شناسه خبر : 47776 لینک کوتاه

مرگ رستاخیز

چرا حزب رستاخیز بلوغ‌نیافته از بین رفت؟

حزب رستاخیز، یگانه حزب سیاسی سال‌های 1353 تا 1357 عمر کوتاهی داشت و ناکام ماند، یک پروژه سیاسی که از همان ابتدا شکست‌خورده بود و به هزار ضرب‌وزور و قدرت و ثروت و دستور و خواهش و تمنا هم نتوانست زنده بماند.

محمدرضا پهلوی در کتاب ماموریت برای وطنم که در سال 1349 منتشر شد، می‌نویسد: «اگر من دیکتاتور بودم تا پادشاه مشروطه، سعی می‌کردم مانند هیتلر یا آنچه امروز در کشورهای سوسیالیستی (کمونیستی) می‌بینید، رهبری یک حزب واحد و مسلط را به دست بگیرم.» اما تنها چهار سال بعد در اسفند 1353 که مغرور از درآمدهای سرشار نفتی و محصور در توهم قدرت است، دستور تشکیل حزب «رستاخیز ملت ایران» را می‌دهد و همه دیگر احزاب و گروه‌های سیاسی را مجبور به پیوستن به این تک‌حزب می‌کند. چنین اقدامی به وضوح با روند توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در تضاد بود و نتیجه‌اش نارضایتی طبقه متوسط و تحصیل‌کرده، روشنفکران و نخبگان و حتی تکنوکرات‌ها و بوروکرات‌های دولت بود.

شاه یک انتخاب آزاد فردی را تبدیل به یک امر دستوری کرده بود، گویی سازمان ثبت احوال را تبدیل به یک حزب سیاسی بکند. حزب رستاخیز خیلی زود و تنها چهار سال بعد به بن‌بست رسید و منحل شد؛ پیش از آنکه بتواند به درستی پا بگیرد و اثرگذار باشد.

 

دراین پرونده بخوانید ...