کلانتر جدید در شهر
جو بایدن به دنبال پایان جنگ در یمن و برقراری ارتباطی جدید با عربستان است
به نظر میرسد برای دو رئیسجمهور قبلی آمریکا جنگ یمن یک مورد فرعی بوده است. باراک اوباما از ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی که از طرف دولت یمن علیه گروه حوثیها میجنگید، حمایت کرد. اما این تصمیم ناشی از نگرشی بود که قصد داشت خشم عربستان را از توافق هستهای که در سال 2015 با ایران منعقد شد، خاموش کند. پس از آن دونالد ترامپ آمد که در برابر درخواستها برای محدود کردن پشتیبانی آمریکا از جنگ یمن مقاومت کرد. در عوض معاملات بزرگ تسلیحاتی با عربستان سعودی را به امضا رساند.
جو بایدن قول داده است که رویکرد دیگری اتخاذ کند. او در سخنرانی مفصلی که در 4 فوریه در وزارت امور خارجه آمریکا ایراد کرد فاجعه انسانی و استراتژیک جنگ یمن را که اکنون در هفتمین سال خود قرار دارد به شدت مورد انتقاد قرار داد. در تشخیص او هیچ اغراقی وجود نداشت. بیش از 112 هزار نفر در این جنگ کشته شدهاند. با نابودی اقتصاد این کشور امروز چهار تن از هر پنج یمنی برای ادامه زندگی نیاز به کمک دارند. سیستمهای درمانی و بهداشتی رو به فروپاشی این کشور سبب شیوع بیماری وبا شد که یکسال به طول انجامید؛ سازمان ملل درباره آغاز قحطی در این کشور هشدار داده است.
آنطور که بایدن اعلام کرده است آمریکا دیگر در این کار شریک نخواهد بود. آمریکا همچنان به فروش تسلیحات دفاعی به عربستان سعودی ادامه خواهد داد، تسلیحاتی که حوثیها بارها با هواپیماهای بدون سرنشین و موشک هدف قرار دادهاند، از جمله حمله 10 فوریه که فرودگاه أبها (Abha) را مورد هدف قرار داد. اما بایدن متعهد شد به تمامی پشتیبانیهای آمریکا از عملیات تهاجمی از جمله فروش اسلحه پایان دهد. او همچنین تصمیم لحظه آخری ترامپ مبنی بر اعلام حوثیهای یمن به عنوان گروه تروریستی را لغو کرد و یکی از دیپلماتهای قابل احترام به نام تیموتی لندرکینگ را به عنوان نماینده ویژه خود در امور یمن منصوب کرد.
اقدامات بیشتر به جزئیات سیاست او بستگی خواهد داشت. اگر آمریکا تنها جریان بمبهای هوشمند را قطع کند سعودیها میتوانند به انداختن بمبهای غیرهوشمند ادامه دهند. در صورتی که جلوتر برود میتواند ماشین جنگی عربستان را از کار بیندازد. بر اساس ارقام جمعآوریشده توسط موسسه بینالمللی تحقیقات صلح استکهلم، بین سالهای 2015 تا 2019 پادشاهی عربستان بزرگترین واردکننده سلاح در جهان بوده است. حدود سهچهارم از این تسهیلات از آمریکا و 13 درصد آن از انگلیس خریداری شده است.
سالها هزینه کردنهای افراطی به این معناست که پادشاهی عربستان تمام تانکها و هواپیماهای جنگی مورد نیاز را در اختیار دارد. اما هنوز به چیزهای دیگری چون مهمات و لوازم یدکی از آمریکا نیاز دارد. بایدن قبلاً معامله 478 میلیوندلاری برای 7500 موشک هدایتشونده را که در روزهای پایانی دولت ترامپ اعلام شد متوقف کرده است. و سعودیها همچنان برای همه چیز روی کمک آمریکاییها حساب میکنند. تام بکت از موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک در لندن تخمین زده است در صورتی که آمریکا نگهداری جتهای سعودی را متوقف کند نیمی از نیروی هوایی پادشاهی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
گرچه این اقدام در بهترین حالت یک درگیری به بنبسترسیده را کاهش میدهد. امارات متحده عربی موثرترین شریک در ائتلاف به رهبری عربستان بوده است، اما در سال 2019 تا حد زیادی از جنگ خارج شد و سعودیها را در برابر دشمن سازشناپذیر رها کرد. حوثیها دهههاست با دولت یمن در حال جنگ هستند و اشتیاق بسیار اندکی برای سازش از خود نشان دادهاند. دیگر گروههای یمنی نیز برای کسب قدرت رقابت میکنند. ماهها مذاکرات بدون پشتوانه هیچ نتیجهای به دنبال نداشته است.
چرخش سیاست آمریکا در مورد یمن ممکن است برای آینده همکاری این کشور با عربستان اهمیت بیشتری داشته باشد. در سال 1945 زمانی که فرانکلین روزولت شاه عبدالعزیز را در یک کشتی تفریحی آمریکایی در «دریاچه تلخ» مصر ملاقات کرد، رابطه این دو کشور از آغاز قرن جدید ناکارآمد پیش رفته است. حملات یازدهم سپتامبر سال 2001 که تحت نظارت اسامه بنلادن متولد عربستان سعودی و هواپیماربایان عمدتاً سعودی انجام شد، سبب شد بسیاری از آمریکاییها پادشاهی عربستان را با تروریسم مرتبط بدانند. 18 ماه بعد جرج دبلیو بوش در پی اعتراض برخی مقامات سعودی به اینکه عراق میتواند ثبات منطقه را به خطر بیندازد این کشور را مورد حمله قرار داد.
با وجود این روابط سعودیها با بوش دوستانه باقی ماند. در مورد جانشین او اما چنین نبود. در سال 2011 زمانی که انقلاب در مصر اتفاق افتاد و اوباما حسنی مبارک، دیکتاتور دیرینه مصری، را دعوت به برکناری کرد، سعودیها خشمگین شدند. برای آنها این اقدام مانند خیانت عجولانه یک شریک آمریکایی به نظر میرسید، کسی که آنها را در حالی که نگران وضعیت خودشان هستند رها کرده است. گسیختگی بسیار بزرگتر اما در سال 2015 رخ داد، یعنی زمانی که اوباما توافقنامهای را امضا کرد که بر اساس آن ایران برنامه هستهای خود را در ازای برداشته شدن تحریمها محدود میکرد. برای اوباما این توافق دستاوردی بود که جنبه میراثی داشت. برای سعودیها اما این توافق به معنای تقویت بیپروای رقیب آنها بود، اقدامی که چشمانداز مشروعیت و رشد اقتصادی را در اختیار ایران قرار میداد.
بنابراین تعجبی ندارد که سعودیها از رفتن اوباما خوشحال شدند. آنها از هیچ تلاشی برای مسحور کردن ترامپ دریغ نکردند. در اقدامی غیرمعمول برای رئیسجمهور آمریکا، ترامپ اولین سفر خارجی خود را به عربستان سعودی انجام داد، جایی که میزبانان با رقص شمشیر و یک کره درخشان عجیب و غریب از او استقبال کردند. تصمیم رئیسجمهور برای خروج از توافق هستهای مورد استقبال پادشاهی عربستان قرار گرفت. پس از قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی، در سال 2018 که توسط عوامل سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول صورت گرفت، ترامپ به محافظت از دولت در برابر عواقب این اقدام کمک کرد.
با این حال ترامپ شریک قابل اعتمادی نبود. سعودیها و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال 2019، زمانی که او حمله ایران به تاسیسات نفتی آنها را تلافی نکرد، آشفته شدند. آغوش باز او عربستان را به موضوعی حزبی در واشنگتن تبدیل کرد. بسیاری از دموکراتها و برخی از جمهوریخواهان میخواستند پادشاهی عربستان برای قتل عام در یمن و قتل خاشقجی مجازات شود. خود بایدن در یکی از مناظرههای انتخاباتی خود ادعا کرد که با آن مانند یک «راندهشده» برخورد خواهد کرد. این بعید است. آمریکاییها ممکن است از عربستان خشمگین شوند، اما همچنان به عنوان یک تولیدکننده بزرگ نفت و یک شریک اطلاعاتی مفید باقی خواهد ماند. بایدن نمیتواند به راحتی روابط را قطع کند. همچنان که از رویارویی نیز نمیتواند اجتناب کند. او قصد دارد به توافق هستهای با ایران بازگردد. بایدن احتمالاً انتقادهای خود را از پرونده حقوق بشر پادشاهی عربستان ادامه خواهد داد چراکه به نظر میرسد نتایجی به دنبال دارد: آزادی یک فعال حقوق زنان به نام لوجین الحثلول در 10 فوریه. چالش بایدن یافتن راهی است که نه بدترین وسوسههای پادشاهی را برآورده کند و نه بدترین ترسهایش را تقویت کند.
منبع : اکونومیست