بازگشت فریدمن
بر اساس کدام دلایل بنیادین همچنان میتوان از مقاله فریدمن دفاع کرد؟
50 سال پیش میلتون فریدمن مقالهای در روزنامه نیویورکتایمز منتشر کرد که در آن تصریح شده بود؛ «تنها مسوولیت اجتماعی بنگاه، افزایش سود است».
فریدمن نوشته بود: «وقتی میشنوم برخی اهالی کسبوکار آشکارا درباره مسوولیتهای اجتماعی بنگاه در نظام کسبوکار آزاد صحبت میکنند، یاد ماجرای شگفتآور شاعری فرانسوی میافتم که در 70 سالگی فهمید که در تمام عمرش منثور (غیرمنظوم) حرف میزده.»
به اعتقاد فریدمن «تجارتپیشگان، وقتی با ادا و اصول میگویند که کسبوکار تنها به سود مربوط نیست، بلکه به پشتیبانی از اهداف مطلوب اجتماعی نیز ربط دارد، یا وقتی میگویند؛ بنگاه دارای وجدان اجتماعی است و مسوولیتهایش برای تامین اشتغال، حذف تبعیض، پرهیز از ایجاد آلودگی باشد ممکن است، فکر کنند جانب کسبوکار آزاد را میگیرند، اما در حقیقت دارند سوسیالیسم ناب و خالص را تبلیغ میکنند».
جوزف استیگلیتز اخیراً در میزگردی با حضور توماس پیکتی گفته: «بعد از گذشت این زمان، برتری نظر من نسبت به فریدمن مشخص شد و ایالاتمتحده باید تغییراتی را در تامین مالی شرکتی دولت ایجاد کند.»
آیا آنگونه که جوزف استیگلیتز میگوید، استدلالهای میلتون فریدمن در آن مقاله دیگر استحکام گذشته را ندارد؟