رسانههای دیجیتال و کودکان
آمدهاند تا بمانند
مرکز آموزش رسانهای نوری (Nori) در کره جنوبی با هدف پیشگیری از اعتیاد به اینترنت تاسیس شد. ترکیبی از پول بخش خصوصی و عمومی منابع مالی آن را تامین میکند. این مرکز در ویدئوی تبلیغاتی خود از شعار «رسانه را خاموش و زندگی را روشن کن» استفاده کرده است. مدیر مرکز آقای کوان جانگ هی به شدت تلاش میکند از کودکان در مقابل تاثیرات منفی اینترنت و بالاتر از آن تلفنهای هوشمند محافظت کند.
مرکز آموزش رسانهای نوری (Nori) در کره جنوبی با هدف پیشگیری از اعتیاد به اینترنت تاسیس شد. ترکیبی از پول بخش خصوصی و عمومی منابع مالی آن را تامین میکند. این مرکز در ویدئوی تبلیغاتی خود از شعار «رسانه را خاموش و زندگی را روشن کن» استفاده کرده است. مدیر مرکز آقای کوان جانگ هی به شدت تلاش میکند از کودکان در مقابل تاثیرات منفی اینترنت و بالاتر از آن تلفنهای هوشمند محافظت کند. او آسیب تلفنهای هوشمند را بسیار بزرگتر میبیند چون آنها در همه جا حضور دارند. او با اشاره به مطالعهای که در دانشگاه ملی سئول درباره شباهتهای فعالیتهای مغزی افراد معتاد به کوکائین و مشتاقان بازیهای رایانهای انجام شد میگوید والدین درک نمیکنند که اینترنت تا چه اندازه خطرناک است. اگر او اختیار داشت نوجوانان مجبور میشدند تا پایان دوران دبیرستان برای داشتن تلفن هوشمند منتظر بمانند.
در کشوری که یکی از پرارتباطترین جوامع جهان را دارد شانس برآورده شدن آرزوی او وجود ندارد اما بسیاری از والدین در کره جنوبی اذعان دارند که فرزندانشان بیش از حد به صفحه نمایش رایانهها و تلفنها چشم میدوزند. بررسی اخیر دولت که در زمینه اعتیاد به تلفنهای هوشمند و اینترنت صورت گرفت سهم کودکان 3 تا 9 سال و نوجوانان در ریسک بالای اعتیاد را به ترتیب 2 /1 و 5 /3 درصد میداند. شاید این ارقام بزرگ به نظر نرسند اما وقتی اعتیاد اتفاق بیفتد اثرات آن نابودکننده خواهد بود. برخی از این کودکان حداقل هشت ساعت در روز را با تلفن سپری میکنند و علاقهای به زندگی آفلاین (offline) ندارند. والدین این کودکان که بارها در تلاش برای دور کردن آنها از این وسایل ناکام ماندهاند نومیدانه به دولت روی آوردهاند. دولت انواع مختلف مشاوره، درمان و در شرایط حاد کمپهای معالجه را فراهم میسازد. هانگ هیون جو که در یکی از این کمپهای معالجه برای دولت محلی استان گیونگی، پرجمعیتترین استان کره جنوبی، کار میکند میگوید کودکانی که تحت معالجه قرار میگیرند اغلب 14 تا 16 سال دارند و نسبت دختر و پسر در آنها مساوی است. آنها هنگام ورود به اردوگاه تلفنهای هوشمند خود را تحویل میدهند و 12 روز را در خوابگاهها سپری میکنند. آنها غذای عادی میخورند و به ورزش و فعالیتهای گروهی میپردازند. هدف از این برنامه آن است که کودکان اعتماد به نفس خود را افزایش دهند و دوست پیدا کنند. اکثر آنها در ابتدا عبوس و بداخلاق هستند اما به تدریج بیشتر همکاری میکنند. ادعا میشود نرخ درمان (یعنی بازگشت به استفاده عادی از وسایل دیجیتال) 70 تا 75 درصد است. اما اردوگاهها هر سال فقط میتوانند چند صد کودک را بپذیرند و این تعداد برای پاسخگویی به تقاضا کافی نیست. رفع تمام نیازها به پول زیادی نیاز دارد. گمان میرود کره جنوبی بالاترین نرخ استفاده مشکلآفرین از اینترنت را در میان نوجوانان و بزرگسالان در جهان داشته باشد اما نگرانیها در مورد افزایش استفاده کودکان از رسانههای دیجیتال در غرب به ویژه در آمریکا نیز در حال شدت گرفتن است. در سال 2015 که تازهترین سالی است که ارقام قابل مقایسه بینالمللی در آن گردآوری شد از هر 10 کودک 15ساله در کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) 9 کودک به تلفن هوشمند دسترسی داشتند. آنها تقریباً 5 /18 ساعت در هفته آنلاین بودند که در مقایسه با سال 2012 پنج ساعت افزایش داشت بنابرین، این رقم اکنون باید بالاتر رفته باشد. حدود 16 درصد از این کودکان کاربران پرمصرف بودند. بدان معنا که بیش از شش ساعت در روز آنلاین بودند. تعداد کودکانی که اصلاً از اینترنت استفاده نمیکنند نزدیک به صفر است.
نوزادان با چشمانی چون کاسه خون
علاوه بر این، کودکان از سنین پایینتری استفاده از ابزارهای دیجیتال را آغاز میکنند. طبق گزارش بیتکام (BitKom)، انجمن صنایع دیجیتال، در آلمان 67 درصد از کودکان 10 تا 11ساله تلفن هوشمند خودشان را دارند. این درصد در میان 12 تا 13 سالهها به 88 میرسد. در بریتانیا 83 درصد از کودکان 12-11ساله و 96 درصد از کودکان 14-13ساله صاحب تلفن هوشمند هستند. اما این کودکان با تلفن هوشمندشان چه کاری انجام میدهند؟ جان پسر 12ساله اهل شمال لندن میگوید: «همه کار.» این پاسخ از ارسال پیام و صحبت با دوستان تا تماشای کلیپهای ویدئویی، بازی رایانهای و ورود به اسنپچت و اینستاگرام را دربر میگیرد. خواهر 10ساله جان هنوز تلفن هوشمند ندارد اما از آیپد (ipad)ی استفاده میکند که قابلیت اتصال به اینترنت را دارد. والدین آنها همانند اکثر دیگر والدین زمان کار با وسایل دیجیتال را محدود کردهاند اما همیشه فضا برای چانهزنی وجود دارد.
نوزادان و کودکان نوپا از وسایل دیجیتال مانند تبلت در زمانی استفاده میکنند که حتی قادر به صحبت کردن نیستند چه برسد به خواندن و نوشتن. آکادمی متخصصان کودک آمریکا در گذشته به والدین توصیه میکرد کودکان زیر دو سال را از صفحات دیجیتال دور نگه دارند اما اکنون میگوید گفتوگوی ویدئویی حتی برای نوزادان اشکالی ندارد. این آکادمی استفاده از برنامههای پرکیفیت را به میزان یک ساعت در روز برای کودکان دو تا پنجساله مناسب میداند. برخی متخصصان میگویند این دیدگاه باز هم بسیار محافظهکارانه است.
دیدگاههای مربوط به عادات دیجیتالی کودکان نیز به شدت چندقطبی هستند. جین تونیژ (Jean Twenge) استاد روانشناسی دانشگاه ایالتی سن دیهگو تمام این مفهوم را در عنوان کتابش بیان میکند: «نسل اینترنتی: چرا کودکان امروز که با یکدیگر مرتبط هستند طغیانگری کمتر، تحمل بیشتر و شادمانی کمتری دارند و اصلاً برای بزرگسالی آماده نیستند. این وضعیت چه معنایی برای ما دارد؟» به گفته او تلفنهای هوشمند زندگی نسل کودکان آمریکایی متولد سالهای 1995 تا 2021 در هر مکان و با هر پیشزمینه خانوادگی را بهطور بنیادین متحول ساخته است. به عقیده او استفاده بیش از حد کودکان از اینترنت و رسانههای اجتماعی آنها را منزوی و افسرده میسازد و سلامت جسمی و به ویژه سلامت روحی آنها را بهطور جدی به خطر میاندازد به گونهای که گاهی اوقات آنها را به مرز خودکشی میرساند.
دیگران یادآوری میکنند که هنگامی که در نیمه دوم قرن 20 تلویزیون در میان مردم رواج یافت هشدارهای مشابهی داده شده بود. در آن زمان همگان بر این باور بودند که اگر کودکان ساعات زیادی را در روز به تماشای تلویزیون بگذرانند لال، چاق و تنبل خواهند شد. اما امروزه تماشای دستهجمعی تلویزیون برای والدین و فرزندان به یک فعالیت خانوادگی ارزشمند تبدیل شده است. هنگامی که فناوریهایی از قبیل رادیو، کلمات نوشتاری و کتابهای چاپی پدیدار شدند در ابتدا خطرآفرین و شیطانی به نظر میرسیدند.
برخی از خطرات استفاده از اینترنت هنوز مورد توجه قرار نگرفتهاند. به عنوان مثال کودکان حجم زیادی از دادهها را تولید میکنند. این کار حتی قبل از تولد آنها و زمانی آغاز میشود که والدین اولین اسکن از جنین را به اشتراک میگذارند. تولید دادهها از طریق تعامل مداوم کودک با ابزارها و برنامهها در کانالهای زیادی ادامه مییابد. این دادهها را هرگز نمیتوان برگرداند. آنها برای طرفهای ثالث در دسترس خواهند بود و هیچکس نمیتواند بگوید چگونه ممکن است از آنها استفاده شود. مونیکا بالگر از سازمان پژوهشی داده و جامعه (Data & Society) که در زمینه تاثیرات اجتماعی و فرهنگی فناوریهای پر از داده تحقیق میکند میگوید اثر تولید و توزیع دادهها ممکن است تا سالها بعد آشکار نشود.
دانا بوید بنیانگذار سازمان در کتابی با عنوان «موضوع پیچیده: زندگی اجتماعی نوجوانان شبکهزده» بیان میکند آنلاین بودن طولانیمدت میتواند برای نوجوانان زیانبار باشد حداقل به این دلیل که آنها زمان کمتری برای دیگر فعالیتها خواهند داشت. اما او همزمان میپذیرد که از آنجا که اکثر جوانان امروز فرصت و زمان کمتری برای بیرون رفتن و دیدن دوستان دارند نیازمند مکانی هستند که در آن بهطور خصوصی با یکدیگر گفتوگو کنند. اینترنت امکان چنین همایشی را برای آنها فراهم میسازد. قطعاً نوجوانان قدردان آن هستند. در کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه 84 درصد از نوجوانان 15ساله میگویند شبکههای اجتماعی آنلاین بسیار مفید هستند و نیمی از آنها اظهار کردند اگر نتوانند آنلاین شوند احساس بدی به آنها دست خواهد داد. دانیل کارد فلت از دفتر پژوهش اینوسنتی (Innocenti) متعلق به یونیسف (آژانس کودکان سازمان ملل) در جستوجوی شواهدی بود تا ببیند چگونه استفاده کودکان از فناوری دیجیتال بر سلامت ذهنی، روابط اجتماعی و فعالیتهای جسمی آنها تاثیر میگذارد. برخلاف تصورات، او دلیل زیادی برای هشدار دادن پیدا نکرد. اکثر مطالعاتی که او بررسی کرد به این نتیجه میرسند که فناوری به کودکان کمک میکند با دوستان در ارتباط باشند و دوستان جدیدی نیز پیدا کنند. در دهههای 1990 و 2000 که اینترنت پدیده نسبتاً جدیدی بود اینگونه مزایا کمتر دیده میشدند چراکه به نظر میرسید اینترنت مردم را منزوی میسازد، اما امروزه که تقریباً همه آنلاین هستند، اینترنت به مکانی اجتماعی و شلوغ تبدیل شده است. اندازهگیری آسیبهایی که صرف زمان زیاد در اینترنت به سلامت کودکان وارد میکند آسان نیست. البته آشکار است که این کار فعالیتهای فیزیکی را کاهش میدهد که ممکن است برای سلامتی عمومی آنها خوب نباشد یا باعث چاقی کودکان شود. اما نمیتوان جهتگیری مشخصی انجام داد. شاید کودکان به این دلیل چاق میشوند که غذای ناسالم زیادی میخورند. شاید تبلیغاتی که در صفحات اینترنتی یا جاهای دیگر میبینند آنها را به پرخوری و در نتیجه کاهش فعالیتهای فیزیکی وسوسه میکند. بهطور کلی به نظر میرسد رابطه بین فناوری دیجیتال و سلامت ذهنی کودکان به شکل حرف یو (U) باشد. پژوهشگران متوجه شدهاند که استفاده میانهروانه میتواند مفید باشد در حالی که عدم استفاده یا استفاده بیش از حد زیانآور است. اما در هر حالت تاثیرات بسیار اندک هستند و کودکان به طرزی باورنکردنی در مقابل استفاده میانهروانه یا حتی بیش از حد از صفحات اینترنتی مقاوم هستند. با وجود نمونههای آشکار استفاده بیش از حد، عباراتی مانند «اعتیاد» یا «شیفتگی» مبالغهآمیز هستند. هیچگونه شواهد واقعی وجود ندارند که نشان دهند صرف زمان زیاد در اینترنت همانند سوءاستفاده از مواد مخدر میتواند در درازمدت به زندگی کاربران آسیب بزند.
زمانی برای خواب نیست
اما این حرفها بدان معنا نیست که نباید نگران نباشیم. مشکلات مربوط به سلامت روحی بیشترین بیماریها در میان جوانان هستند. مطالعهای که در میان کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه انجام گرفت نشان میدهد که یکچهارم از جوانان این کشورها به اختلال ذهنی مبتلا هستند. هر نوع افزایش این تعداد هرچند هم کم باشد خوشایند نیست. کاربرانی که از رسانههای اجتماعی و بازیهای ویدئویی زیاد استفاده میکنند از کمبود خواب رنج میبرند که میتواند به اضطراب و افسردگی بینجامد. اما باز هم مشخص نیست کدام یک علت و کدام یک معلول است.
باجگیری سایبری نیز در حال رواج یافتن است هرچند بر تعداد نسبتاً اندکی از کودکان تاثیر میگذارد و متخصصان آسیب آن را از آسیبهای جسمی کمتر میدانند. موضوع دیگر آنکه مردم در رسانههای اجتماعی تلاش میکنند زندگی خود را پرتجمل و باشکوهتر از آنچه در واقعیت هست نشان دهند و همین باعث میشود کودکان احساس کنند از دیگران عقب ماندهاند. سونیا لیوینگستون استاد روانشناسی اجتماعی در مدرسه اقتصاد لندن دههها زمان برای پیدا کردن رابطه میان کودکان، رسانهها و اینترنت صرف کرد. او نتیجهگیری میکند که صفحات مجازی اغلب مقصر اضطراب والدینی که در محیطهای پرتنش هستند قلمداد میشوند بدون اینکه شواهدی دال بر زیانبار بودن آنها وجود داشته باشد. آنچه او را از همه بیشتر نگران میسازد آن است که صفحات اینترنتی ابزاری در دست طبقه متوسط است تا برتری اجتماعی خود را دائمی سازند. کودکان خانوادههای مرفه در کلاسهای آموزش مهارتهایی از قبیل «چگونه یک یوتیوبر (You Tuber) شویم» ثبت نام میکنند در حالی که والدین فقیر توانایی مالی آن را ندارند. این شرایط نگرانیهایی را در دو سوی اقیانوس اطلس ایجاد میکند چراکه پرورش فرزندان به میدان جنگ جدیدی برای رفاه طبقاتی تبدیل میشود.
نمیتوان به صراحت درباره استفاده از اینترنت نظر داد. آنچه برای کودکی با یک سن خاص خوب است ممکن است برای کودکی با کمی تفاوت سنی کاملاً بد باشد. اما آشکار است که دخالت والدین به ویژه در مورد کودکان خردسال میتواند سودمند باشد. تماشای یک ویدئوی آنلاین با یکدیگر یا جستوجوی آنلاین چیزها و صحبت درباره آن با خواندن یک کتاب در جمع خانواده تفاوتی ندارد. مشکل آنجاست که والدین امروز اغلب به کودکان توجه زیادی نمیکنند چون خود آنها همیشه درگیر تلفنهای هوشمند هستند.
منبع: اکونومیست