غزه طغیان میکند
اسرائیل باید پاسخگوی کشتارهای غزه باشد
غزه تپهای از خاکروبه انسانی است که هر کسی ترجیح میدهد آن را نادیده بگیرد. نه اسرائیل و نه مصر و نه حتی تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) خواهان تقبل مسوولیت آن هستند. گاهی سم بیرون میزند، زمانی که مثلاً راکتها یا سایر حملات، جنگی تمامعیار به راه میاندازند و سپس جهان ناگزیر میشود توجه کند.
غزه تپهای از خاکروبه انسانی است که هر کسی ترجیح میدهد آن را نادیده بگیرد. نه اسرائیل و نه مصر و نه حتی تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) خواهان تقبل مسوولیت آن هستند. گاهی سم بیرون میزند، زمانی که مثلاً راکتها یا سایر حملات، جنگی تمامعیار به راه میاندازند و سپس جهان ناگزیر میشود توجه کند.
چنین لحظهای در 14 ماه می رخ داد. دهها هزار فلسطینی نزدیک حصار مرزی غزه تجمع و تهدید کردند به سرزمینهایی «باز خواهند گشت» که اجدادشان در زمان جنگ سال 1948 از دست داده بودند. سربازان اسرائیلی حدود 60 معترض را کشتند، که خونبارترین روز در غزه از زمان جنگ سال 2014 بود. در یک لحظه سوررئال و متناقض، نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو برای بازگشایی سفارت آمریکا در اسرائیل ابراز خوشحالی کرد و آن را «روزی بزرگ برای صلح» خواند. بسیاری از کشورها اسرائیل را محکوم کردند؛ تعداد کمی از کشورها دیپلماتهای اسرائیل را فراخواندند. بعضی افراد اسرائیل را به جنایات جنگی متهم کردند. سایرین رئیسجمهور ترامپ را به دلیل ایجاد درگیریهای ناشی از انتقال سفارت از تلآویو به اورشلیم سرزنش کردند. اما مطمئناً درست این است که از اسرائیل به عنوان طرف قویتر انتظارات بیشتری داشته باشیم. اما احزاب فلسطینی نیز اگرچه ضعیفاند اما باید سرزنش شوند. هفت دهه پس از تشکیل اسرائیل به عنوان یک دموکراسی روبهپیشرفت، راهی بهتر از کشمکش بیپایان و خونریزی وجود دارد.
چقدر خونریزی کافی است؟
هر کشوری حق دفاع از مرزهای خود را دارد. برای قضاوت بر اساس اعداد و ارقام، ارتش اسرائیل میتوانست نیروی بسیار زیادی اعمال کند. اما هرگونه نتیجهگیری قطعی نیازمند ارزیابی مستقل از آنچه روی داده، زمان و مکان رویداد است. اسرائیلیها گاهی از ابزارهای غیرمرگبار، مانند گاز اشکآور که با پهپاد انداخته میشود استفاده کردند. اما سپس تکتیراندازها شروع به تیراندازی کردند. چه چیزی تغییر کرد؟ به نظر میرسد شمار نامعلومی از مهاجمان انسانی در بین معترضان بودند که درصدد شکستن حصار بودند. تهدید ایجادشده توسط آنان چه بود؟ قضاوت منصفانه به دانستن جزئیات بستگی دارد.
پرسش مربوط به سیاست مرزی به همین اندازه اهمیت دارد. حصار بین غزه و اسرائیل یک مرز عادی نیست. غزه زندان است، کشور نیست. غزه که 365 کیلومترمربع وسعت دارد و موطن دو میلیون نفر است، یکی از شلوغترین و تیرهبختترین مکانهای روی زمین است. در آنجا کمبود دارو، برق و سایر موارد ضروری وجود دارد. آب لولهکشی قابل آشامیدن نیست؛ فاضلاب تصفیهنشده به دریا ریخته میشود. غزه از قبل بالاترین آمار بیکاری یعنی 44 درصد را در جهان دارد. این منطقه که از سال 2007 مکان سه جنگ بین حماس و اسرائیل بوده همیشه نقطه درگیری بوده است.
دستهای بسیاری مسوول این تراژدی است. اسرائیل اصرار دارد که بگوید نوار غزه مشکل آن نیست، و اینکه نیروهای خود را در سال 2005 از آنجا خارج کرده است. اما همچنان غزه را از زمین، دریا و هوا کنترل میکند. هر فلسطینی، حتی یک کشاورز، که به 300متری حصار مرزی نزدیک شود در معرض شلیک قرار دارد. اسرائیل ورود کالا به غزه را محدود میکند. تنها شمار اندکی از فلسطینیها میتوانند مثلاً برای درمان پزشکی از آنجا خارج شوند. ژنرالهای اسرائیلی مدتها نسبت به فروپاشی اقتصاد هشدار دادهاند. آقای نتانیاهو همیشه آنان را نادیده میگیرد.
مصر نیز به این فلاکت کمک میکند. گذرگاه رفح به سینا، یک راه خروج دیگر، در چهار ماه نخست امسال تنها 17 روز برای ورود کالا و افراد باز بود. و جنبش فتح، که تشکیلات خودگردان فلسطین و بخشهایی از کرانه غربی را اداره میکند، حقوق کارمندان دولت در تشکیلات خودگردان فلسطین در غزه را پرداخت نکرده، ارسال موارد ضروری چون دارو و شیرخشک را محدود کرده، و هزینه برق غزه را به اسرائیل پرداخت نکرده است.
حماس نیز شایسته سرزنش بسیار است. زیرا تقریباً تمام پیمانهای صلح اسلو را از طریق کمپین بمبگذاری انتحاری در دهه 90 و 2000 میلادی نقض کرده است. حماس با بیرون راندن اسرائیل از غزه در انتخابات عمومی سال 2006 پیروز شد و پس از جنگ داخلی کوچک، جنبش فتح را در سال 2007 از نوار غزه بیرون راند. حماس از آن زمان با بد اداره کردن غزه تنها فساد، سرکوب و بیکفایتی را تثبیت کرده است. سیمانی که باید برای بازسازی استفاده میشد برای ساخت تونلهای زیرزمینی برای حمله به اسرائیل به کار گرفته شد. حماس زمانی که سال پیش به عنوان بخشی از پیمان صلح با فتح موافقت کرد بسیاری از وظایف اجرایی را به تشکیلات خودگردان فلسطین بسپارد تقریباً پذیرفت که قصدش حکومت کردن نبوده است. اما این پیمان شکسته شد زیرا حماس آماده کنار گذاشتن سلاحهای خود نیست. اسرائیل، مصر و تشکیلات خودگردان فلسطین نمیتوانند فلسطینیها را در غزه زندانی نگه دارند به این امید که حماس سقوط کند. تنها زمانی که مردم غزه زندگی آزادتری داشته باشند ممکن است به رهایی یافتن از حاکمان خود بیندیشند. کارهای بیشتری میتوان برای گرفتاری مردم غزه انجام داد بدون آنکه امنیت اسرائیل را به خطر انداخت. اما تا زمانی که مساله فلسطین حل نشود هیچ راهحل پایداری ممکن نیست. آقای نتانیاهو مدتها در برابر ایده دولت فلسطینی مقاومت کرده، و به ساخت شهرک در سرزمین اشغالی پرداخته است.
متقاعد کردن اسرائیلیها برای تغییر بسیار دشوار است. در هفتادمین سالگرد تشکیل اسرائیل، این اقتصاد در حال شکوفایی است. با «مدیریت» این نزاع، بهجای تلاش برای پایان دادن به آن، نتانیاهو خشونت فلسطینیها را تحت کنترل درآورده درحالیکه هیچ چیز را از دست نمیدهد. زمانی که خشونت شعلهور میشود تنها تصویر اسرائیل است که خراب میشود، نه بیشتر. دولت ترامپ از آن حمایت میکند و کشورهای عربی که در جستوجوی متحدی علیه ایرانِ نوخاسته هستند هرگز روابطی بهتر از اکنون با آن نداشتهاند.
اسرائیل اشتباه میکند که میخواهد رسیدن به توافق را متوقف کند و آقای ترامپ نیز اشتباه میکند که درباره وضعیت بیتالمقدس پیشداوری میکند. اما فلسطینیها کار را برای اسرائیل راحت کردهاند تا ادعا کند هیچ «شریکی برای صلح» وجود ندارد، و به دو گروه یعنی فتح ملیگرا و خستهای که نمیتواند صلح بیاورد، و حماس اسلامگرایی که از انجام آن سر باز میزند، تقسیم میشوند. فلسطینیها کاملاً به رهبران جدید نیاز دارند. فتح باید خود را از طریق انتخابات طولانیمدت بازسازی کند و حماس باید به این درک برسد که راکتهایش بیش از آنکه به اسرائیل آسیب بزند، آرزوی فلسطینیها برای داشتن کشور را خراب میکند.
تنها راه متوقف کردن جنگ، نجنگیدن است
با وجود تمام گفتوگوهای مربوط به عدم خشونت، رهبران حماس ایده «کشمکش مسلحانه» برای از بین بردن اسرائیل را کنار نگذاشتهاند. آنها از کنار گذاشتن تفنگهای خود یا استقبال کامل از راهحل دو کشوری، سر باز میزنند؛ آنها درباره «آتشبس» طولانیمدت به طور مبهم حرف میزنند. با اعتراضات این هفته، رهبران حماس درباره آزاد کردن «ببر وحشی» لاف زدند. آنها دریافتند که اسرائیل میتواند حتی از این هم وحشیانهتر باشد.
اگر حماس سلاحهای خود را زمین بگذارد، ممکن است راه آشتی با فتح را باز کند. اگر حق وجودی اسرائیل را بپذیرد، عدم اشتیاق کنونی اسرائیل را برای اجازه وجود کشور فلسطین برملا میکند. اگر فلسطینیها در آرامش و بدون اسلحه و مواد منفجره تظاهرات کنند، میتوانند موقعیت برتر اخلاقی را به دست آورند. به طور خلاصه، اگر فلسطینیها میخواهند اسرائیل از نابود کردنشان دست بردارد، باید ابتدا اسرائیلیها را متقاعد کنند که آزاد کردنشان امن است.