... من جزو کسانی بودم که قبل از انقلاب سینما آتش زدم و متاسفانه بعد از انقلاب برای همان سینماها موزه درست شد و هنوز هم از آنها حمایت میشود... اوایل انقلاب قرار بود تنها افراد مذهبی وارد این حوزه شوند اما کمکم حتی یک نفر از آنها باقی نماند.» این سخنان با واکنش برخی از رسانهها مواجه شد. تابناک در این باره نوشت: «...طبیعتاً چنین اظهارنظری همچون گفتههای عجیب پیشین وی تنشزاست و شبیه همان گفتههای پیشین است که طبق تحقیق مجلس تنها سه درصد از کل سینمای ایران به نظام معتقدند، یا اینکه یک کارگردان هفتهای دو میلیارد تومان درآمد داشته و یا اینکه پشت صحنه یک سریال صدا و سیما، هزار کیلوگرم برابر با یک میلیون گرم (!) تریاک مصرف شده یا اینکه سیاستگذاران صدا و سیما را سه گروه ساواکی، تودهای و فراماسون خواند و یا اینکه بازیگران را صهیونیست و بازیگران زن را با تعبیر دارای حد شرعی مورد خطاب قرار داد... ابتدا باید توجه کرد در مقطعی که پیش از انقلاب معمولاً خوانده میشود، به جز سینما رکس، سینمایی آتش زده نشده و در آستانه انقلاب سینماهایی آتش زده شد که احتمالاً منظور سلحشور همان آتش زدن در آستانه انقلاب است اما آیا آتش زدن سینما حتی پیش از انقلاب، را میتوان افتخار کسی دانست که دغدغههای ارزشی و سینمایی دارد؟... پاسخ به این پرسش مسلماً منفی است. حتی در یک فضای فاسد و مشخصاً سینمای پیش از انقلاب، مهمترین روش برای تثبیت جایگاه فساد، حمله به این فضا با ابزارهای خشن است.»
وداع با ایرانیترین رشته المپیک
در هفته گذشته رسانهها خبر تلخی را برای ورزش ایران مخابره کردند، طبق تصمیمات دستاندرکاران المپیک احتمالاً رشته کشتی در 10 سال آینده از لیست بازیهای این رقابت جهانی حذف خواهد شد. امیررضا خادم در یادداشتی در روزنامه تهران امروز در این باره نوشت: «... خبر بدی بود چون کشتی برای ایرانی جماعت فقط یک رشته ورزشی مدالآور و افتخارآفرین نبوده و نیست؛ کشتی جزیی از تاریخ چند هزارساله ماست؛ کشتی برای ایرانیان نماد جوانمردی و لوطیگری و گذشت و پهلوانی و... است. هر ساله مدالهای رنگارنگی که در رشتههای مختلف توسط ورزشکاران توانمند ما درو میشود کم نیست؛ ماهی نیست که نشنویم فلان ورزشکار زن یا مردمان در گوشهای از دنیا افتخاری دیگر آفریده و مدال خوشرنگ دیگری را کسب کرده است؛ اما واقعیت آن است که همه این مدالها و نشانها هر چند که حائز اهمیت بوده و امیدبخش، اما برای مردم ما کشتی چیز دیگری است! در دنیای ورزش جدای از فوتبال که بیش از اینکه یک رشته ورزشی باشد یک سرگرمی و پرکننده اوقات فراغت و بنگاه اقتصادی و سیاسی قدر به حساب میآید، رشتههایی مانند دو و میدانی، بسکتبال، شنا، ژیمناستیک و حتی جودو از محبوبیت و منزلت بسیار بینظیری در مقایسه با رشته ورزشی کشتی برخوردارند؛ اما در ایران تنها رشتهای را که گاه حتی دوشادوش فوتبال خبرساز و مورد توجه و رغبت عموم مردم میتوان یافت، رشته باستانی و پهلوانی کشتی است. مردم ما با کشتی زندگی میکنند... بد نیست تقبیحی هم از رفتار عاری از وجدان کاری و عرق ملی برخی مدیران وقت هشت سال قبل ورزش شود که با انواع صحنهسازیها باعث حذف تنها نماینده ورزش ایران در کمیته بینالمللی المپیک شدند؛ و شرایطی را فراهم آوردند که امروز ما در کادر اصلی تصمیمگیری I. O. C هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشیم!»
تقدیم نامه خانواده روزنامهنگاران بازداشتی به روسای دو قوه
بازداشت خبرنگاران رفتهرفته ۲۰روزه میشود. پیگیریها از سوی قاضی پرونده ادامه دارد و خانوادهها حرف تازهای از مسوولان نشنیدهاند. به گزارش شرق مسعود پزشکیان و علی مطهری در صحن علنی مجلس تذکر کتبیشان به وزیر اطلاعات را تقدیم هیاترئیسه کردهاند تا تکلیف انتشار اسامی روزنامهنگاران پیش از برگزاری دادگاه و انتساب برخی جرمها به آنها مشخص شود. علی مطهری نیز تذکری در همین زمینه مطرح میکند و محمدرضا تابش هم نامه واصله از خانواده زندانیان را به علی لاریجانی، رئیس مجلس نهم رسانده است. با این حال هنوز خبری از وضعیت رسیدگی به پرونده روزنامهنگاران بازداشتشده منتشر نشده و خانواده این افراد کماکان با درهای بسته مواجهند.
یک وعده دیگر از دولتیها
به قول قدما «بر این مژده گر جان فشانم رواست» سرپرست وزارت بهداشت از زمانی که بر این مسند تکیه زده نشان داده است حسابی با نوع مدیریت در کابینه دهم آشناست. در این مدت کم وعدههای این مدیر جدید دل بسیاری از مردم را شاد کرده است. بنا بر گزارشها در حالی که هنوز خبر میرسد ارز مرجع به دارو داده نشده و نیازهای ارزی دارو و تجهیزات پزشکی برطرف نشده، محمدحسن طریقتمنفرد، در جشن ۲۲ بهمن وعده تازهای به ملت همیشه در صحنه داد. وی اعلام کرد: «مهمترین خبر خوش ما برای مردم این است که با اصلاحاتی که در سیستم بهداشتی و درمانی دولتی انجام میدهیم، نیاز مردم را به بخش خصوصی که هزینه بالایی به مردم تحمیل میکند کم کنیم و حتی اگر بتوانیم قطع کنیم.» حال باید ببینیم این وعده وزیر تازهکار کی محقق خواهد شد و پس از تحقق این امر تکلیف بیمارستانهای خصوصی کشور چه میشود. احتمالاً این اماکن به مهدکودک یا پارکینگ عمومی تبدیل میشوند، شاید هم با تلاش مدیران صنعت جهانگردی، بیماران کشورهای اروپایی و غربی به ویژه آن 99 درصد تحت ستم و ظلم را که امکان پذیرش در بخشهای بیمارستانهای دولتی ندارند به این مراکز درمانی منتقل خواهیم کرد.
دیدگاه تان را بنویسید