فعالان سیاسی و اقتصادی درباره علی لاریجانی و محمدرضا عارف چه میگویند؟
عارف یا لاریجانی؟
رئیس مجلس دهم چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ مجلس دهم چه بزنگاههایی پیش رو دارد و رئیس این مجلس چه رویکردی را در بزنگاهها باید در پیش بگیرد؟
رئیس مجلس دهم چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ مجلس دهم چه بزنگاههایی پیش رو دارد و رئیس این مجلس چه رویکردی را در بزنگاهها باید در پیش بگیرد؟ با توجه به شرایط رکودی اقتصاد، مسائل بینالمللی، مشکلات سیاسی و اقتصادی فعلی، از میان دو گزینه مطرح علی لاریجانی و محمدرضا عارف، کدامیک برای ریاست مجلس مناسب هستند؟ اینها سوالات نظرسنجی پیرامون کرسی ریاست مجلس دهم است که «تجارت فردا» با نخبگان و فعالان سیاسی و اقتصادی کشور مطرح کرده است. هریک از افراد با توجه به شرایط فعلی بخش سیاسی و اقتصادی کشور به این پرسشها پاسخ دادهاند. در ادامه نظرات این چهرههای سیاسی و اقتصادی را میخوانید.
خنثیسازی کارشکنی افراطیون
موسی غنینژاد/اقتصاددان
رئیس مجلس در حقیقت کسی است که در راس یکی از سه قوه کشور قرار میگیرد و از این جهت یکی از بالاترین مقامهای سیاسی است. از اینرو کسی که ریاست مجلس را بر عهده میگیرد باید به لحاظ سابقه و عملکرد سیاسی در حد و اندازههای این مقام باشد. از سوی دیگر اداره جلسات پارلمان که در آن طبیعتاً افرادی با گرایشهای سیاسی متفاوت و سلایق گوناگون حضور دارند کاری حساس و دشوار است. برای اینکه رئیس مجلس از عهده وظیفه خود که اداره مناسب و کارآمد جلسات است برآید لازم است که از توان تعامل و ارتباط مردمی بالا و در عین حال اقتدار مدیریتی و نیز حداقلی از کاریزما برخوردار باشد بهطوری که بتواند نمایندگان را وادار به رعایت نظم و انضباط کند. اینها که ذکر شد ویژگیهای کلی لازم برای ریاست مجلس است اما در خصوص مجلس دهم که در آن طرفداران دولت اکثریت دارند ضروری است که رئیس مجلس در
عین حال که انعکاسدهنده نظر اکثریت است، بتواند صدای اقلیت منتقد را هم به دولت و جامعه منتقل کند. یعنی رئیس مجلس بهتر است سلیقه اعتدالی داشته باشد. با توجه به اینکه مجلس نهم همکاری لازم را با دولت نداشت و بعضاً انتقادهایش به دولت تند، غیرمنصفانه و حتی کارشکنانه بود، دولت نتوانست از توان کارشناسی مناسب در انتخاب وزرا و مسوولان استفاده کند. با مجلس دهم انتظار میرود دولت بتواند از نیروهای کارآمدی که مد نظر دارد برای مدیریت بهتر کارها استفاده کند. در یک سالواندی که از عمر دولت یازدهم باقی مانده مسائل اقتصادی اولویت نخست را دارد و دولت بهتر است در این مدت با استفاده از همکاری مورد انتظار مجلس تصمیمهای کارسازی جهت به حرکت درآوردن چرخهای اقتصادی بگیرد. به نظر میرسد تعیین رئیس مجلس بر عهده نمایندگان است و ناظران بیرونی فقط میتوانند نظرات کارشناسی خود را بیان کنند. هر دو سیاستمدار را با توجه به سوابق اجرایی و سیاسیشان میتوان برای ریاست مجلس مناسب دانست. اما با توجه به اینکه کشور ما با انتخاب دکتر روحانی به ریاست جمهوری دوران جدیدی را تجربه میکند که ویژگی مهم آن عبور از جناحبندیهای سیاسی مرسوم چپ و راست
یا اصلاحطلب و اصولگرا بوده و اجماعی در جهت منافع ملی ایجاد کرده که به جبهه اعتدالیون معروف شده، باید از این زاویه به ریاست مجلس دهم نگاه کرد. آنچه در برابر اجماع اعتدالیون قرار گرفته و در برابر دولت امید و اعتدال کارشکنی میکند گرایش افراطی است که امروزه البته منتسب به برخی جریانات اصولگراست. به نظر میرسد در شرایط فعلی که کشور بیش از هر زمان دیگری نیاز به آرامش دارد ریاست آقای لاریجانی بهتر بتواند به این منظور کمک کند و کارشکنیهای افراطیون را خنثی سازد. عملکرد ایشان در ماجرای به نتیجه رساندن برجام در مجلس نهم موید این سخن است.
چالش تعیینکننده
محمد طبیبیان/اقتصاددان
امروزه ناظران داخلی و بینالمللی تاکید میکنند که یک وجه مهم قدرت جمهوری اسلامی در دموکراسی است که در کشور ما شکل گرفته و مانند هر دموکراسی دیگری باعث میشود مردم پشتسر حکومت قرار گیرند و چون حکومت و خویشتن را یکی میپندارند از آن پشتیبانی کنند. تجربه نشان داده است که هیچ قدرتی نیز برای یک ملت مهمتر از قدرت پشتیبانی مردم نیست. این روند در حدود چهار دهه مسیر تدریجی، تکاملی و برخوردار از ظرفیت همگرایی را طی کرده که در صورت به ثمر نشستن میتواند برای کشور دستاوردهای باارزشی را به همراه داشته باشد. یک مرحله لازم برای تقویت این مسیر، تقویت نهادهایی مانند ریاستجمهوری منتخب و مجلس منتخب است که در کشور شکل گرفته است. قاعدتاً تقویت این نهادها هم در جهت افزایش کارایی در خدمترسانی به جامعه و افزایش نقش مردم در حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور است. در مقطع فعلی،
آزمونی که در پیش رو قرار دارد، تعیین تکلیف ریاست مجلس توسط جریانهای سیاسی درگیر در این مراحل است. اهمیت مساله هم در این است که همکاری مجلس با دولت در این مقطع زمانی برای حل مشکلات عمیق و گسترده اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی کشور ضروری است. اکنون دو مسیر قابل تصور است. یکی تصور مجلسی است که در آن یک خطکشی سیاسی اکید وجود داشته باشد و نمایندگان دو طرف خط، اقدامات یکدیگر را خنثی کنند. این یک نسخه شکست برای هر دو طرف خطوط سیاسی است. مسیر دیگر مسیر ایجاد حداکثر تفاهم و همکاری بین آن گروه از نمایندگان خطوط مختلف است که برای آنان سرنوشت کشور از اولویت اول برخوردار است، و سایر منافع و مصالح را در رده دوم قرار میدهند. از این نوع نمایندگان نیز در تمام طیف رنگینکمان سیاسی وجود دارند و هماهنگ کردن آنان میتواند در افزایش کارایی مجلس نقشآفرین باشد. علیالحساب دو نامزد برای ریاست مجلس مطرح هستند. یکی آقای محمدرضا عارف و دیگری آقای علی لاریجانی. طبعاً هر دو از لحاظ ملاحظات عمومی مانند تحصیلات، استعداد و تجارب دارای امتیازهای بارزی هستند. هر دو نیز در میان خطوط مختلف سیاسی مدافعان پا برجایی دارند. لیکن بحث حاضر -یعنی
انتخاب رئیس مجلس- نه بر اساس اینگونه وزنکشیهای سیاسی، بلکه برحسب کارایی در امر مدیریت امور عمومی کشور مطرح است. در این ارتباط، اصلاحطلبان که با همت بیشائبه مردم فرصت بازگشت به صحنه را یافتهاند نبایستی به شرایط فکری، ذهنی، و پیروزیزدگی دوران اول اصلاحات دچار شوند. اکنون شایسته است رفتاری را که برخی از افراد این طیف در ارتباط با آیتالله هاشمیرفسنجانی در آن موقع پیگیری کردند، و یکی از یاران خردمند و قدرتمند خود را به گوشه آسیبپذیری و انزوا راندند، مرور کرده و از آن رویکرد درسی شایسته و مورد انتظار از یک جریان سیاسی تکاملیابنده بگیرند. در مرحله فعلی، به همراه داشتن آقای علی لاریجانی و حمایت او برای اهداف عمومی دولت که حل مشکلات کشور است بسیار کارسازتر از حذف او، و ایجاد زمینه دوقطبی شدن مجلس شورای اسلامی است. آقای علی لاریجانی، چنان که مشاهده رفتار سیاسی ایشان نشان میدهد - جدای از نظر ما در مورد خط و خطوط جریانهای سیاسی - فردی خردگرا و در امری که عزم خود را جزم کرده باشد، مدیری لایق است. در بین خطوط سیاسی طرف دیگر طیف هم طرفداران و یارانی دارد که به نظر و دیدگاه او توجه میکنند. اگر فراکسیون
طرفداران دولت بر سر برخی مواضع کلی اقتصادی، سیاسی، و بینالمللی با ایشان توافق اولیهای انجام دهند و بر سر تداوم ریاست وی توافق کنند این امر نهتنها ادعای مربوط به جذب کردن و همهشمول بودن را مصداق واقعی میبخشد، بلکه تجربه رئیس مجلس فعلی را در امر مدیریت مجلس و پیشبرد اهداف دولت برای حل مشکلات کشور به کار میگیرد و به جامعه نیز نشان میدهد از تجارب گذشته درسهای باارزشی آموخته شده است.
تسلط کامل به امور سیاسی و اقتصادی
احمد توکلی/نماینده مجلس نهم
رئیس مجلس باید تسلط کامل به امور سیاسی و اقتصادی کشور داشته باشد و از سواد علمی و تجربه لازم در مدیریت این نهاد حساس و مهم کشور برخوردار باشد. رئیس مجلس نباید به حزب خاصی وابسته باشد بلکه باید نگاه فراجناحی داشته باشد. داشتن این نگاه باعث خواهد شد تا در هنگام بروز تنشها و اختلافات، مجلس مناسبترین تصمیم را اتخاذ کند. رئیس مجلس باید با افراد موثر و بانفوذ مجلس هماهنگ باشد در غیر این صورت عدم جهتدهی به مجلس باعث خواهد شد تا نیروی بسیاری هدر رود. به نظر میرسد مجلس دهم از نظر داشتن نیروهای مجرب نسبت به مجلس سابق با مشکلاتی مواجه است. البته اگرچه همه این نمایندگان جدید بیتجربه نیستند اما در میان آنها تعداد افراد باتجربه به خصوص در مسائل اقتصادی معدود است. بنابراین مجلسی که در چند روز آینده شروع به کار خواهد کرد به نسبت مجلس قبل با چالشهای
بیشتری مواجه است. بنابراین مجلس جدید در جهت موفقیت به تفاهم و هماهنگی بیشتری بین رئیس مجلس و نمایندگان نیاز دارد. به نظر میرسد برای ریاست این دوره آقای لاریجانی رای میآورد چرا که ایشان از سابقه و تجربه بیشتری در اداره مجلس برخوردار است.
انتخاب رئیس مجلس حق مسلم نمایندگان است
محمد هاشمی/رئیس دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
با توجه به شرایط اقتصادی کشور، در حال حاضر اولویت دولت توجه به اقتصاد و خروج از رکود و تحقق اقتصاد مقاومتی است. مجلس نیز باید قوانین ساده، ثابت و اطمینانبخش برای جذب سرمایه و بهکارگیری در تولید و رفع موانع تولید و موانع صادراتی در کشور و... را مدنظر داشته باشد و در این زمینه به دولت یاری رساند. اما در خصوص اینکه چه کسی میتواند رئیس مناسبی برای مجلس شورای اسلامی باشد، نمایندگان مجلس باید در این مورد تصمیم بگیرند. چرا که انتخاب رئیس مجلس از حقوق مسلم نمایندگان مجلس است و نباید از بیرون و با جوسازی و سیاسیکاری فضایی به وجود آید که نمایندگان نتوانند به راحتی و آزادانه تصمیم بگیرند. باید به آنها اجازه داده شود تا با بررسی همهجانبه و مناسب افرادی را که از نظرشان شایسته هستند برای رئیس مجلس، هیاترئیسه مجلس و روسای
کمیسیونها انتخاب کنند.
هر دو گزینه توانایی بالایی در مدیریت مجلس دارند
علی عبدالعلیزاده/فعال اقتصادی
رئیس مجلس دهم باید فردی باتجربه باشد و مسائل کلیدی و مهم کشور را بشناسد. باید در جریان امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور باشد که بتواند در مجلس عملکرد هیاترئیسه و کمیسیونها را هدایت و مدیریت کند. مجلس دهم باید مجلس اقتصاد مقاومتی باشد، اقتصاد مقاومتی سندی است که رهبری صادر کردند و در آن نسخهای بسیار خوب از اصلاحات اقتصادی و سیاسی کشور را لحاظ کردند. رئیس مجلس نیز باید تسلط کامل به مسائل اقتصادی داشته باشد تا بتواند اصول اقتصاد مقاومتی را محقق کند. آقای دکتر عارف و آقای دکتر لاریجانی هریک از تجربه و تبحر لازم برای مدیریت مجلس برخوردارند. به نظرم هرکدام که در این جایگاه قرار بگیرند در راستای منافع ملی و اقتصاد مقاومتی حرکت خواهند کرد و میتوانند به خوبی مجلس را اداره کنند. اما در حال حاضر چون یک حزب در انتخابات
پیروز شده، به نظر میرسد باید آن حزب تعیین کند که از آقای لاریجانی حمایت کند یا آقای عارف و این امر در اختیار حزب است.
برای منتخبان مردم تعیین تکلیف نکنیم
فاطمه دانشور/عضو شورای شهر تهران
نگاهی به ترکیب آرای مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی که در واقع باید آن را به نوعی امتداد و استمرار منطقی انتخابات ریاست جمهوری در سال 1392 دانست، نشان میدهد خواست عمومی ملت ایران در شرایط کنونی حفظ عزت و استقلال در عین دوری از تنشهای بیمورد چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی است. اقبال بیشتر مردم به نامزدهایی که شعارهای آرامشطلبانه و با رویکرد میانهروی داده بودند به روشنی چنین خواست و پیامی را منتقل میکند. ترکیب منتخبان مجلس دهم هم، چه از جناح موسوم به اصولگرا و چه جناح معروف به اصلاحطلب و اعتدالگرا مهر تاییدی است بر این رویکرد؛ چرا که از میان این دو طیف هم، آنهایی رای بیشتری کسب کردهاند که گرایشهای میانهروی در سخنان و رفتار آنان قویتر و پررنگتر بود. به همین اعتبار نهتنها رئیس مجلس دهم بلکه ترکیب هیات رئیسه، روسای
کمیسیونها و مرکز پژوهشهای مجلس هم باید در همین قالب رفتاری و رویکردی باشند. این «باید» از جنس الزام و اجبار هم نیست بلکه قاعدتاً برآیند انتخاب مجلسی که نمایندگان آن را، افراد میانهرو تشکیل میدهند حتماً رئیس و هیاترئیسهای میانهرو خواهد بود. به هر حال بحث بر سر مصداق رئیس مجلس در شرایط کنونی یکی از اشتباهات بزرگ و از جمله خطاهای راهبردی است؛ این نمایندگان منتخب مردم هستند که میتوانند و باید پس از استقرار قانونی در خانه ملت درباره انتخاب رئیس آن تصمیم بگیرند. متاسفانه و در کمال تعجب شاهد آن هستیم که جریان پرقدرتی از سوی هر دو جناح در رسانهها، محافل سیاسی و... به راه افتاده و به بهانه کار حزبی و تشکیلاتی به دنبال تعیین تکلیف برای منتخبان مردم در انتخاب رئیس مجلس است. من ضمن التزام و احترام به کار تشکیلاتی و حزبی حرفهای معتقدم کار انتخاب رئیس مجلس را باید به منتخبان و نمایندگان مردم در مجلس سپرد و طرح این موضوع در سپهر عمومی جامعه نهتنها اشتباه است بلکه باعث دلزدگی و سرخوردگی مردم هم میشود.
چهره باتجربه ارجح است
امیر محبیان / تحلیلگر سیاسی
به نظر میرسد، مجلس دهم به نسبت مجلس نهم با تنشها و حواشی بسیاری مواجه شود. در چنین شرایطی رئیس مجلس دهم باید ویژگیهای منحصربهفردی داشته باشد و بتواند به خوبی از عهده مدیریت مجلس در زمانی که تنشها افزایش مییابد، برآید. رئیس این مجلس باید از محبوبیت عمومی میان نمایندگان مردم برخوردار باشد. باید از نفوذ کلام برخوردار باشد تا بتواند در هنگام بروز اختلافات و چالش میان نمایندگان در زمان تصویب قوانین تعادل برقرار کند. باید چهرهای تاثیرگذار و توانا در اقناع نمایندگان باشد. همچنین باید از اقتدار لازم برخوردار باشد. رئیس مجلس باید فردی باتجربه در امور قانونگذاری باشد و بر قوانین در هریک از بخشها تسلط داشته باشد. او علاوه بر اقتدار در مدیریت قوه مقننه باید بتواند تعامل خوب و سازنده با دو قوه دیگر یعنی قوه قضائیه و قوه مجریه برقرار کند تا از این رابطه
سازنده در جهت تعمیق و افزایش دامنه اثرگذاری قوانینی که در مجلس تصویب میشود، استفاده کند. در حال حاضر دو گزینه بر ریاست مجلس دهم مطرح است که باید منتظر باشیم که نمایندگان مجلس در نهایت کدامیک را به عنوان رئیس این مجلس برمیگزینند. آقای لاریجانی با سابقه هشت سال ریاست مجلس و آقای عارف با مدیریت جریان اصلاحات و هواداران دولت در طول انتخابات مجلس هر یک از ویژگیهای بارزی برخوردارند. از نظر من هم آقای لاریجانی و هم آقای عارف میتوانند برای ریاست مجلس مفید باشند اما اکنون بحث بر سر گزینه ارجح است. با توجه به شرایط فعلی سیاست و اقتصاد کشور معتقدم اگر در سال نخست آقای عارف رئیس مجلس دهم نباشند از جهاتی بهتر است چرا که تا حدودی با فضای مجلس آشنایی پیدا میکنند و تنشی هم بین جریانهای موجود به وجود نمیآید. بهطور کلی چهره باتجربه در این شرایط ارجح است.
انتخاب با نمایندگان مردم است
مسعود خوانساری / رئیس اتاق تهران
با توجه به مجموع شرایط ایجادشده در کشور بهویژه از منظر اقتصادی، بهتر است رئیس مجلس دهم به نحوی هدایتگر مباحث و طرحهایی به سمتوسوی تسهیل هرچه بیشتر فضای کسبوکار جهت بهبود بخشیدن به اقتصاد باشد. از آنجا که برابر قانون بهبود مستمر فضای کسبوکار، دولت موظف به اخذ اظهارنظر بخش خصوصی است، مجلس میتواند نظرخواهی از بخش خصوصی در طرحهای تدوینشده در مجلس را از طریق کمیسیونها و مرکز پژوهشها افزایش دهد و همچنین از دولت بخواهد که نظر بخش خصوصی را نیز ارائه دهد. رئیس مجلس دهم میتواند در مواقع مهم و حساس مانند آنچه در زمان تصویب برجام گذشت، حمایت نمایندگان را از کار اصولی دولت جلب کند. همراهی مجلس و دولت برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور در سالهای آتی از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که میتواند به روند اصلاح ساختار اقتصاد و برداشتن گامهای اساسی
برای توسعه سرعت ببخشد و قطعاً اهمیت سرعت تصمیمگیری درست در حال حاضر بر هیچکس پوشیده نیست. در حال حاضر بهترین فرصتی که برای اقتصاد ایران فراهم شده، توانایی جذب سرمایهگذاری خارجی است. اگر مجلس و دولت نتوانند با تسهیل قوانین، حذف مقررات زائد، کانلمیکن کردن آییننامههای مازاد و عدم تصویب قانونهای تازه به جذب هرچه بیشتر و هدفمندتر سرمایه و فناوری خارجی کمک کنند، ممکن است این فرصت با تغییرات و نوسانات اقتصاد جهانی از دست برود و کفه ترازو به سود دیگر مناطق و کشورها سنگین شود. در واقع کمرشدی اقتصاد جهان، وجود بحران در کشورهای نفتی، سقوط جذابیت بازارهای نوظهور و رفع تحریمهای بینالمللی یک فرصت طلایی برای جهش در بهرهبرداری از ظرفیتهای اقتصادی و بهرهوری ایجاد کرده است. اینکه چه کسی بر صندلی ریاست مجلس جلوس کند، انتخاب نمایندگان مردم است. نمایندگان راهیافته به مجلس دهم هستند که باید با تشخیص درست خود رئیس مجلس را انتخاب کنند. در بین افرادی هم که برای تصدی این پست رقابت میکنند، هر کسی که توانایی بیشتری در مجاب کردن دیگران با توجه به عملکردش داشته باشد میتواند نظر مساعد نمایندگان بیشتری را جلب کند. برای
بخش خصوصی و اقتصاد کشور مهم است که رئیس مجلس، فارغ از اینکه چه کسی باشد، اولویت را به حذف قوانین زائد اقتصادی بدهد تا تصویب قوانین تازه. و اینکه درک درستی از فرصت کوتاهمدت فعلی برای استفاده درازمدت داشته باشد. مجلس دهم جای ثبات اقتصادی است نه منازعات سیاسی.
اقتصاد در اولویت رئیس مجلس دهم باشد
اسدالله عسگراولادی/عضو حزب موتلفه و فعال اقتصادی
رئیس مجلس در وهله اول باید از همه وظایف بینالمللی خود در راستای تعامل و کاهش تنشها به خوبی آگاه باشد. دوم اینکه رئیس قوه مقننه باید نگاه ویژه به قوانین کشور که مرتبط با رفاه مردم است و سبب توسعه کشور میشود، داشته باشد. سومین موضوع، اقتدار رئیس مجلس در نظارت بر عملکرد قوه مجریه است. اگر رئیس آینده مجلس از این سه ویژگی برخوردار باشد بهطور حتم این مجلس میتواند موفق عمل کند و به دولت کمک کند تا در جهت توسعه اقتصادی و سیاسی کشور حرکت کند.
معتقدم رئیس مجلس دهم باید از چهرههای معتدل سیاسی باشد. به نظرم این موضوع که چه کسی رئیس مجلس دهم خواهد شد اهمیتی ندارد بلکه باید رئیس مجلس تلاش کند به شایعاتی که در مورد دوقطبی بودن مجلس دهم مطرح شده است، پایان دهد. نمایندگان مجلس باید در تمام کارها متحد بوده و ایده مشترک داشته باشند تا با همسویی مشکلات فعلی اقتصاد کشور را حل و فصل کنند. با توجه به این امر به نظرم آقای لاریجانی گزینه مناسبی برای صندلی ریاست مجلس دهم هستند.
آقای عارف از هر نظر اصلح هستند
حمید حسینی/عضو اتاق بازرگانی ایران
واقعیت این است که ویژگیهای رئیس مجلس دهم آنقدر اهمیت ندارد بلکه باید ببینیم نظر اکثریت نمایندگان مجلس به چه صورت است و آنها کدامیک از دو گزینه حاضر را به ریاست میپذیرند. با توجه به اینکه اکثریت انتخابشدگان گرایش اعتدالی و اصلاحطلبی دارند، من شخصاً اعتقاد دارم که آقای عارف پتانسیل و ظرفیت کافی برای این جایگاه را دارد. همچنین با توجه به تجربه اجرایی و علمی بالایی که دارد گزینه مناسبی به شمار میآید. او اهل تعامل و اهل مشورت است و در میان رهبران سیاسی کشور از جایگاه خوبی برخوردار است. از اینرو با توجه به ویژگیهای بارزی که ایشان دارند در شرایط فعلی معتقدم آقای عارف از هر نظر برای ریاست مجلس دهم اصلح هستند.
بهتر است آقای لاریجانی سکاندار مجلس دهم باشد
پرویز کاظمی/ وزیر اسبق رفاه
این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی با شرایط خاصی برگزار شد، بنابراین مردم هم انتظارات بالایی از مجلس دهم دارند. بر این اساس انتظار میرود، مجلس با دولت همگام و همراه باشد. البته نه به این معنی که اگر دولت هر کاری کرد، مجلس تأیید کند. بلکه از این منظر که در کنار هم باشند و بتوانند با هم تعامل مثبتی داشته باشند و در جهت رفع مشکلات اقتصادی و توسعه کشور گام بردارند. در این شرایط رئیس مجلس باید بتواند هماهنگی بین دولت و مجلس را برای تحقق اهدافی که دارند ایجاد کند. مجلس باید تعامل ویژهای در این زمینه با دولت داشته باشد تا برجام به سرانجام برسد. درست است که آمریکا در حال حاضر سنگاندازیهایی در تحقق اهداف برجام داشته است اما اگر بتوانیم هماهنگی بین قوا در داخل کشور ایجاد کنیم از فرصت برجام بهره خواهیم برد. در این شرایط به نظر
میرسد آقای دکتر لاریجانی با سابقهای که در زمینه مدیریت مجلس دارند، همچنین با تدابیری که در کنترل تنشهای سیاسی داشتهاند گزینه مناسبی برای سکانداری مجلس دهم هستند و بهتر است ایشان ریاست این مجلس را بر عهده بگیرند.
انتخاب با تفاهم حداکثری
عباس عبدی/تحلیلگر سیاسی
انتخاب رئیس مجلس از نوع انتخاب کارشناس نیست که برای آن ویژگیهایی برشماریم. این انتخاب سیاسی است پس بر پایه تحلیل سیاسی و آرایش نیروها باید رئیس مجلس انتخاب شود. به نظر میرسد این امر باید بر اساس تفاهم حداکثری میان اصلاحطلبان و اعتدالیون و اصولگرایان میانه صورت گیرد و هر فردی از چنین تفاهمی بیرون آید خوب است. مهم نیست کدامیک از این دو گزینه یعنی آقای لاریجانی و آقای عارف رئیس مجلس خواهند شد مهم این است که این انتخاب با تفاهم حداکثری صورت گیرد. در حال حاضر تقویت ائتلاف ملی امری بسیار مهم است. همچنین تعامل مجلس با دولت بهویژه در عرصه اقتصادی و کمک به نمایان شدن برجام از دیگر مسائل حائز اهمیت است که رئیس مجلس دهم میتواند در این زمینه اثرگذار باشد.
از لطمه زدن به مجلس ممانعت کنیم
لطفالله فروزنده/سخنگوی جمعیت ایثارگران
رئیس مجلس باید فردی باشد که مورد قبول و محبوب اکثر نمایندگان مردم باشد. در عین حال این فرد باید از تجربه لازم در این زمینه برخوردار باشد. دیدگاههای او باید در جهت بهکارگیری پتانسیلهای مجلس برای تقویت اهداف نظام کشور باشد. باید تمام هموغم او بهکارگیری مناسب از ظرفیتها باشد تا مجلس بتواند در امور قانونگذاری و نظارت بر سایر بخشها موفق عمل کند. همچنین با تعامل با سایر قوا، جایگاه خود را حفظ کند و بتواند از حقوق نمایندگان مردم به خوبی دفاع کند. اما درباره بزنگاههایی که پیش رو داریم، به نظرم این بزنگاهها مربوط به کل کشور است؛ بحث مهمی که باید صورت بگیرد، شناخت استکبار و رفتار استکباری است چرا که روشن است استکبار با تمام وجود علیه نظام ما فعالیت میکند. همچنین با توجه به شرایط فعلی اقتصاد کشور، مجلس باید در جهت پیادهسازی
اقتصاد مقاومتی تمام توان خود را به کار گیرد. اما انتخاب ریاست مجلس، مختص نمایندگان مجلس است و نباید کسی در این موضوع دخالت کند. نمایندههای مردم خود بهترین انتخاب را انجام میدهند. متاسفانه این روزها برخی از جریانهای سیاسی میخواهند القا کنند گزینهای که خودشان مناسب میدانند رئیس مجلس خواهد شد. این مساله به مجلس و کشور لطمه وارد میکند و نباید وارد این مسائل شد.
رئیس مجلس باید مردمی باشد
محمد غرضی/فعال سیاسی
مجلس در جمهوری اسلامی واسطه بین مردم، دولت و حکومت است. مجلس در حقیقت صدای مردم را به دولت و حکومت میرساند. بنابراین رئیس مجلس باید در خدمت مردم باشد و از هرگونه مسائل سیاسی و جناحی دوری کند. نباید رئیس مجلس وارد لابیگریهای سیاسی شود چراکه این امر مجلس را تضعیف میکند. باید حواسمان باشد که مجلس به جولانگاه یک گروه و حزب خاصی تبدیل نشود. رئیس مجلس باید فردی باشد که به خواستهها و مطالبات مردم توجه میکند نه اینکه در خدمت حزب و جناح خاصی باشد. مردم میخواهند مشکلات اقتصادی، اشتغال و تورم حل شود بنابراین انتظار دارند نمایندگان مجلس و رئیس مجلس در این زمینه به دولت کمک کنند تا وضعیت اقتصادیشان بهبود یابد. اگر مجلس دهم در این راستا گام بردارد میتواند با اقتدار عمل کند. بنابراین اهمیتی ندارد چه کسی رئیس مجلس دهم میشود بلکه رئیس مجلس باید فردی باشد که
تمام تلاش خود را در راستای پاسخگویی به خواستهها و نیازهای مردم به کار میگیرد.
برای سال اول مجلس دهم ریاست لاریجانی مناسبتر است
علیاکبر عربمازار/ فعال اقتصادی
رئیس مجلس جدید باید از ویژگیهایی چون تجربه، سعه صدر، مقبولیت در میان جناحهای مختلف سیاسی، آشنا به شرایط روز کشور، توانایی در مدیریت مجلسی با پراکندگی نسبی جناحی و عدم تسلط کامل به یک جناح، برخوردار باشد. در چنین شرایطی به نظر میرسد اجرای برجام، انتخابات آینده ریاست جمهوری، وضعیت اقتصادی کشور و اختلافات جناحی از مهمترین مسائل حساس پیش روی مجلس دهم است. درباره انتخاب رئیس مجلس دهم معتقدم اگرچه هر دو گزینه مطرحشده دارای مزایا و معایبی هستند اما در شرایط فعلی و حداقل برای یک سال اول مجلس آقای لاریجانی ارجح است.
با سناریوی انتخاب دکتر عارف ائتلاف ملی تقویت شود، موافقم
سعید شریعتی/فعال سیاسی
بهطور کلی رئیس مجلس شورای اسلامی وظایف و مسوولیتهای تعریفشدهای در قانون اساسی و آییننامه داخلی مجلس و سایر قوانین بر عهده دارد که طبیعتاً فرد منتخب باید صلاحیتها و تواناییهای عمومی برای برآمدن از عهده این دسته از وظایف را داشته باشد. در عین حال باید توجه داشت که اکثریت مجلس دهم از پایگاه و پشتوانه بخشهایی از جامعه رای گرفتهاند که سه دوره پیاپی بین مطالبات خود و راهبرد و اداره مجلس و نمایندگان فاصله معناداری حس کردهاند. به همین دلیل تغییر رویکردها و راهبردها و جهتگیریها در اداره مجلس و تعاملات آن با سایر دستگاهها و نهادها تبدیل به یک مطالبه عمومی شده است. اگرچه لزوماً این نحو تغییر بیش و پیش از تغییر چهرهها و صاحبمنصبان باید در مشی و رفتار نمایندگان و ادارهکنندگان مجلس دیده شود، اما به هر روی تغییر چهره
مدیران مجلس پیام شفافتری را برای پاسخ به این مطالبه خواهد داد. به اعتقاد من مهمترین دستور کار راهبردی مجلس دهم ساماندهی قوانین و الغای قوانین فرسوده و ناکارآمد و متداخل که یکی از عوامل ایجاد فساد اداری و اقتصادی و از موانع رشد و مخل تحرک فضای کسبوکار است و نیز فراهمسازی قانونی و برنامهای و نظارتی برای بهرهبرداری از گشایشهای سیاسی، حقوقی و اقتصادی برآمده از برنامه جامع اقدام مشترک، همچنین شفافسازی و گردش آزاد اطلاعات به عنوان اصلیترین ابزار مبارزه با فساد و توانمندسازی بخش خصوصی در کنار ارتقای اقتدار دولت است. مهمترین اموری که از مجلس دهم توقع میرود همینهاست. حرکت جریان ترقیخواه کشور که شامل بخش زیادی از نیروهای سیاسی با گرایشهای تعریفشده متفاوت است از یک دهه پیش به این سو تشکیل یک ائتلاف هدفمند و بزرگ سیاسی در برابر جریان افراطگرایی و تندروی بوده است. نخستین ثمره عینی این ائتلاف سیاسی در سال 1392 به بار آمد و موجب سرعت گرفتن فرآیند پیوستن نیروهای سیاسی به این ائتلاف و منطق حرکتی آن شد. فهرست امید به عنوان نماد این ائتلاف حداکثری در انتخابات 1394 بهرغم همه محدودیتها و تنگناها توانست پیروزی
خیرهکنندهای را کسب کند. خوشبختانه در شرایط کنونی آقای دکتر عارف و آقای دکتر لاریجانی هر دو به نسبتهای قابل قبولی به راهبردهای اجماعی این ائتلاف ملی وفادارند. از منظر کلان حفظ و گسترش این ائتلاف ضرورتی فرای انتخاب مناصب مجلس است. با این مقدمه چهار سناریو را میتوان فرض کرد. با انتخاب دکتر عارف ائتلاف ملی تقویت شود. با انتخاب دکتر عارف ائتلاف ملی آسیب ببیند.
با انتخاب دکتر لاریجانی ائتلاف ملی تقویت شود. با انتخاب دکتر لاریجانی ائتلاف ملی آسیب ببیند. به اعتقاد شخص من بهترین گزینه از میان سناریوهای فوق گزینه اول و بدترین گزینه طبعاً گزینه آخر است. بدیهی است که از بین گزینههای دو و سه نیز من از گزینه سه دفاع میکنم.
دکتر عارف با دولت و نمایندگان مجلس همسوتر است
محمدجواد حقشناس/ عضو شورای مرکزی اعتماد ملی
رئیس مجلس دهم باید با رای مردمی تناسب و سنخیت داشته باشد. در این دوره از انتخابات مجلس، 30 نفر اول منتخب مردم تهران از فهرست لیست امید بودند. بنابراین باید فردی کرسی مجلس دهم را بر عهده بگیرد که از این طیف باشد. معتقدم آقای دکتر عارف گزینه مناسبی برای ریاست مجلس دهم هستند. ایشان تسلط کامل به مسائل اقتصادی و سیاسی دارند و یک مدیر مدبر و اخلاقگرا هستند. دکتر عارف میتواند سهم مجلس را در همراهی با مردم ارتقا دهد. فردی باید ریاست مجلس را بر عهده بگیرد که با دولت همسوتر است و در بین مردم نیز محبوبیت داشته باشد. آقای دکتر عارف این دو ویژگی را دارد. بنابراین اگر یک رئیس همسو و همراه با دولت و نمایندگان مجلس داشته باشیم طبیعتاً میتوانیم در رفع مشکلات کشور گامهای اساسی برداریم.
دیدگاه تان را بنویسید