کسبوکار بدن
جهان، معبدی برای سلامت
در تحقیق آقای دیکسون رایت با عنوان «شیادان در طول زمان» که در سال 1957 انتشار یافت جیمز گراهام به عنوان برجستهترین شیاد کلیه دورانها معرفی شد. این دکتر قرن 18 اسکاتلند ادعا کرد با استفاده از لامپهای برقی آتشین، آهنربا و عطرهای شرقی میتواند درمانهای عرفانی را برای انواع بیماریها ارائه دهد.
در تحقیق آقای دیکسون رایت با عنوان «شیادان در طول زمان» که در سال 1957 انتشار یافت جیمز گراهام به عنوان برجستهترین شیاد کلیه دورانها معرفی شد. این دکتر قرن 18 اسکاتلند ادعا کرد با استفاده از لامپهای برقی آتشین، آهنربا و عطرهای شرقی میتواند درمانهای عرفانی را برای انواع بیماریها ارائه دهد. نقطه اصلی مقر او در لندن به نام معبد سلامت یک تخت خواب ملکوتی بود که به ادعای گراهام میتوانست با ساطع کردن امواج مغناطیسی با ناباروری مقابله و نوزادانی بدون نقص تولید کند. افراد زیادی از طبقه بالای جامعه در مراسم او شرکت میکردند. این مراسم فضای شهوانی داشت و در پایان آن الهه سلامت با لباسهای اندک بر تن ظاهر میشد. شاید بتوان او را شیاد دانست اما گراهام در نشریه اکونومیست احترام خاصی دارد چراکه تخت خواب مغناطیسی او در کنار ادارات مرکزی این نشریه مشرف بر رود تایمز قرار دارد.
یکبار دیگر درمانهای معجزهآسا نهفقط در لندن بلکه در کل جهان رواج یافتهاند. جریانهای برق از مد افتادهاند و اردوگاههای یوگا، مدیتیشن و گیاهخواری جای آن را گرفتهاند. گزارشگر اکونومیست خود را به کلاس خانم تارین تومی کشاند. این زن گاهی اوقات مشتریان برتر خود را که اکثراً خانم هستند دعوت میکند تا با مشاهده بالا و پایین پریدن آنها با نوای بلند موسیقی بر روی تشکچهها تابآوری آنها در برابر ناراحتی را ببیند. گزارشگر همراه با بهترین مشتریان شانههایش را تکان داد، غرق عرق شد، تف کرد و جیغهایی از روی اشتیاق و شعف کشید اما پس از آن کاملاً احساس خوبی داشت. ترکیب حالت روحانی و نقش یک مربی آرامشبخش در خانم تومی کمک زیادی به مراجعان میکرد. بدون تردید گوی کریستال طبقه پایین نیز نقش داشت.
به فرقه مذهبی سلامت خوش آمدید. پدیدهای مرکب از پرستش روحی و جسمی که از سطح تجملی فراتر میرود و صنایع مختلف از بهداشت، غذا و زیبایی تا بیمه و املاک را تکان میدهد. موسسه مشاورتی PWC برآورد میکند آنچه بازار سلامت نامیده میشود و مواردی از قبیل پیشگیری، تغذیه، تناسب و زیبایی را دربر میگیرد سال گذشته 810 میلیارد دلار ارزش داشت.
آیا این فقط یک شیادی دوران مدرن است؟ اشتیاقی برای هر چیزی که به سرعت طول عمر را افزایش دهد هرچند آن غیرعلمی و غیردینی باشد؟ اتهامات تقلب به سرعت آشکار شدند. به عنوان مثال میتوان به بنگاه ترانوس در سیلیکونولی اشاره کرد که خانم خوشزبانی به نام الیزابت هولمز آن را بنیان نهاد. این بنگاه ابزاری برای آزمایش خون را تبلیغ میکرد که بعدها مشخص شد نتایج غلط میدهد. پرونده این بنگاه سال آینده به دادگاه میرود.
برخی فعالان این صنعت میگویند که آنها علم را با روشهای قدیمی درمان و شفابخشی ترکیب میکنند. کسبوکارهای بزرگ نیز به عرصه وارد شدهاند. شرکت GSK کسبوکار سلامت مشتریان خود را با همین بخش در بنگاه فایزر (Pfizer) رقیب بزرگ خود ادغام میکند تا به توانمندی 7 /12 میلیارددلاری برای بهرهمندی از بازار فروش پیشخوانی محصولات خویشمراقبتی مانند قرص سردرد دست یابد. این فروش نقطه مقابل فروش داروهای نسخهای است. دو غول غذایی اروپا نستله و دانون روزبهروز به فروش محصولات سالم اهمیت بیشتری میدهند. بنگاه برزیلی ناتورا که فروش مستقیم مواد آرایشی دارد به تازگی موافقت کرد تا شرکت آون (Avon) رقیب 133ساله خود در لندن را خریداری کند تا بتواند تسلط خود بر تجارت زیبایی درب منازل را محکمتر سازد. زنجیره داروخانهای آمریکایی CVS امیدوار است 1500 مرکز سلامت از جمله مرکز راهنمایی مراقبتها، متخصصان رژیم غذایی و اتاقهای یوگا را تا پایان سال 2021 راهاندازی کند تا بتواند سلامت مردم را پایش کند و هزینههای بیمارستانی شرکت بیمه تازه خریداریشده خود به نام آتنا (Aetna) را کاهش دهد. بیمهگران عمر از قبیل شرکت آمریکایی جان هانکوک با 156 سال سابقه اکنون در حال آزمایش سیاست استفاده از ابزارهای پیگیری تناسب اندام هستند. شرکتهای بیمه در آسیا هماکنون به بیمهگذاران خود رهنمودهایی در مورد مراقبت بهداشتی ارائه میدهند.
بازارهای دارایی نیز فعال شدهاند. تاد کروزو از بنگاه املاک CBRE میگوید سالنهای بزرگ ورزشی در مراکز خرید جایگزین فروشگاههای ورزشی میشوند. بزرگترین عرضه اولیه سهام (IPO) امسال به شرکت بیوندمیت (Beyond Meat) تعلق گرفت که برگرهای گیاهی تولید میکند. از ابتدای ماه می ارزش سهام این شرکت شش برابر شد. شرکت پلوتون که دوچرخههای ورزشی به مشتریان ثروتمند میفروشد نیز به طور محرمانه اسناد عرضه اولیه سهام خود را پنج ماه قبل ارائه داد.
بنابراین پول هوشمند نیز همگام با آندورفین به جریان میافتد. اما به دلایل دیگری نیز باید روند اخیر را جدی گرفت. در بخش سلامت پیشگیری بهتر از درمان است. اما در بخش بزرگی از قرن 20 این بیماری بود که بر سلامت اولویت داشت. مراقبت خصوصی اکثراً یک فعالیت تجاری-تجاری بود که بیمارستانها، بیمهگران، داروسازها و کارفرمایان در آن مشارکت داشتند. بیماران به صبر و تحمل زیادی نیاز داشتند. تبلیغات غذاهای چرب و تبلیغات داروهای چربیسوز با هم میآمدند و در واقع فرهنگ بیماری را ترویج میکردند. جراحان ستونهای جامعه و پزشکان طب گیاهی در حاشیه بودند. در آن زمان همیشه حق با عرضهکننده مراقبت بهداشتی بود نه مشتری.
امروزه مشتریان دوباره کنترل را به دست میگیرند. شاید به این دلیل که آنها از نظام گسترده سلامت خسته شدهاند. پول پرداخت هزینهها را ندارند، میتوانند برای تشخیص بیماری خود به اینترنت مراجعه کنند و از خطرات بیماریهای مرتبط با سبک زندگی از قبیل چاقی بیش از حد و اضطراب آگاهی بیشتری دارند. همچنین شاید آنها بیشتر مراقب بدن خود هستند.
رویههای تجاری نیز به این تحولات دامن میزنند. مرز بین صنایعی مانند بیگ فارما (Big Pharma) و بیگ فود (Big Food) کمرنگتر میشود. میتوان به رشد دارو-غذاها و دارو-آرایشیها نگاه کرد. جهانیسازی به تلفیق فرهنگها کمک میکند.
اهمیت به ذهن از مکتب بودا میآید. سنت سه هزارساله هندی تعادل بین ذهن، بدن و روح در میان جوانان دهلی پرطرفدار شده است. طرفداران مد جدید در بروکلین نوشیدنی زردچوبه مینوشند و اپلیکیشنهای تناسب اندام، رفع اضطراب و سلامت هماکنون محور رشد ابزارهای پوشیدنی مانند ساعتهای هوشمند هستند.
هرچه تجارت مربوط به ذهن و بدن بزرگتر میشود احتمال مقرراتگذاری، نظارت و کنترل کیفیت آن بیشتر میشود. این یک رویداد مثبت است. اما باید مراقب شیادها باشید. مطالعهای تازه نشان میدهد که هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند ویتامینها یا مواد معدنی میتوانند روند کاهش قوای شناختی یا زوال عقل را کند سازند. این برخلاف ادعایی است که در برچسب قوطی آنها نوشته شده است. اپلیکیشنهای سلامت این توانایی بالقوه را دارند که از دادهها استفاده غلط داشته باشند، عادات بد غذایی را تشدید کنند و افراد را برای همیشه بر روی تردمیل نگه دارند. هرچه جامعه پیرتر میشود وعده جوانی دائمی اغواکنندهتر جلوه میکند. وقتی از شما دعوت میشود به یک معبد سلامتی بروید قبل از ورود یکبار دیگر فکر کنید.
منبع: اکونومیست