تاریخ انتشار:
تکنوکراتی برای همه دولتها
روزی که علیاکبر صالحی به جای منوچهر متکی به عنوان وزیر امور خارجه به مجلس معرفی شد، روز شادمانی ساکنان ساختمان سی تیر بود. آنان در طول پنج سالی که منوچهر متکی وزیر امور خارجه شده بود آنقدر مرارت کشیده بودند که معرفی علیاکبر صالحی برای آنها خوشیمن و مبارک بود.
درست همان زمانی که عدهای از نمایندگان افراطی مجلس روز سیام دیماه را خطاب به ملت ایران تسلیت عرض کردند و برخی از روزنامههای حامی آنها در اقدامی هماهنگ، ضمن چاپ شمایل عزا در نخستین صفحات خود اولین روز اجرای توافقنامه ژنو را عزای عمومی اعلام کرده و اجرای توافقنامه ژنو را هولوکاست هستهای نامیدند؛ رئیس سازمان انرژی اتمی ایران این روز را روزی بلند و طولانی توصیف کرد که طی آن اقدامات اعتمادساز ایران برای انجام توافق به انجام میرسد.
چیزی از دست نمیدهیم
بیان اقدامات اعتمادساز در یک روز تاریخی تنها سخنانی نبود که از سوی علیاکبر صالحی عنوان میشد. او که در اولین شب اجرای توافقنامه ژنو یعنی دوشنبه شب 30 دیماه در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو سیما حضور یافته بود ضمن بیان اینکه ما با شش ماه تعلیق چیز چندانی از دست نمیدهیم به این نکته اشاره کرد که پلوتونیوم تولیدشده در رآکتور اراک به شدت غیرقابل استفاده است. سخنان «مردی برای تمام دورانها» در حالی مطرح شد که بسیاری از منتقدان دولت اجرای توافقنامه ژنو را اعطای امتیازی بزرگ در برابر هیچ ارزیابی کردند. با این حال او بار دیگر سخنان وزیر امور خارجه را تکرار کرد و گفت: «ایران به صورت داوطلبانه از برخی عملیات همچون غنیسازی بیش از پنج درصد اجتناب کرده است و آنها میبایست نیازهای ما را تامین کنند. ما برای پنج سال آینده برای رآکتور تحقیقاتی تهران 20 درصد تولید کردهایم؛ پس اگر ما تعلیقی را انجام میدهیم در جهت مصلحت و منافع ملی است.» صالحی در لابهلای کلام خود بارها از همه خواست تا اجازه بدهند توافقنامه ژنو به سرانجام برسد. روی سخن او با نمایندگانی بود که تلاش داشتند طرح غنیسازی 60درصدی را تصویب کنند. همان
زمان صالحی خطاب به آنها گفته بود ایران نیازی به غنیسازی 60 درصد ندارد اما اگر چنین چیزی به تصویب برسد سازمان انرژی اتمی چارهای جز تمکین ندارد. رئیس سازمان انرژی اتمی که در چهار کابینه هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی حضور داشته است ابراز امیدواری کرد که ایران «فزت و رب الکعبه» شود. او در عین حال تاکید کرد: «مذاکرهکنندگان بر روی پل صراط حرکت نمیکنند بلکه در یک اتوبان حرکت میکنند و مسوولان کشور برای مذاکرهکننده آزادی عمل قائل هستند و فرد مذاکرهکننده سلیقه خود را اعمال میکند اما نمیتواند وقتی مقصد مشهد است، سر از پاریس در بیاورد.»
وزیر امور خارجه
روزی که علیاکبر صالحی به جای منوچهر متکی به عنوان وزیر امور خارجه به مجلس معرفی شد، روز شادمانی ساکنان ساختمان سی تیر بود. آنان در طول پنج سالی که منوچهر متکی وزیر امور خارجه شده بود آنقدر مرارت کشیده بودند که معرفی علیاکبر صالحی برای آنها خوشیمن و مبارک بود. مهمترین مزیت علیاکبر صالحی آشنایی با زبان دیپلماتیک بود، مسالهای که منوچهر متکی از آن بهره چندانی نبرده بود. به همین دلیل در روز رایگیری یعنی 10 بهمنماه 89 پس از نزدیک به سه ماه سرپرستی وزارت امور خارجه به عنوان وزیر امور خارجه سکان دستگاه دیپلماسی را در دست گرفت. هرچند نوع برخورد محمود احمدینژاد با متکی و عزل تحقیرآمیز او در سنگال موجب شد که نمایندگان «دق و دلی» رفتار احمدینژاد را سر علیاکبر صالحی در بیاورند و او را با رای بسیار معمولی یعنی 146 رای موافق از 241 رای راهی وزارتخانه کنند. از همان روزی که علیاکبر صالحی وارد وزارت امور خارجه شد حرکتهای آزادیخواهانه در منطقه شروع شد. تونس، مصر، لیبی و ... به صحنه درگیری مخالفان و موافقان تبدیل شد و در این میان حکومتهای این کشورها تغییر پیدا کرد. او در مصاحبهای که در آخرین روز کاری خود در
وزارت امور خارجه انجام داده است خاطره آن روزها را اینطور روایت میکند که دوستی گفته بود شما خوشقدم بودید و گویا منتظر بودند تا شما بیایید.
عصای موسی وزیر امور خارجه
دوران وزارت امور خارجه علیاکبر صالحی 64ساله را باید پرالتهابترین دوران دستگاه دیپلماسی دانست. در این زمانه «قطعنامه پشت قطعنامه» روابط بینالملل را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده بود. درست در زمانی که بسیاری از کارشناسان و در راس آنها علیاکبر صالحی این شرایط را ناگوار توصیف میکردند و نسبت به عواقب آن هشدار میدادند، محمود احمدینژاد با بیاهمیت خواندن قطعنامهها، آنها را کاغذپارهای بیش ندانست. در چنین شرایطی بود که استاد دانشگاه صنعتی شریف در نامهای خطاب به رئیس دولت دهم به تبعات تحریم بانک مرکزی و نفت اشاره کرد اما بسیاری به او خرده گرفتند. او به ذکر خاطره آن دوران پرداخته و گفته است: «در چنان مظلومیتی بودیم که در داخل کشور نیز نمیتوانستیم حرف خود را بزنیم. به ما میگفتند این چه حرفی است و چه نامهای است که نوشتهاید، آنها نمیتوانند نفت و بانک مرکزی ما را تحریم کنند و اگر بخواهند نفت ما را تحریم کنند، قیمت نفت ۲۵۰ دلار میشود.» اما این التهابها به تحریمها محدود نشد. نزدیک به یک سال پس از اینکه صالحی در وزارت امور خارجه سکنی گزید، تعدادی از دانشجویان تندرو سفارت انگلیس را به تسخیر خود
درآوردند. علیاکبر صالحی که در آن زمان در جده به سر میبرد تلفنی در جریان این اتفاق قرار میگیرد و همزمان با ویلیام هیگ مذاکره میکند. صالحی با بیان اینکه وقتی سفارت انگلیس را میگیرند، نباید انتظار داشته باشند کشورهای اروپایی برای آنها نقل و نبات پخش کنند، گفته بود: «متاسفانه برخی رسانهها به جای حمایت از وزارت امور خارجه مقالاتی نوشتند که برخی از این مقالات را به عنوان نمونه نگه داشتهام. نوشته بودند ما باید قبل از سفارت انگلیس، وزارت امور خارجه را اشغال میکردیم و قبل از سفیر انگلیس باید تکلیف وزیر امور خارجه را روشن میکردیم.» علیاکبر صالحی که معتقد است وزیر امور خارجه عصای موسی ندارد، در دوران وزارتش تا مرز استیضاح پیش رفت. دلیل آن این بود که او با انتصاب ملکزاده به عنوان معاون مالی اداری وزارت امور خارجه موافقت کرد. همین انتصاب کافی بود تا توفان سیاسی مجلس را درنوردد. البته صالحی میگوید من در وزارت خارجه «مبسوطالید» بودم، تنها کسی که به من تحمیل شد ملکزاده بود. من به آقای احمدینژاد گفتم در صورت این انتصاب توفان به پا میشود اما ایشان توصیه من را جدی نگرفت. وجود همین التهابات کافی بود تا او به
یکی از همتایان خود بگوید وزیر خارجه بودن در کشور شما کاری ندارد، بیا و جایت را برای مدتی با من عوض کن، اگر توانستی دوام بیاوری.
سخن آخر
علیاکبر صالحی را باید در دایره افراد تکنوکراتی دانست که همیشه مبادی آداب بوده و تلاش داشته تا از دایره ادب خارج نشود همچنان که همواره از خاتمی و هاشمی به نیکی یاد کرده است. حضور او در قامت یک کارشناس و نه یک فعال سیاسی موجب شده که او در تمام دولتها به عنوان فردی کارشناس از سوی رئیس دولت انتخاب شود؛ حال فرقی نمیکند که هاشمی یا خاتمی یا حسن روحانی ریاست قوه مجریه را در دست داشته باشد یا محمود احمدینژاد. علیاکبر صالحی همسر «زهرا رادا» روز ۴ فروردین ۱۳۲۸ در شهر کربلا در عراق به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم متوسطه، در سال 1350 از دانشگاه آمریکایی بیروت، لیسانس فیزیک گرفت و یک سال بعد در سال ۱۳۵۱ از دانشگاه AUB فوقلیسانس و در سال ۱۳۵۶ از MIT آمریکا دکترای مهندسی هستهای را اخذ کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۸ قائممقام معاون آموزشی دانشگاه صنعتی شریف شد و مدتی معاون آموزشی وزیر وقت علوم (دکتر ایرج فاضل) شد. سال بعد استعفا کرد و به بخش مهندسی هستهای دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه شریف بازگشت. او در سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ و ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ ریاست دانشگاه صنعتی شریف را بر عهده داشت. پس از دو دور ریاست بر
این دانشگاه، به عنوان نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی انتخاب شد که تا سال ۱۳۸۲ در این سمت مشغول کار بود. مشاور وزیر امور خارجه در مسائل بینالملل تا سال 84، معاونت سازمان کنفرانس اسلامی جده عربستان تا سال 88 و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران از جمله پستهای او قبل از حضور در راس وزارت امور خارجه محسوب میشود. با این حال به نظر میرسد این بار او در حالی در راس سازمان انرژی اتمی قرار گرفته که یکی از حساسترین فصلهای تاریخ کشور در حال رخ دادن است؛ فصلی که قرار است به تقابل چندینساله ایران با کشورهای غربی پایان دهد.
دیدگاه تان را بنویسید