درسهایی از یک فاجعه
چگونه کووید 19 الهامبخش اصلاحات در تحصیل میشود؟
شاونی بنت مادر مجرد اهل اوکلند کالیفرنیا در سه ماه اول همهگیری شغلش را از دست داد و برادرش نیز در اثر کووید 19 جان سپرد. غصهها باعث شد دوران قرنطینه برایش دشوارتر شود و او نمیتوانست به زاویر دختر هشتسالهاش کمک کند تحصیل را به صورت آنلاین ادامه دهد. خانم بنت در ماه نوامبر دخترش را در کلاسهای آنلاینی ثبتنام کرد که گروهی از والدین محلی به راه انداخته بودند. قرار شد هر شنبه صبح یک معلم خصوصی به آنها سر بزند. امتحانات این ماه نشان داد که مهارت خواندن زاویر به سرعت پیشرفت میکند.
کلاسهای آخر هفته یکی از چندین خدمت آنلاینی است که گروه نیکوکاری اوکلند ریچ (Oakland Reach) در سال گذشته ارائه داد. لاکیشا یانگ یکی از بنیانگذاران گروه میگوید حدود یکسوم از کودکان رنگینپوست اوکلند در مقطع اول ابتدایی هستند. گروه او به مدت پنج سال برای بهبود شرایط مدارس لابیگری کرد. اما وقتی آموزشها آنلاین شدند گروه شروع به استخدام معلمانی کرد که بهطور مستقیم با کودکان کار میکردند. خانم یانگ عقیده دارد والدینی که از این مزایا استفاده کردهاند در آینده از مدارس تقاضای بیشتری خواهند داشت. شهرداری منطقه بخشی از پول مورد نیاز برای شروع و توسعه فعالیتهای گروه را تامین میکند. خانم یانگ میگوید همهگیری فرصتی را پدید آورد تا ما چیزهایی را بهدست آوریم که مدتها برایشان سخت تلاش میکردیم.
گاهی اوقات بحرانها به بهبود اوضاع تحصیل و مدارس منجر میشوند. جنگ جهانی دوم عامل پیدایش قانون باتلر بود که سالهای حضور اجباری در مدرسه را افزایش داد و شهریههایی را که هنوز در برخی مدارس دولتی گرفته میشدند حذف کرد. پس از آنکه طوفان کاترینا نیواورلئان را درنوردید مقامات اصلاحات گستردهای را در مدارس به اجرا گذاشتند. 9 سال پس از آن نرخ فارغالتحصیلی مدارس 9 تا 13 درصد بالا رفت.
کووید 19 اصلاحات آموزشی را به شکل بیسابقهای متحول کرد. تا اواسط آوریل 2020 بیش از 90 درصد از دانشآموزان جهان از حضور در کلاس منع شده بودند. تعطیلی مدارس ماهها طول کشید و به یادگیری، ایمنی و رفاه کودکان آسیب زد. اما اکنون که کودکان کشورهای ثروتمند به مدارس بازمیگردند، اصلاحطلبان امیدوارند که بحران همهگیری به تغییراتی بینجامد که تحصیل در مدارس را موثرتر، انعطافپذیرتر و عادلانهتر میسازند.
منتقدان مدارس نوین میگویند که آنها از قرن 19 تاکنون تغییری نکردهاند. در آن زمان معلمان مدارس تککلاسه را رها کردند و مدارس به موسسات بزرگی تبدیل شدند که دانشآموزان را به گروههای سنی تقسیم میکردند. اما این ادعا مبالغهآمیز است. با این حال، به گفته لاری کوبان تاریخنگار تحصیل در دانشگاه استنفورد، مدارس سنتی تا حد زیادی ثابت ماندهاند. او میگوید که والدین برای کارایی و انضباط مدارس قدیمی مبتنی بر گروههای سنی ارزش قائلاند. مردم آن را دوست دارند و میخواهند هرچند از آن گلایهمندند.
حتی قبل از همهگیری نیز این پرسش مطرح بود که آیا مدارس جهان ثروتمند توانمندی خود را از دست میدهند؟ گروه بیندولتی سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) آزمونهایی را در چند کشور ثروتمند برگزار کرد و متوجه شد در مجموع نمرات کودکان نسبت به دو دهه قبل بهتر نشده هر چند هزینهکرد به ازای هر دانشآموز بالاتر رفته است. تحلیلها نشان میدهد پایینترین نمرات مربوط به دانشآموزان کشورهایی بود که طولانیترین زمان تعطیلی مدارس را تجربه کردهاند. بسیاری از دانشآموزان خسته شدهاند. نظرسنجیهای سال 2017 موسسه گالوپ نشان داد فقط یکسوم از دانشآموزان دبیرستانی آمریکا احساس میکنند کلاسها آنها را درگیر درس میسازند.
کووید 19 و تعطیلی مدارس معلمان را وادار کرد ظرف چند روز به آموزش از راه دور روی آورند. آنها سکوهای تدریس آنلاین را که ابزار کسبوکار بودند با یکدیگر متصل ساختند. برنامههای آموزشی برداشته شدند. بریتانیا، فرانسه و ایرلند همگام با دیگر کشورها امتحانات بزرگ را لغو کردند. بسیاری از مدارس آمریکایی در سال 2020 نظام نمرهدهی را کنار گذاشتند و نظام مردود-قبول را به اجرا گذاشتند.
جاستین ریچ از موسسه فناوری ماساچوست میگوید تحصیل آنلاین برای اکثر خانوادههای آمریکایی چیزی بین نومیدکننده و فاجعهآمیز بود. دادههای جهانی حاکی از آناند که کودکان بهطور میانگین بسیار کمتر از آنچه لازم بود آموختهاند. کودکان مدارس ابتدایی انگلستان تا مارس 2021 حدود سه ماه عقب مانده بودند. آزمونهای تابستان گذشته از کودکان بلژیک عقبماندگی مشابهی را نشان دادند. مطالعات کودکان هلند نشان داد در هشت هفته آموزش از راه دور در نیمه اول 2020، دانشآموزان بهطور متوسط هیچ چیز جدیدی یاد نگرفتند. کودکان محروم بیشترین آسیب را دیدند. مطالعه هلند نشان داد افت تحصیلی در میان کودکان دارای والدینی با تحصیلات کمتر، 50 درصد بیشتر از دیگران بود. در پاییز 2020، کودکان 8 و 9ساله اوهایو در درس انگلیسی خود حدود یکسوم یادگیری سال تحصیلی در مقایسه با سالهای قبل عقبتر بودند. افت تحصیلی دانشآموزان سیاهپوست 50 درصد بیشتر از همتایان سفیدپوست آنها بود.
تکهتکه شدن مدارس
تعطیلی مدارس بر اهمیت نقش آموزش حضوری در سلامت جسمی و روحی دانشآموزان صحه گذاشت. در زمان تعطیلی مدارس در ایتالیا، دانشآموزان غذای سالم کمتری میخوردند. گزارشهای سوءاستفاده از کودکان کمتر شد زیرا معلمان که اولین کسانی بودند که این موارد را کشف و گزارش میکردند نمیتوانستند از نزدیک دانشآموزان را ببینند.
خانم ساکورا معلم مقطع راهنمایی در ژاپن میگوید با تعطیلی مدارس کودکان مجبور شدند در خانه تنها بمانند چراکه والدین هنوز سر کار میرفتند. موارد خودآسیبزنی در میان کودکان افزایش یافت. ایوان مورتون معلم دبیرستان شهر ملبورن استرالیا میگوید برخی از دانشآموزانی که توانستند بهطور آنلاین تحصیل کنند از نظر رفتار و بینش بلوغی کمتر از حد انتظار دارند. پیشرفت اجتماعی آنها با پیشرفت تحصیلیشان هماهنگ نیست.
با وجود این، نقاط روشنی نیز دیده میشوند. بحران باعث شد پیوند بین معلمان و والدین محکمتر شود و نرخ حضور در کلاس بالاتر برود و در نهایت نتایج بهتری بهدست آید. طبق نظرسنجی دانشگاه جان هاپکینز بیش از نیمی از دستاندرکاران مدارس آمریکا میگویند در مقایسه با دوران قبل از بسته شدن مدارس ارتباط نزدیکتری با والدین پیدا کردهاند. کاترین دیون معلم یک مدرسه دولتی میگوید سال گذشته من بیش از هر زمان دیگر با والدین صحبت کردهام.
بحران باعث شد فناوری به حوزهای وارد شود که اغلب از پذیرش آن طفره میرفت. ویکتوریا ریچموند مدیر یک مدرسه ابتدایی در جنوب شرقی انگلستان میگوید مدارس هیچ چارهای به جز سرمایهگذاری در کامپیوترها نداشتند. اکنون که دانشآموزان به کلاس درس بازگشتهاند تبلتهایی که بین آنها توزیع شده بود سودمندی بیشتری پیدا کردهاند و به عنوان مثال خدمات ترجمه آنلاین را در اختیار دانشآموزانی میگذارند که انگلیسی زبان مادری آنها نیست. استفانی دونی از رودآیلند میگوید همهگیری سرمایهگذاری مدارس در فناوری را یک دهه جلو انداخت. یکی از مدارس منطقه فرستندهای را در پشت بام نصب کرد که پهنای باند را در اختیار منازلی قرار میدهد که خط ارتباطی خوبی ندارند. همزمان، گزارشها نشان میدهند ورود سرمایههای خطرپذیر به بنگاههای فناوری آموزش دو برابر شده و از هفت میلیارد دلار در سال 2019 به 16 میلیارد دلار در سال 2020 رسیده است.
برخی کودکان از جمله کسانی که از اضطراب رنج میبرند یا قربانی زورگویی هستند در آموزش از راه دور بهتر عمل کردند. کودکان خجالتی در تماسهای ویدئویی یا اتاقهای گفتوگو راحتتر بودند. احتمال دارد آموزش از راه دور به کمک آن دسته از دانشآموزان باهوش آمده باشد که انگیزه درونی دارند و از یادگیری لذت میبرند اما جنبههای اجتماعی مدرسه برایشان خستهکننده است. همچنین حضور در کلاسها برای دانشآموزان کمتحرک تنبل بالا رفت چراکه تنها کاری که باید انجام میدادند آن بود که کامپیوتر را روشن کنند. یک دانشآموز سختکوش 12ساله اهل برونکس میگوید یادگیری از راه دور باعث میشود حتی در دوران ناخوشی افراد آسانتر در کلاس حاضر شوند.
تعطیلی مدارس آگاهی مردم از نابرابریها را بالا برد. حتی قبل از همهگیری، دانشآموزان 16ساله خانوادههای فقیر انگلستان به اندازه 18 ماه آموزش از همتایان ثروتمندشان عقب بودند. شکاف مهارت ریاضی بین قویترین و ضعیفترین دانشآموزان آمریکایی روزبهروز بیشتر میشد. تقلای شدید معلمان برای رساندن لپتاپ، وایفای و غذا به دانشآموزان فقیر به همگان نشان داد چگونه محرومیتهای خارج از ساختمان مدرسه بر یادگیری دانشآموزان تاثیر میگذارد.
هنوز زود است که بپرسیم این تجارب چگونه بر بهبود شرایط مدارس در آینده تاثیر میگذارند. تجربه کووید 19 اصلاحطلبان را جسورتر میسازد و آنها میگویند مدارس باید بیشتر تلاش کنند تا دانشآموزان در مقابله با تکانههای آینده تابآوری بیشتری داشته باشند. یادگیری از راه دور برای دانشآموزانی که همه چیز را از معلم میگرفتند سختتر است بنابراین مدارس باید به دانشآموزان رفتار مستقلانه را بیاموزند و آنها را برای آیندهای آماده سازند که در آن اختلالهای فناوری افراد حرفهای را وادار میسازند مرتب به بازآموزی روی آورند.
امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
آقای شلیچر از OECD بر این باور است که تنظیم آموزش مدرسهای طبق نیازهای خاص هر دانشآموز نقشی ضروری در پر کردن شکاف یادگیری ایفا میکند. او میگوید «ما یک نوع آموزش را بر تمام دانشآموزان تحمیل میکنیم بنابراین تعجبی ندارد که نتایج یادگیری تابعی از پیشزمینههای اجتماعی افراد باشد. در بسیاری جاها مدارس در عمل سامانههای بزرگ طبقهبندی هستند که برای تسهیل رشد فردی طراحی نشدهاند». پل رویل از دانشگاه هاروارد یکی از صاحبنظرانی است که عقیده دارند باید از «مدل کارخانهای» به «مدل پزشکی» بروند. یعنی به جای آنکه درسهای یکسانی را در مدت زمان یکسان به تمام یادگیرندهها ارائه دهند از همان ابتدا فرض را بر این بگذارند که هر یادگیرنده به نوعی متفاوت از کمک و در مدت زمان متفاوت نیاز دارد. ممکن است لازم باشد آن دسته از مشکلات خارج از مدرسه را که مانع آمادگی دانشآموزان برای یادگیری میشوند حل کرد.
قبل از همهگیری، شمار اندک اما رو به رشدی از مدارس آمریکایی ساختار سنتی را کنار گذاشتند و به تشکیل گروههای چندپایهای روی آوردند که کودکان دو یا سه رده سنی را با هم ترکیب میکند. در نظام سنتی کودکان هر سال یک پایه بالاتر میروند حتی اگر پیشرفتشان در بعضی درسها کمتر باشد. به ندرت نیز تعدادی مجبور میشوند یک پایه را دوباره بگذرانند. در نظامهای انعطافپذیرتر به کودکانی که در یک یا چند درس خاص گیر کردهاند زمان و کمک بیشتری داده میشود و آنها این اجازه را دارند که به محض برطرف شدن عامل کندکننده یادگیری به سرعت پیش بروند. شاید همهگیری فرآیند اجرای این آزمایشها را سرعت بخشد. حتی در دوران قبل از همهگیری برخی کلاسهای درسی در آمریکا پذیرای دانشآموزانی با هفت پایه تفاوت بودند. این تفاوتها اکنون گستردهتر شدهاند و معلمان دیگر نمیتوانند به تمام دانشآموزان کلاس یک موضوع را تدریس کنند.
تلاش برای کمک به دانشآموزان در جبران درسها اولین فرصت بزرگ برای پایهگذاری یک نظام بهتر را فراهم میسازد. مقامات آموزشی اکثر کشورها پذیرفتهاند که آموزش نفر به نفر یا تدریس به گروههای کوچک برای دانشآموزان ضعیف سودمندتر است. شواهد نیز از این دیدگاه حمایت میکنند. مطالعه تازهای که در بریتانیا انجام شد نشان میدهد 12 ساعت تدریس خصوصی میتواند مهارت ریاضی یک دانشآموز را به اندازه سه ماه تدریس در مدرسه جلو ببرد. اکثر سه میلیارد پوندی که دولت انگلستان به بازیابی یادگیری اختصاص داده است به تدریس خصوصی تعلق میگیرد. این مبلغ فقط کسری از بودجهای است که واقعاً به آن نیاز است.
پیوستن به باشگاه بلندپروازان
اگر آموزش خصوصی بخش اصلی نظامهای آموزشی شوند دانشآموزان ضعیف بیشترین نفع را خواهند برد. برنامه درازمدت تدریس خصوصی مدرسه دولتی بوستون نمونهای از آن است. این مدرسه قبل از همهگیری روزانه چهار ساعت تدریس خصوصی ریاضی را در برنامه تمامی پایهها گنجانده بود. از آنجا که ساعات کاری این مدرسه از دیگر مدارس منطقه بیشتر است دانشآموزان به راحتی این برنامه را میپذیرفتند بدون آنکه مجبور شوند کلاس دیگری را رها کنند.
اما اگر مشکلات خارج از مدرسه باعث حواسپرتی و عدم تمرکز کودک شوند کمکهای درسی اضافی موثر نخواهند بود. سازمان سیتیکانکت که در آمریکا و ایرلند فعالیت دارد نشان میدهد چگونه مدارسی که پول کافی دارند میتوانند بر این مشکل غلبه کنند. این سازمان مدارس را تشویق میکند تا برنامههای پشتیبانی را برای هر دانشآموزی که مشکل خارج از مدرسه دارد و به عنوان مثال از بیماری جسمی و روحی یا آشفتگی در خانواده رنج میبرد به اجرا گذارند. هماهنگسازانی آموزشدیده (یک نفر به ازای هر 400 دانشآموز) این برنامهها را هدایت میکنند. آنها یک پایگاه دادهها دارند که به سرعت دانشآموزان را به خدماتی مانند بانکهای غذا و پوشاک، مراقبتهای ارزانقیمت روانی، و معاینه چشم یارانهای متصل میسازند. مری والش مدیر سازمان میگوید دولتهای محلی و خیریهها اغلب خدمات سودمندی ارائه میدهند اما خانوادهها از آنها اطلاعی ندارند یا نمیتوانند امور اداری مربوط را انجام دهند.
مدرسه ریچ آکادمی (Reach Academy) در غرب لندن یک مرکز کودکان به راه انداخته است که به خانوادههای کودکان در حل مشکلاتی مانند مسکن و اشتغال یاری میرساند. بنیانگذار این مرکز میگوید که افزایش برنامههای درسی مدارس نمیتواند موانع موفقیت نوجوانان در مدرسه را از سر راهشان بردارد. به عقیده او مدارس بهترین مکان برای هماهنگسازی فعالیتهای سازمانهای محلی و کمک به جذب منابع از دوردستها هستند.
اما از فناوری چه خبر؟ آقای ریچ بر این باور است که بحران همهگیری داستانهای مبالغهآمیز درباره اینکه فناوری تحصیل با چه سرعتی میتواند آموزش را متحول سازد را بیرنگ میسازد. اما همزمان امیدوار است معلمان تشویق شوند که از فناوری بیشتر استفاده کنند. قبل از همهگیری، معلمان به این درک رسیده بودند که مطالبی را که قبل از درس به کل کلاس ارائه میشوند، میتوان در قالب ویدئوهای از قبل تهیهشده ارائه کرد. این کار زمان تدریس معلمان را به حداقل و زمان کمک آنها به دانشآموزان در به کار بردن مطالب را به حداکثر میرساند و به ویژه برای دانشآموزانی سودمند خواهد بود که از دیگران عقب هستند. همچنین تقسیم کار در مدارس را بهبود میبخشد. برخی معلمان توانمند درسهای ویدئویی برای تمام دانشآموزان تولید میکنند و برخی دیگر تلاش خود را برای کمک انفرادی به آنها معطوف میسازند.
اگر همهگیری به این آگاهی منجر شود که نمیتوان برای تمام دانشآموزان یک نسخه آموزشی پیچید و اگر توجهات و منابع به سمت بهبود الگوهای جایگزین سوق داده شوند تمام کودکان بهرهمند خواهند شد. حتی قبل از همهگیری، 30 ایالت آمریکا به دانشآموزانی که از مدارس سنتی ناراضی بودند اجازه میدادند در کلاسهای مجازی با بودجه دولتی ثبتنام کنند. اما شرکتهای بزرگ ارائهدهنده این خدمات اغلب چنین دانشآموزانی را مایوس میکنند. مدارس دولتی منطقهای میتوانند بهتر از آنها عمل کنند. نظرسنجی اندیشکده راند (RAND) نشان میدهد یکپنجم از مدارس آمریکا قصد دارند حتی پس از پایان همهگیری گزینه آموزش مجازی را در برنامههایشان بگنجانند.
راه خودت را برو
اگر در پایان همهگیری والدین شاغل همچنان حق انتخاب مکان و زمان کار خود را داشته باشند تمایل به مدلهای جدید آموزش بیشتر خواهد شد. دانشآموزان راهنمایی و دبیرستان یک مدرسه دولتی در کلرادو ملزم هستند هفتهای فقط دو یا سه روز حضور فیزیکی داشته باشند. بقیه اوقات آنها به صورت آنلاین درس میخوانند. آنها از زمان خود بهره بیشتری میبرند. یادگیری مستقلانه دانشآموزان به معلمان امکان میدهد وقت بیشتری را برای کمک به دانشآموزان ضعیف اختصاص دهند.
از دیدگاه نظری، در این مدلها لازم نیست والدین همیشه در منزل باشند. مدارس میتوانند مکانهایی را برای یادگیری آنلاین تعبیه کنند.
نوام گرشتاین بنیانگذار مدرسه ابتدایی بینا (Bina) که در برلین مستقر است میگوید ممکن است برخی شرکتهای بزرگ در مزایای جانبی خود بپذیرند که هزینه تحصیل آنلاین فرزندان کارکنان را بپردازند یا مکانهایی را در ساختمان خود به این امر اختصاص دهند. والدین از مشاهده فرزندان در محل کار خود خرسند میشوند و در اوقاتی مثل زمان ناهار به آنها سر میزنند.
خروج مدارس از بحران و حرکت به سمت بهبود به سرعت اتفاق نمیافتد. معلمان خسته هستند. روابط بین اتحادیهها و مقامات تیره شده است. دولتها سر کیسه را سفت کردهاند. والدینی که مجبور بودند بین کار تماموقت، مراقبت تماموقت از کودک و درس خواندن آنها هماهنگی برقرار سازند به شدت امیدوارند مدارس باز شود و آنها فرزندانشان را به دست معلمان بسپارند. اما حرکت سریع مدارس به سمت آموزش از راه دور ثابت کرد مدارس این قابلیت را دارند که بهطور کامل متحول شوند. اصلاحاتی که در گذشته ترسناک به نظر میرسیدند اکنون ساده شدهاند.
در اوکلند، مدارس منطقهای درهای خود را برای دانشآموزانی باز کردند که تمایل به حضور فیزیکی در مدرسه دارند اما خانم بنت تصمیم گرفت دخترش را به مدرسه نفرستد. او هنوز از شیوع بیماری هراس دارد. اما مصمم است زاویر را از آگوست و شروع سال تحصیلی جدید به مدرسه ببرد. خانم بنت میگوید دخترم حق دارد به جمع دوستان و معلمان بازگردد و در جایی باشد که در آن احساس امنیت و دوست داشته شدن دارد.