کوچ دستهجمعی نهنگها
فعالیت بازیگران بزرگ در بازارها چگونه است؟
نهنگها شکارچیان بسیار باهوشی هستند و گاهی به صورت گروهی به شکار میروند. بعضی از آنها، ماهیهای کوچک را صید میکنند و به همین منظور از تکنیک هوشمندانهای بهره میگیرند. اما این نهنگها تنها در دریا بازیگرانی باهوش و خوشفکر نیستند، بلکه استراتژی شکار نهنگها در بازارهای سرمایه نیز بهکار گرفته میشود.
نهنگها شکارچیان بسیار باهوشی هستند و گاهی به صورت گروهی به شکار میروند. بعضی از آنها، ماهیهای کوچک را صید میکنند و به همین منظور از تکنیک هوشمندانهای بهره میگیرند. اما این نهنگها تنها در دریا بازیگرانی باهوش و خوشفکر نیستند، بلکه استراتژی شکار نهنگها در بازارهای سرمایه نیز بهکار گرفته میشود.
بازارهایی نظیر ارز، سهام و ارزهای دیجیتالی، بازارهایی هستند که عمدتاً از آنها به عنوان مکانی برای فعالیت نهنگها یا بازیگران بزرگ یاد میشود. سوال مشخص این است که آیا این بازیگران بزرگ هستند که سمت و سوی بازار را مشخص میکنند؟ و اینکه اگر این بازیگران در تغییرات قیمتی موثر هستند، این رفتارها به چه صورت انجام میشود؟ بررسیها نشان میدهد روندی که طی ماههای گذشته در بازار ارز حکمفرما و با خروج بازیگران بزرگ همراه شده است، بیتفاوت به رفتار نهنگها نیست. به همین منظور باید استراتژی بازیگران بزرگ، در بازار ارز مورد بررسی و آنالیز قرار گیرد.
اصولاً نهنگها در بازارها دست بالا را دارند. یکی از رایجترین روش نهنگها بهرهگیری از تکنیک پامپ و دامپ است. نهنگها با توجه به سرمایه بالایی که در دست دارند، میتوانند به یکباره قیمت بازار را به صورت تصاعدی رشد بدهند که این سیاست را پامپ مینامند.
به دلیل اینکه انحصار بازار دلار برعهده سازمان خاصی نیست و میزان ارز نقدی بازار در شرایط مختلف نوسان میکند، این روش موثر میافتد. بنابراین هنگامی که بازیگران بزرگ، شروع به خرید با حجم بالا میکنند، این موضوع منجر به افزایش زیاد بهای ارز در بازار میشود، گاهی اوقات این خرید به میزان کم آغاز میشود.
اما این خریدها در زمانی صورت میگیرد که میزان افزایش قیمت همواره بالاست و مورد توجه واقع میشود. با بالا رفتن قیمتها توجه ماهیهای کوچک بازار به این نکته جلب میشود که سرمایهگذاری در این بازار چقدر میتواند به صرفه باشد، در این شرایط سرمایهگذاران کوچک به دنبال این هستند که با افزایش میزان سرمایهگذاری خود در بازار، همانند بازیگران بزرگ سود کسب کنند و وارد بازار میشوند. این شرایط نیز دوباره منجر به افزایش قابل توجه قیمتها میشود، درست موضوعی که مدنظر نهنگهاست. اما از یک زمان به بعد، که شرایط بازدهی برای نهنگها مطلوب باشد، فاز دوم یعنی دامپ آغاز میشود، نهنگها به شکل دستهجمعی از بازار خارج میشوند و موج بزرگی از تغییرات به وجود میآید، اما این خروج نیز آگاهانه صورت میگیرد، به نحوی که در فاز خروجی نیز به دنبال کسب سود از ماهیها هستند.
در فاز دوم، قیمتها شروع به کاهش میکنند. در این شرایط بازیگران کوچک یا به اصطلاح ماهیها فکر میکنند که این کاهش قیمت موقتی است و بازار را ترک نمیکنند. بنابراین حتی در این شرایط نیز به خریدهای خود در بازار ادامه میدهند، اما با سرمایهگذاری بیشتر، سود بیشتری عاید نهنگها میشود. نهنگها در این بازار تا میتوانند شکار میکنند و هنگامی که تلاطم دریا کاهش پیدا میکند، بسیار آهسته بازار را ترک میکنند. در این شرایط، سرمایهگذاران خرد در این بازار باقی میمانند، به این امید که موج دیگری به وجود آید و بتوانند در این بازار کسب سود کنند، اما در حقیقت باید به این نکته اشاره کرد که موج دیگر قیمتی نیز باعث ورود نهنگها در بازار خواهد شد و در نتیجه عمدتاً میزان سود به دست آمده برای بازیگران خرد، بسیار کم بوده است.
بهرهگیری از دیوار فروش
یکی از تدابیر ویژهای که نهنگها برای بلعیدن سرمایه استفاده میکنند، بهرهگیری از «سل وال» است. به این منظور نهنگها باید دو ابزار داشته باشند، یکی سرمایه زیاد و دیگری اطلاعات کافی درباره فعالیت دیگر بازیگران. این سیاست درباره بازارهایی بهکار گرفته میشود که ارزش آن در یک دوره زمانی کوتاه، چند برابر رشد میکند. نهنگهایی که از این روش استفاده میکنند، همواره به اطلاعات داخلی دسترسی دارند و پیش از آنکه کل بازار بداند؛ متوجه تغییرات آن میشوند.
در این روش نهنگها، ارزهای ارزان را میخرند و آن را نگه میدارند، به هر میزان که دارای موقعیت بهتری باشند، بیشتر میتوانند قیمتها را تغییر دهند. یک نکته مهم که در اینجا میتوان به آن اشاره کرد این است که به دنبال یک اتفاق بهخصوص قیمتها همانطور ثابت میمانند و بالا نمیروند.
این موضوع سرمایهداران را نگران کرده و آنها را به فروش، آن هم با پایینترین قیمت ممکن ترغیب میکند. نهنگها هم از فرصتی که پیش آمده برای خرید استفاده میکنند. اما با ایجاد یک خبر نوسانی این دیوار فروش برداشته میشود، در این شرایط تقاضا افزایش پیدا میکند و موج قیمتی بزرگی در بازار ایجاد میشود. وقتی که حاشیه قیمتی به اندازه لازم گسترش پیدا میکند، نهنگها دامپ کردن را آغاز میکنند. با این حال، دیوارهای فروش اغلب برای ترساندن یا ایجاد برداشتهای خاص در سایر بازرگانان ساخته میشوند.
این بدان معنی است که این سفارشات به ندرت در کل پر میشود. در حقیقت، نهنگها در تلاش برای تاثیرگذاری بر قیمت دارایی، چندین بار دیوارهای فروش را ایجاد و حذف میکنند. به عنوان مثال، یک دیوار فروش ممکن است سایر معاملهگران را ترغیب کند تا سفارشات فروش خود را در زیر این دیوار قرار دهند که بهطور بالقوه باعث ایجاد حرکت رو به پایین میشود. این موضوع نشان میدهد که در واقع بازارهایی که با نوسان روبهرو میشوند، محل جولان نهنگها هستند، اصولاً نهنگها هم در دریای طوفانی و هم در زمان آرامش دریا، به دنبال کسب سود هستند و این موضوع فرصت جولان ماهیهای کوچک را میگیرد.
رفتارشناسی بازار ارز
سوال مشخص این است که آیا در بازار ارز نیز خروج بازیگران بزرگ یا نهنگها اتفاق افتاده است؟ آیا اصلاً سمت و سوی بازار ارز را نهنگها مشخص میکنند؟ به نظر میرسد که در حال حاضر بازار ارز کشور نیز در بخش دامپ وجود دارد، در این فاز، بازیگران بزرگ به دلیل کاهش نوسانات به دنبال خروج از بازار هستند و این کار را با استراتژی هوشمندانه انجام میدهند. این در حالی است که بررسیها نشان میدهد که با انتشار یک خبر مهم در بخش سیاسی، بازار ارز میتواند دوباره به جولانگاهی برای فعالیت نهنگها بدل شود. در این شرایط سیاستگذار باید استراتژی مشخصی داشته باشد. در کشورهای دیگر نیز، بازیگران بزرگ نیستند که تنها شرایط بازار را تعیین میکنند، بلکه سیاستگذاران با بهرهگیری از ابزارهای مناسب، محدوده بازی نهنگها را مشخص کردهاند.
این موضوع در حالی است که رشد نقدینگی در سالهای گذشته، باعث شده طعمه نهنگها در بازارها افزایش یابد، یکی از راههایی که باعث افزایش شفافیت در بازارهای سرمایهگذاری میشود، این است که رشد نقدینگی متناسب با شرایط اقتصادی کشور باشد و از سوی دیگر، سیاستگذار نیز بتواند با بهرهگیری از ابزار نرخ بهره در بازار، به حرکت این سرمایهگذاران جهت دهد، در غیر این صورت خروج و ورود این بازیگران بزرگ در هر بازاری میتواند آن را با نوسان بزرگ روبهرو کند.