تاریخ انتشار:
بریده روزنامهها
اخبار متناقض درباره محکومیت مسوول بلندپایه دولت قبل
نوشت: بر اساس شنیدهها «م.ر» به پنج سال حبس و بازگرداندن مبلغ هشت و نیم میلیارد تومان جریمه نقدی محکوم شده است. ظاهراً این حکم در مرحله بدوی است و هنوز قطعی نشده است... سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران ضمن اظهار بیاطلاعی از انتشار خبر صدور حکم متهم م.ر گفت: هیچ اطلاعی از این خبر ندارم و همانطور که گفتم حکم متهم مذکور تا اواخر مردادماه جاری صادر خواهد شد. ایران نیز نوشت: «وکیلمدافع م.ر محکومیت موکلش به پنج سال حبس و رد مبلغ هشت و نیم میلیارد تومان را تکذیب کرد. محمدرضا نادری گفت: طی مراجعه حضوری به شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران به من اعلام شد که هنوز حکمی در مورد موکلم صادر نشده است.»
ما را به یاد احمدینژاد نیندازید
در سرمقاله خود با اشاره به اظهارات رئیسجمهور در استفاده او از کلمه «به جهنم» و «بزدل» در مقابله با منتقدان نوشت: «...مگر نگفتید که دوران هشت سال گذشته برنمیگردد، پس چرا از ادبیاتی استفاده میکنید که مختص دولت سابق بود؛ در دوره احمدینژاد یکی از انتقادهای همیشگی ما به رئیس دولت این بود که چرا رئیسجمهور از ادبیات فاخر و محترمانه استفاده نمیکند و هنوز آن جملات در یاد ما هست! «آنقدر قطعنامه دهید تا قطعنامهدانتان پر شود»، «آن ممه را لولو برد» یا «آب را جایی که میسوزد بریز». آیا این جملات با سخنان شما تفاوتی دارد؟ هنوز یادمان نرفته که روزی که در کارزار انتخابات ریاستجمهوری وارد شدید، یکی از دغدغههای شخص شما آن بود که «دولت ادبیات درستی برای سخن گفتن با مردم به کار برد.»
قطع بورسیههای خانوادگی
نوشت: بعد از اعلام وصول استیضاح وزارت علوم یک خبرگزاری مدعی شد به اسنادی دست یافته که نشان میدهد برخی مسوولان دولت گذشته و نمایندگان مجلس به صورت غیرقانونی از بورسیه استفاده میکنند. طبق این ادعا نام پسر و داماد یکی از وزرای دولت گذشته در میان کسانی است که از بورسیه غیرقانونی استفاده کردهاند. از قضا این وزیر هماکنون از طراحان اصلی استیضاح است... فرزند یکی دیگر از وزرای احمدینژاد، با معدل 13 توانسته بورس نخبگان بگیرد و اکنون مشغول تحصیل در مقطع دکتراست... خواهرزاده و داماد خواهر او هم با استفاده از بورس ادامه تحصیل میدهند... همچنین یکی از مدیران رسانههای اصولگرا از بورس غیرقانونی استفاده کرده است. رسانه متبوع این مدیر تلاش زیادی در این مدت برای استیضاح وزیر علوم کرده است.
دلایل انقلابی شدن قالیباف
نوشت: از اولین روز نشستن محمدباقر قالیباف بر صندلی شهرداری تهران تا روز ابلاغ مصوبه جداسازی کارمندان زن و مرد در مجموعه تحت امرش سه هزار و 165 روز میگذرد. در این مدت انتخاباتهای بسیاری برگزار شده و قالیباف شخصی و غیرشخصی در آنها حضوری بسیار پررنگ داشته است اما! شهردار تهران را چه شده است که اینک -با وجود اینکه کشور در آستانه هیچ انتخاباتی نیست- بعد از سه هزار و 165 روز انقلابی شده است؟ چرا قالیباف در روزهای ابتدایی جلوسش بر صندلی شهرداری تهران در سال 84 این بخشنامه را ابلاغ نکرد؟ آیا تحرکات این روزهای شهردار تهران محوریت او برای پرچمداری جریان اصولگرا را رقم خواهد زد؟ در آینده بیشتر از انقلابی شدن حال و هوای این روزهای سردار خواهید شنید.
دیدگاه تان را بنویسید