تاریخ انتشار:
بریده روزنامه ها
احتمال بازشماری آرای 88 در روز قیامت
در سرمقاله خود خطاب به آیتالله هاشمیرفسنجانی نوشت: «آیتالله هاشمیرفسنجانی احتمال بدهند در روز قیامت در محضر خداوند با حضور مقام معظم رهبری، شش فقیه شورای نگهبان، شش حقوقدان شورای نگهبان و بیش از 600 هزار نفر از مجریان و ناظران انتخابات، صندوقهای انتخابات ریاستجمهوری خرداد 88 بازگشایی و بازشماری شود و همان نتایج اعلام شود، لذا چه پاسخی برای ضایع کردن حقالناس مردم خواهند داشت؟...حال که فتنه آمریکایی سال 88 با هوشمندی رهبر معظم انقلاب و حضور شجاعانه و آگاهانه مردم در قیام تاریخی 9 دی مهار شده، آخرین پرده این فتنه را با درایت و دلسوزی پایین بکشند و به اپوزیسیون ماندن کروبی و موسوی خاتمه دهند... کافی است آنها با پذیرش نتیجه انتخابات به اردوگاه انقلاب برگردند.»
گذار از مصدق به ظریف
در سرمقاله خود به قلم محمد قوچانی نوشت: دکتر مصدق و دکتر روحانی و دکتر ظریف هر سه حقوقدان بودند. هر سه میانهرو و محافظهکار بودند. هر سه مشروطهخواه و طرفدار حکومت قانون بودند. اما مصدق به محافظهکاری وفادار نماند و به سوی پوپولیسم غلتید... دولت روحانی و دیپلماسی ظریف با دولت و دیپلماسی مصدق نسبتی تاریخی دارند. از یک ریشه هستند اما یکی نیستند. تداوم راه مصدق هستند اما تکرار راه مصدق نیستند. از تجربه مصدق درس گرفتهاند. میراثی که از آنان بر جای خواهد ماند یا رعایت هر سه اصل بهبودخواهی در اقتصاد، دیپلماسی و حقوق شهروندی است یا هیچ کدام از آنها... روحانی این شانس را نسبت به عصر مصدق آورده که در عصر او چپروی و راستروی در ضعیفترین وضعیت و موقعیت تاریخی خود به سر میبرند.
من بیکار نیستم رئیسجمهورم
در مطلب طنزی به قلم شهرام شکیبا نوشت: «... احمدینژاد نامهای به روحانی نوشته و در آن درخواست مناظره کرده است. آیا احمدینژاد فکر میکند بعد از هر مناظره نفر برنده رئیسجمهور میشود؟ حریف را هم نباید دستکم گرفت. روحانی مناظره کردن بلد است. مثلاً در مناظره با قالیباف گفت: «من سرهنگ نیستم، حقوقدانم!» و برنده شد؛ لذا هر آیینه ممکن است در مناظره با احمدینژاد بگوید: من بیکار نیستم، رئیس جمهورم!... در بخشی از نامه احمدینژاد به روحانی آمده: «در امر انتخابات اخیر ریاستجمهوری، دولت به خوبی و شایستگی به وظیفه خود در صیانت از آرای مردم عمل کرد.» این مطالب سوالات عجیبی را به ذهن متبادر میکند...مگر دولت وظیفهای غیر از این در قبال انتخابات دارد؟... مگر دولت خاتمی کاری غیر از این کرد که شما رئیسجمهور نهم شدید؟»
حضور رامین لازم بود
گفتوگویی با سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم انجام داد. حسینی در این مصاحبه تصریح کرد: «... سال ۸۸ معاونت مطبوعاتی نیاز به قاطعیت داشت. ما در دوران فتنه بودیم و برخی مطبوعات مطالبی را بدون در نظر گرفتن خطوط قرمز نظام منتشر میکردند. حتی برخی نشریات از عبارت دولت کودتا استفاده میکردند و با طرح دروغ بزرگ تقلب در انتخابات مردم را به آشوبهای خیابانی تشویق میکردند؛ لذا ضرورت داشت که نظارت جدیتری صورت گیرد... اخیراً هم اعلام شد افراد زیادی ممنوعالقلم بودهاند. جلالخالق! به گونهای بیان میشود که انگار یک صف طولانی از نویسندگان در کشور نمیتوانند قلم بزنند. البته این حرف خوراک خوبی برای رسانههای بیگانه و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشری است.»
در سرمقاله خود خطاب به آیتالله هاشمیرفسنجانی نوشت: «آیتالله هاشمیرفسنجانی احتمال بدهند در روز قیامت در محضر خداوند با حضور مقام معظم رهبری، شش فقیه شورای نگهبان، شش حقوقدان شورای نگهبان و بیش از 600 هزار نفر از مجریان و ناظران انتخابات، صندوقهای انتخابات ریاستجمهوری خرداد 88 بازگشایی و بازشماری شود و همان نتایج اعلام شود، لذا چه پاسخی برای ضایع کردن حقالناس مردم خواهند داشت؟...حال که فتنه آمریکایی سال 88 با هوشمندی رهبر معظم انقلاب و حضور شجاعانه و آگاهانه مردم در قیام تاریخی 9 دی مهار شده، آخرین پرده این فتنه را با درایت و دلسوزی پایین بکشند و به اپوزیسیون ماندن کروبی و موسوی خاتمه دهند... کافی است آنها با پذیرش نتیجه انتخابات به اردوگاه انقلاب برگردند.»
گذار از مصدق به ظریف
در سرمقاله خود به قلم محمد قوچانی نوشت: دکتر مصدق و دکتر روحانی و دکتر ظریف هر سه حقوقدان بودند. هر سه میانهرو و محافظهکار بودند. هر سه مشروطهخواه و طرفدار حکومت قانون بودند. اما مصدق به محافظهکاری وفادار نماند و به سوی پوپولیسم غلتید... دولت روحانی و دیپلماسی ظریف با دولت و دیپلماسی مصدق نسبتی تاریخی دارند. از یک ریشه هستند اما یکی نیستند. تداوم راه مصدق هستند اما تکرار راه مصدق نیستند. از تجربه مصدق درس گرفتهاند. میراثی که از آنان بر جای خواهد ماند یا رعایت هر سه اصل بهبودخواهی در اقتصاد، دیپلماسی و حقوق شهروندی است یا هیچ کدام از آنها... روحانی این شانس را نسبت به عصر مصدق آورده که در عصر او چپروی و راستروی در ضعیفترین وضعیت و موقعیت تاریخی خود به سر میبرند.
من بیکار نیستم رئیسجمهورم
در مطلب طنزی به قلم شهرام شکیبا نوشت: «... احمدینژاد نامهای به روحانی نوشته و در آن درخواست مناظره کرده است. آیا احمدینژاد فکر میکند بعد از هر مناظره نفر برنده رئیسجمهور میشود؟ حریف را هم نباید دستکم گرفت. روحانی مناظره کردن بلد است. مثلاً در مناظره با قالیباف گفت: «من سرهنگ نیستم، حقوقدانم!» و برنده شد؛ لذا هر آیینه ممکن است در مناظره با احمدینژاد بگوید: من بیکار نیستم، رئیس جمهورم!... در بخشی از نامه احمدینژاد به روحانی آمده: «در امر انتخابات اخیر ریاستجمهوری، دولت به خوبی و شایستگی به وظیفه خود در صیانت از آرای مردم عمل کرد.» این مطالب سوالات عجیبی را به ذهن متبادر میکند...مگر دولت وظیفهای غیر از این در قبال انتخابات دارد؟... مگر دولت خاتمی کاری غیر از این کرد که شما رئیسجمهور نهم شدید؟»
حضور رامین لازم بود
گفتوگویی با سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم انجام داد. حسینی در این مصاحبه تصریح کرد: «... سال ۸۸ معاونت مطبوعاتی نیاز به قاطعیت داشت. ما در دوران فتنه بودیم و برخی مطبوعات مطالبی را بدون در نظر گرفتن خطوط قرمز نظام منتشر میکردند. حتی برخی نشریات از عبارت دولت کودتا استفاده میکردند و با طرح دروغ بزرگ تقلب در انتخابات مردم را به آشوبهای خیابانی تشویق میکردند؛ لذا ضرورت داشت که نظارت جدیتری صورت گیرد... اخیراً هم اعلام شد افراد زیادی ممنوعالقلم بودهاند. جلالخالق! به گونهای بیان میشود که انگار یک صف طولانی از نویسندگان در کشور نمیتوانند قلم بزنند. البته این حرف خوراک خوبی برای رسانههای بیگانه و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشری است.»
دیدگاه تان را بنویسید