بحث مناقشهبرانگیز
هزینه تحصیلات عالی
از بسیاری جهات، سیل پیشنهادهای جسورانه و پیشرو در زمینه دورههای آموزشی در سراسر عرصه سیاسی آمریکا در سال 2015 و زمانی آغاز شد که برنی سندرز سناتور مستقل ورمونت برنامه تحصیل رایگان در مقاطع عالی در دانشگاههای دولتی را در مرکز دستور کار کارزار انتخابات ریاستجمهوریاش قرار داد. در آن زمان این دیدگاه تندروانه و حتی فریبکارانه به نظر میرسید. اکنون باید منتظر بود و دید دموکراتهای حاکم چه موقع با این نظر مخالفت میکنند. البته برخی از آنها از جمله پیت بوتیگیگ شهردار سوثبند (South Bend) این مخالفت را آغاز کردهاند و استدلالهای آنها هنوز قدرتمند است. آنها میگویند چرا باید پول مالیاتدهندگان صرف فرزندان ثروتمندان شود به جای آنکه کمکهای مالی سخاوتمندانهتری به فقرا ارائه شود؟ مناظرات دموکراتها در مورد تحصیلات دانشگاهی رایگان در حقیقت بخشی از عدم توافق عمیقتر در زمینه بهترین راه ساختاردهی یک دولت رفاه بهشمار میرود. در اکثر بخشهای جهان ثروتمند تحصیل در دانشگاههای دولتی بهجز هزینه کتاب و مخارج زندگی رایگان یا تقریباً رایگان است. در دانمارک دانشجویان حتی کمکهزینه تحصیلی نیز دریافت میکنند. اما دانشجویان آمریکایی و بریتانیایی شهریههایی سنگین میپردازند و این شهریهها مرتب بالاتر میروند. در سال 1998 تغییراتی در قانون بریتانیا صورت گرفت که به دانشگاههای دولتی اجازه دریافت شهریه میداد. در سه دهه گذشته میانگین شهریه برای چهار سال تحصیل در دانشگاههای دولتی آمریکا (پس از تعدیل با تورم) تقریباً سه برابر شد. افزایش هزینهها نمایانگر تحولی به سمت رویکردی آزمایششده (آزمون وسع) برای پوشش هزینههای تحصیلات عالی است. هزینههایی که در سراسر جهان به طور یکنواخت افزایش مییابد. در کشورهایی مانند آمریکا و بریتانیا بخشی از این هزینهها به شکل افزایش شهریه به دانشجویان منتقل میشود. همزمان دانشجویان فقیرتر مشمول دریافت کمکهای مالی میشوند در حالی که دانشجویان متمول باید شهریه کامل را پرداخت کنند. در این کشورها اکثر سیاستمداران چنین رویکردی را عادلانه میدانند. تحصیلات دانشگاهی برخلاف تحصیلات مدرسهای در بسیاری از کشورهای پیشرفته مورد توجه اقلیتی از جامعه قرار میگیرد. در سرتاسر کشورهای ثروتمند عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) فقط 45 درصد از بزرگسالان 25 تا 34ساله تحصیلاتی بالاتر از دبیرستان دارند. این افراد از خانوادههای ثروتمند هستند و در مجموع درآمدشان از دیگر مردم بالاتر است. برنامهای همگانی که فقط به نفع ثروتمندان تمام شود و حتی نیمی از جمعیت کشور را دربر نگیرد به هیچ عنوان مطلوب سیاستمداران برابریطلب نیست هرچند ممکن است سیاستمداران علاقهمند به رای جوانان را وسوسه کند. به نظر سیاستمداران بهتر است کمکهای مالی به سمت خانوادههای کمدرآمد سوق داده شوند. رویکرد اقتصادی نیز به نکتهای مشابه اشاره میکند. به خاطر مهارتهایی که در دانشگاه کسب میشوند و ارتباطات و شایستگیهایی که ایجاد میشوند و همچنین وجههای که دارنده مدرک دانشگاهی در برابر کارفرمایان پیدا میکند، تحصیلات بالاتر از دبیرستان در واقع نوعی سرمایهگذاری در توان درآمدی آینده فرد به حساب میآیند. از آنجا که دانشجویان اکثر منافع را بهدست میآورند خود باید هزینه آن را بپردازند حتی اگر لازم باشد به خاطر درآمد بیشتر آینده اکنون بدهکار شوند. پرداخت یارانه باعث میشود افراد تشویق شوند سالهای بیشتری از عمر خود را در دانشگاه بگذرانند در حالی که همین زمان را میتوان به امور بهتر تخصیص داد. در مقابل این دیدگاه، طرفداران تحصیل دانشگاهی رایگان مجموعهای از استدلالهای عملی ارائه میدهند. به گفته آنها دقیقاً به دلیل اینکه دانشگاه رایگان نیست دانشجویان دانشگاه از خانوادههای ثروتمند هستند. این استدلال تا حدی منطقی است. شهریههای بالا برخی افراد را از تحصیلات دانشگاهی دور میراند. چندین تحلیل مربوط به اخذ شهریه در دانشگاههای بریتانیا نشان میدهند که این اقدام با حضور در دانشگاه رابطهای منفی دارد. گزارش اندیشکده «موسسه مطالعات مالی» برآورد میکند افزایش هزارپوندی (1243 دلار) در شهریه دانشگاه 9 /3 درصد کاهش تمایل فارغالتحصیلان دبیرستانی به ادامه تحصیل را به همراه دارد. مطالعه توماس کین از دانشگاه هاروارد به این نتیجه رسید که وضعیتی مشابه در آمریکا نیز وجود دارد. پژوهش سوزان دینارسکی از دانشگاه میشیگان و جودیث اسکات کلایتون از دانشگاه کلمبیا نتیجه میگیرد که هرگاه هزینه تحصیل پایینتر بیاید نرخ حضور و اتمام تحصیل در دانشگاه بالاتر میرود. پژوهش آنها همچنین نشان میدهد که سختی مقررات مشمولیت کمکهای مالی و فرآیندهای درخواست آن میتواند مزایای آن را کمرنگ سازد. در مقابل، درک و اجرای تحصیل رایگان آسان است. علاوه بر این، ثروتمندان میتوانند در آینده از طریق مالیاتهای پیشرو بهای امتیازات انحصاری خود را بپردازند. آقای سندرز پیشنهاد داد هزینه برنامهاش از طریق مالیات بر تراکنشهای مالی تامین شود و رقیب دموکرات او سناتور الیزابت وارن عقیده داشت میتوان هزینه تحصیلات رایگان را با اعمال مالیات بر مولتی میلیونرها تامین کرد. در هر حال، بسیاری از جوانان خانوادههای ثروتمند به جای حضور در دانشگاههای رایگان دولتی به دانشگاههای خصوصی گرانقیمت میروند.
گرگها و پوست گوسفند
اما قویترین استدلالها در حمایت از دانشگاه رایگان به ارزشها مربوط میشوند تا به کارآمدی اقتصادی. از دیدگاه سیاستمدارانی مانند برنی سندرز تحصیلات دانشگاهی بخشی از بسته خدمات اساسی است که جامعه باید به اعضایش ارائه دهد. وجود شهروندان دارای تحصیلات بالا منافع اجتماعی فراوانی به همراه دارد. با این حال چنین استدلالات مبتنی بر ارزشها (فارغ از احساس افراد به آنها) به خاطر افزایش نابرابریها کمرنگ میشوند. هرچه ثروتمندان از بقیه افراد جامعه بیشتر فاصله بگیرند افزایش قدرت سیاسی آنها جلوی افزایش مالیات لازم برای تامین مالی خدمات عمومی همگانی را میگیرد. نابرابری ممکن است حفظ پایداری آن دسته از خدمات عمومی جامع را که زیربنای جامعه مساواتطلب هستند دشوارتر سازد.