دلیل توجه جامعه جهانی به انتخابات ریاستجمهوری ایران چیست؟
نگاه دنیا به انتخابات ایران
روز ۲۹ اردیبهشت سال جاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران برگزار شد و مردم برای انتخاب رئیسجمهوری که طی چهار سال آینده مسوولیت اجرایی کشور را بر عهده خواهد داشت پای صندوقهای رای رفتند.
روز ۲۹ اردیبهشت سال جاری انتخابات ریاستجمهوری در ایران برگزار شد و مردم برای انتخاب رئیسجمهوری که طی چهار سال آینده مسوولیت اجرایی کشور را بر عهده خواهد داشت پای صندوقهای رای رفتند. مسائل مختلفی روی رای و نظر مردم تاثیر داشت. از سیاستهای خارجی دولت گرفته تا نحوه اجرای برجام و آینده این توافق بینالمللی ولی مهمترین و اصلیترین دغدغه مردمی که پای صندوقها رفتند مسائل اقتصادی و زندگی روزمره آنها بوده و هست. طبق نظرسنجیهای انجامشده مسائل اقتصادی اصلیترین دغدغه برای مردم ایران است و سیاستهای اقتصادی دولتی که قرار است روی کار بیاید در تصمیمگیری آنها تاثیر زیادی دارد. بسیاری از افراد در مورد انتظار خود نسبت به مشاهده تاثیر برجام روی شرایط اقتصادی کشور میگفتند. طبق نظرسنجیهای انجامشده ۷۲ درصد از مردم ایران بر این باورند که بهبود اوضاع اقتصادی ایران را بعد از اجرایی شدن برجام در زندگی شخصی و محیط کار خود حس نکردهاند، اگرچه تاثیر این توافق بینالمللی در روابط خارجی ایران و نوع مراودات اقتصادی و مذاکرات انجامشده در کشور به خوبی مشهود است. بعد از اجرایی شدن توافق هستهای شمار سفرهای هیاتهای خارجی به ایران و سفرهای مقامات ایرانی به کشورهای صنعتی اروپایی افزایش یافت و این سفرها بستر رشد اقتصادی و افزایش حجم و ارزش تعاملات اقتصادی ایران و غرب را فراهم کرد.
انتخابی تاثیرگذار
انتخابات سال جاری یکی از مهمترین انتخاباتهای ریاستجمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که دلیل این مساله را میتوان در جایگاه و قدرت فعلی ایران در عرصه بینالملل دانست. این انتخابات، انتخاباتی است که میتواند هدفگیری سیاستهای خارجی و داخلی ایران را برای دوره چهارساله آینده تحت تاثیر قرار دهد و نشان دهد که آیا ایران عضوی تاثیرگذار و تصمیمگیر در عرصه بینالملل باقی میماند یا دوباره از اقتصاد دنیا خارج میشود. به همین دلیل انتخابات ریاستجمهوری ایران در روز ۲۹ اردیبهشت سال جاری نهتنها برای ایران بلکه برای کشورهای خاورمیانه و کشورهای غربی اهمیت زیادی دارد. تایمز در گزارشی در مورد دلیل اهمیت انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ ایران نوشت: ایران یکی از باثباتترین و تاثیرگذارترین کشورها در منطقه خاورمیانه است و ذخایر نفت و گاز طبیعی بسیار زیادی دارد. این کشور بعد از جنگ هشتساله با عراق توانسته است صلح و ثبات خود را حفظ کند و با وجود چالشهای اقتصادی همچنان کشوری یکپارچه و قدرتمند باقی بماند. از طرف دیگر ایران به دلیل دارا بودن نفت و گاز طبیعی و کنترل تنگه هرمز و دسترسی به آبهای خلیجفارس و دریای خزر اهمیت استراتژیک زیادی دارد و این اهمیت بعد از برداشته شدن تحریمها و وارد شدن این کشور به جامعه اقتصادی دنیا افزون شده است. به همین دلیل است که انتخابات ریاستجمهوری در این کشور و تعیین موضع سیاسی و اقتصادی این کشور بعد از برگزاری انتخابات برای کشورهای اطراف ایران اهمیت زیادی دارد و این اهمیت کاملاً قابل درک است. ولی دلیل اهمیت این انتخابات برای جهانیان چیست؟ چرا در سال جاری در رسانههای خبری و روزنامههای مختلف در مورد انتخابات ایران صحبت شده است و این انتخابات از زوایای مختلف مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است در حالی که در دورههای گذشته تنها از منظر منطقهای و کشوری در مورد انتخابات ایران صحبت میشد؟
دلیل اهمیت انتخابات ایران در سطح جهان
تا قبل از سال ۱۳۹۶، مقالات زیادی در مورد تاثیر انتخابات ایران روی بازارهای جهانی یا تعاملات اقتصادی دنیا نوشته نشده بود زیرا ایران بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و تحمیل تحریمهای اقتصادی از طرف کشورهای غربی به ایران به بهانههای مختلف -تحریم موشکی، هستهای و...- رابطه اقتصادی و سیاسی زیادی با کشورهای صنعتی به خصوص آمریکا نداشت. از طرف دیگر رابطه اقتصادی ایران با کشورهای اروپایی هم تحت تاثیر تحریمهای آمریکا قرار داشت. در جریان توسعه فعالیت هستهای در ایران و ادعای غرب مبنی بر تسلیحاتی بودن برنامه هستهای، رابطه ایران و غرب تیرهتر شد و وضع تحریمهای اقتصادی و تحریمهای بانکی و نفتی ایران را به طور کامل از اقتصاد جهانی خارج کرد. در نتیجه تحریمهای هستهای ایران در هر سال هزینهای بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار به اقتصاد کشور تحمیل شد و ایران بخشی از توان صادرات نفت را از دست داد. در این سالها ایران کمتر از یک میلیون بشکه نفت در روز صادر میکرد و اقتصاد کشور که وابسته به درآمد حاصل از صادرات نفت بود وارد رکود شد. در جریان تحریمها بود که بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار از ثروت ایران در بانکهای خارجی بلوکه شد و ایران این اجازه را نداشت که از درآمد حاصل از صادرات نفت خود استفاده کند. بلوکه شدن منابع مالی ایران بعد از تحریمهای بانکی و بسته شدن راههای تعامل اقتصادی و مالی ایران با غرب اتفاق افتاد و آسیب زیادی به اقتصاد کشور وارد کرد و ایران را با مشکل رکود، تورم فزاینده، بیکاری و افت ارزش پول مواجه کرد.
به دلیل جدایی ایران از اقتصاد دنیا، نهتنها اقتصاد ایران بلکه سیاستهای این کشور در عرصه جهانی چندان تاثیرگذار نبود و به همین دلیل گزارش و تحلیلی در مورد تاثیر انتخابات ایران روی بازارهای جهانی یا اقتصاد دنیا منتشر نمیشد. در این سالهای سخت اقتصادی تمامی رسانههای غربی در مورد تداوم تحریمهای اقتصادی و خروج کامل ایران از معادلات اقتصادی و تاثیرات آن صحبت میکردند. اما بعد از نهایی شدن توافق هستهای ایران و غرب و اجرایی شدن برجام در سال ۲۰۱۶ میلادی ورق برگشت. از این زمان روند برداشته شدن تدریجی تحریمهای اقتصادی آغاز شد و ایران به عنوان عضوی از جامعه اقتصادی دنیا شناخته شد. البته انتقادهای زیادی در مورد سرعت پایین برداشته شدن تحریمها مطرح شد ولی همین روند تدریجی هم موجی از امید را به اقتصاد تزریق کرد که خود منافع زیادی داشت.
یکی از صنایعی که بعد از برداشته شدن تحریمهای اقتصادی به سرعت توانست رشد کند، صنعت نفت بود. از این سال به بعد سهم ایران در بازار نفت دنیا رشد کرد، بازارهای صادراتی ایران افزایش یافت، سرمایهگذاران خارجی برای بررسی شرایط اقتصادی ایران و مطالعه فرصتهای موجود در این کشور به ایران سفر کردند و در نهایت روسا و مقامات ارشد ایران و کشورهای صنعتی اروپایی سفرهایی به کشورهای یکدیگر داشتند و برای توسعه روابط اقداماتی انجام دادند. با وجود اینکه روند برداشته شدن تحریمها تدریجی بود و بازسازی روابطی که در نتیجه سالها بیاعتمادی آسیب زیادی دیده بود نیاز به زمان داشت ولی ایران توانست دوباره به اقتصاد دنیا بازگردد و در رسانههای جهانی تصویری مثبت از خود نشان دهد و این بهترین ابزار برای مقابله با غرضورزان غربی بود. حال که ایران عضوی از جامعه جهانی است، دارای منابع زیاد ثروت از جمله ذخایر زیاد نفت و گاز طبیعی است و سرمایهگذاران برای همکاری با ایران مشغول مطالعه هستند، دیگر جهان در برابر انتخابات ایران و رئیسجمهوری که قرار است اداره این کشور را بر عهده بگیرد بیتفاوت نیست و سیاستهای دولتی که ممکن است در نتیجه انتخاب روز بیست و نهم روی کار بیایند به دقت بررسی میشود.
در ماههای اخیر دهها مقاله در مورد تاثیر انتخابات ایران روی اقتصاد دنیا، روابط خارجی ایران با دیگر کشورها و حتی سیاستهای جهانی حوزه انرژی منتشر شده است. مقالاتی که برخی با دیدی غیرواقعی به تحلیل شرایط ایران پرداختهاند و برخی دیگر توانستهاند تصویری نسبتاً درست را از ایران و اقتصاد این کشور نشان دهند. نکتهای که تمامی نویسندگان در پی پاسخگویی به آن هستند این است که انتخابات ایران چه تاثیری روی بازارهای جهانی دارد؟ آیا بازار نفت، ارز، طلا و... تحت تاثیر این تحول سیاسی قرار دارند؟ آیا انتخابات ایران و نتیجه حاصل از آن میتواند باعث بر هم خوردن توافقی شود که بالغ بر یک دهه برای آن تلاش و مذاکره شد؟ آیا روابط خارجی ایران و در نهایت تعاملات بینالمللی دنیا تحت تاثیر این انتخابات قرار دارد؟ پاسخ این سوالات میتواند جهتگیری سیاستهای اقتصادی کشورهای غربی در قبال ایران را مشخص کند.
نفت و سیاست نفتی
ایران چهارمین کشور دارای ذخایر نفتی و ششمین کشور بزرگ تولیدکننده نفت است. حجم ذخایر تاییدشده نفت در این کشور برابر با ۱۵۸ میلیارد بشکه و میزان تولید آن برابر با 89 /3 میلیون بشکه در هر روز است و این میزان تولیدی است که ایران توانست بعد از اجرایی شدن برجام و برداشته شدن تحریمها داشته باشد. بعد از اجرایی شدن توافق هستهای دیگر ممنوعیت و محدودیتی برای سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در ایران به خصوص صنعت نفت و گاز این کشور وجود ندارد. اگرچه به دلیل حل نشدن کامل مشکل بانکی ایران و غرب و وصل نشدن بانکهای ایران به شبکه بانکی بینالمللی ورود سرمایهگذاران خارجی به سختی امکانپذیر است ولی بررسیها نشان از روند مثبت در این زمینه دارد.
در سالهای اخیر ایران مناقصههای زیادی برای توسعه حوزههای نفتی خود برای شرکتهای خارجی برگزار کرد که اگر این مناقصهها بتواند به قراردادهای اجرایی تبدیل شود، کشور میتواند بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی را در بخش اکتشاف نفت و گاز طبیعی جذب کند. از طرف دیگر وارد شدن شرکتهای بزرگ نفتی غربی به ایران همراه با انتقال تکنولوژیهای روز دنیا خواهد بود که مزایای زیادی برای شرکتهای ایرانی به همراه خواهد داشت و میتواند فرصتهای شغلی در کشور را هم افزایش دهد.
نتیجه انتخابات ریاستجمهوری میتواند روی بازار نفت تاثیر بگذارد. سیاست دولت جدید ایران در زمینه سطح استفاده از سرمایههای خارجی در صنعت نفت تاثیرگذار است. اگر دولتی روی کار بیاید که همکاری با شرکتهای غربی برای توسعه حوزهها را در اولویت قرار ندهد و به جای تلاش برای برطرف کردن روابط بانکی ایران و غرب به کدورتها و اختلافات ایران و غرب دامن بزند، در این صورت صنعت نفت ایران از رشد بیشتر باز میماند و چهبسا توان تولید کشور رشد نکند. در این شرایط ممکن است بخشی از بازارهای خارجی که هماکنون به دامنه بازارهای جذبکننده محصولات صادراتی ایران پیوستهاند، از همکاری با ایران امتناع کنند و صنعتی که یکی از اصلیترین صنایع اقتصاد ایران و تامینکننده درآمد صادراتی این کشور است از رشد بازماند. از طرف دیگر کاهش توان تولید ایران وضعیتی مانند شرایط سالهای تحریم برای بازار جهانی نفت ایجاد میکند که نه برای اقتصاد دنیا و نه برای ایران مطلوب نخواهد بود.
اهمیت بازار نفت و تحولاتی که در این بازار اتفاق خواهد افتاد و تاثیرپذیری آن از سیاستهای دولتی که قرار است روی کار بیاید یکی از دلایل مهم توجه جهانیان به انتخابات ایران است.
تاثیر انتخابات روی بازار داراییها
انتخابات ایران میتواند جهتگیری اقتصاد را در ایران تغییر دهد. اگر انتخابات زمینهساز افزایش ثبات و رشد اقتصادی و افزایش حجم سرمایههای خارجی در کشور شود، ارزش پول ایران رشد میکند و اقتصاد به ثبات میرسد. در نتیجه این انتخاب خواهد بود که بازارهای مالی به ثبات میرسند و سرمایهگذاران میتوانند از سرمایهگذاری سودی معقول به دست آورند. ارزش طلا در بازار جهانی هم میتواند تحت تاثیر انتخابات ایران باشد زیرا نتیجه این انتخاب است که میتواند جهتگیری سیاستهای جهانی در قبال ایران را هم نشان دهد. روی کار آمدن فردی که از تنشهای بینالمللی دوری میکند میتواند ثبات و امنیت اقتصادی را در جهان افزایش دهد و کارایی طلا به عنوان منبع حفظ ثروت و ارزش در دنیا از بین میرود. در این شرایط قیمت طلا رشد قابل ملاحظهای نخواهد داشت. در صورتی که فضای تنشآلودی بین ایران و غرب ایجاد شود احتمال وضع تحریمهای جدید یا حتی خطر درگیری نظامی افزایش مییابد، در آن صورت قیمت طلا باز هم رشد میکند و اقتصاد دنیا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. رشد قیمت طلا در جهان روی نرخ رشد اقتصادی دنیا و ارزش بورسها هم تاثیر خواهد داشت. به همین دلیل است که انتخابات ایران در معرض توجه رسانههای دنیا قرار گرفته است. البته باید این موضوع را هم در نظر داشت که در آمریکا فردی روی کار آمده است که سیاستهای متفاوتی نسبت به دولت اوباما دارد و درایت دولت قبل در تصمیمگیریهای این دولت مشاهده نمیشود. بنابراین در شرایط فعلی نقش و اهمیت دولتی که در ایران روی کار میآید بسیار زیاد است و این دولت باید بتواند ثبات و آرامش اقتصادی و سیاسی ایران را فراهم کند.
روابط خارجی ایران
قدرت دیپلماسی ایران و روابط سیاسی ایران و غرب تحت تاثیر سیاستهایی که دولت آینده وضع میکند قرار خواهد داشت. دولت آینده ایران میتواند سیاستی پویا در پیش بگیرد و روابط گرمی با جهان داشته باشد که این مساله منافع اقتصادی دوجانبهای خواهد داشت و سرعت عادی شدن روابط اقتصادی ایران و غرب را بیشتر میکند یا اینکه دولتی باشد که با دیدی منفی و غیردوستانه وارد تعاملات سیاسی شود و نتیجه مطلوبی هم از این روابط نگیرد. افزایش سطح روابط اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای صنعتی فرصتهای اقتصادی ایران را به آنها معرفی میکند و جذب سرمایههای خارجی را افزایش میدهد. ایران قبل از تحریمهای هستهای سطح بالایی از سرمایههای خارجی را در خود جای داده بود که بخش اعظم این سرمایهها توسط شرکتهای اروپایی وارد ایران شده بود. البته در این سالها هم بخش اعظم سرمایهها در حوزه انرژی بود.
رابطه ایران با آمریکا، روسیه، چین و اتحادیه اروپا را میتوان تحت تاثیر این انتخابات دانست. آمریکا که بعد از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا به یک کشور پرالتهاب در عرصه سیاست خارجی تبدیل شده است و با وجود مخالفتهای زیاد ترامپ با سیاستهای دولتهای قبل مبنی بر مداخله نظامی در کشورهای دیگر، در همین دوره کوتاه در سوریه و افغانستان مداخله کرد که یکی از نگرانیهای بزرگ دنیاست. این کشور نسبت به قبل ثبات سیاسی کمتری دارد و سیاستهای وضعشده از سوی دولت جدید در همین دوره کوتاه باعث اعتراضات گسترده مردم در شهرهای مختلف شده است. او در این بازه کوتاه شمار زیادی از افراد فعال در کاخ سفید و مدیران مهم سیاسی را برکنار کرد که سیاستی بسیار انتقادبرانگیز بود.
در واقع آمریکای دوره ترامپ متفاوت از قبل است. در این دوره روابط آمریکا با روسیه به پایینترین سطح خود رسیده است و در مورد عقلانیت در تصمیمهای سیاسی دولت تازه نمیتوان امیدوار بود. کاهش سطح روابط روسیه و آمریکا در شرایطی اتفاق افتاد که وزیر خارجه این کشور رابطه خوبی با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه دارد و گمانهزنیهایی در مورد مداخله روسیه در انتخابات آمریکا و تمایل این کشور به انتخاب ترامپ در آمریکا مطرح است.
در این شرایط اگر دولت دوازدهم نتواند فضای سیاسی بینالمللی را آرام و به نفع ایران نگه دارد، احتمال بیشتر شدن اختلافهای ایران و آمریکا و وضع تحریمهای یکجانبه از طرف آمریکا وجود دارد. تحریمهایی که شاید در ابتدا یکطرفه به نظر برسد ولی به دلیل بزرگی اقتصاد آمریکا و تاثیرگذاری سیاسی این کشور در دنیا در عمل تعامل اقتصادی تمامی کشورها با ایران را محدود میکند. از طرف دیگر در شرایط آرام و بیتنش سیاسی مانند شرایطی که دولت قبل -دولت دکتر حسن روحانی- ایجاد کرد میتوان برداشته شدن تدریجی تحریمها و اثرگذاری مثبت آن روی اقتصاد کشور و زندگی مردم را شاهد بود. باید در نظر داشت که این تحولات یکشبه مشاهده نمیشود؛ همانطور که تاثیرگذاری تحریمهای اقتصادی بر ایران به طور ناگهانی نبود. روند برداشته شدن تحریمهای اقتصادی و مشاهده تاثیر مثبت آن روی زندگی مردم پروسهای زمانبر است ولی با مدیریت درایتمندانه میتوان امیدوار بود که اوضاع اقتصادی ایران به تدریج اصلاح میشود و ما شاهد عقبگرد اقتصادی و تجربه دوباره سالهای تلخ و تاریک تحریم اقتصادی نباشیم.
تجارت ایران و اروپا
اتحادیه اروپا همیشه یکی از بزرگترین شرکای تجاری ایران بوده است ولی در جریان تحریمها سطح روابط اقتصادی دو منطقه به حداقل رسیده بود. بعد از برداشته شدن تحریمهای اقتصادی اروپاییها بیشترین شمار سفرها به ایران را داشتند و خواستار از سرگیری روابط شدند. اگرچه به دلیل تحولاتی که طی سالهای تحریم در فضای اقتصادی ایران ایجاد شده بود و موانعی که همچنان وجود داشت به خصوص موانع و محدودیتهای بانکی و نبودن سیاستهای مناسب برای جذب سرمایههای خارجی و حمایت از حقوق داراییهای خارجی در ایران، هنوز سطح روابط اقتصادی دو منطقه به سطح قبل از تحریمها بازنگشته است ولی رشد مثبتی در این فضا ایجاد و مذاکرات اولیه هم انجام شد. ازآنجا که اقتصاد و سیاست مانند طنابهای به هم تنیده هستند که در کنار هم میتوانند زمینه اقتدار یک کشور را فراهم کنند، شمار زیادی از هیاتهای تجاری که به ایران سفر کردهاند منتظر نتیجه انتخابات و مشخص شدن سیاستهای دولت جدید ایران ماندهاند تا در مورد تداوم این همکاری تصمیمگیری کنند. این انتظار بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا برای سرمایهگذاران بزرگ غربی اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
روسیه و چین هم در سالهای تحریم از اصلیترین شرکای تجاری ایران بودند. این کشورها در دولت تازه همچنان به عنوان شریک اقتصادی حاضر خواهند بود ولی اگر دولتی روی کار بیاید که خود را محدود به یک کشور یا منطقه خاص نکند بلکه دیدی وسیع و جهانی داشته باشد، شاید به تدریج سهم چین و روسیه در بازار ایران کمتر شده و کشورهای صنعتی غربی بتوانند بخش بزرگتری از بازار ایران را به خود اختصاص دهند. این افزایش سهم در بازار خودرو، بازار ماشینآلات صنعتی و شرکتهای فعال در صنعت نفت بیش از دیگر عرصهها محسوس خواهد بود. مقامات روسیه در مصاحبههای اخیر خود اعلام کردهاند که روابط خود را با ایران همچنان قدرتمند حفظ میکنند و تاکید کردند که ایران و روسیه دوستی دیرینهای با هم دارند.
توافق هستهای
با وجود اینکه کاندیداهای ریاستجمهوری نظرات مختلفی در مورد برجام و ضعفهای آن بیان میکنند ولی بسیار دور از انتظار است که این توافق هستهای بعد از انتخابات ایران خدشهدار شود. انتقادهای واردشده به برجام در جریان رقابتهای انتخاباتی و قبل از آن، وضعیت آمریکا در جریان رقابتهای سال ۲۰۱۶ را تداعی میکند. دونالد ترامپ در جریان این رقابتها بارها در مورد پاره کردن برجام و مذاکرات مجدد صحبت کرد ولی بهرغم سیاستهای بحثبرانگیزی که در صد روز اول ریاستجمهوری خود اتخاذ کرد، عملاً به این میراث بزرگ سیاست خارجی دولت اوباما صدمهای وارد نکرد اگرچه گمانهزنیهایی در مورد احتمال مذاکرات مجدد در صورت انتخاب یک منتقد بزرگ به برجام در ایران مطرح است.
به نظر میرسد انتقادهای مطرحشده به برجام و درستی آن در این شرایط تنها جنبه انتخاباتی دارد و دور از انتظار است که تلاشی را که دولتهای مختلف طی ۱۰ سال مذاکره انجام دادهاند و منجر به یک توافق بینالمللی شده است از بین ببرند یا خدشهدار کنند. هرچند این توافق رونق سریع اقتصادی را به همراه نمیآورد و میتواند به تدریج اوضاع اقتصادی کشور را بهبود بخشد ولی همیشه دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. در واقع تمامی کاندیداها هم میدانند که این روند اصلاح اقتصادی ایران بعد از برداشته شدن تدریجی تحریمها به یکباره انجام نمیشود بنابراین انتقاداتی که میکنند فقط برای داغتر کردن فضای انتخابات است.
انتظار میرود هر دولتی در ایران روی کار بیاید، توافق هستهای همچنان پابرجا بماند و اصل آن خدشهدار نشود ولی سیاستهای دولتهای مختلف میتواند روی سرعت برداشته شدن تحریمهای اقتصادی و سرعت رشد اقتصادی داخلی ایران تاثیرات زیادی داشته باشد. البته دولتی که سیاستهای خارجی ضعیفی داشته باشد میتواند روند بازگشت ایران به جامعه جهانی و برداشته شدن تحریمها را کندتر بکند و حتی باعث عکسالعملهای خصمانهای از طرف دولت تازه آمریکا شود. این سیاست نهتنها برای ایران بلکه برای هیچیک از کشورهای دنیا مطلوب نخواهد بود و به همین دلیل است که انتخابات ایران زیر ذرهبین سیاستمداران غربی است.
باز شدن اقتصاد ایران به روی سرمایهگذاران خارجی
یک دلیل مهم دیگر که اهمیت انتخابات ایران را برای کشورهای غربی تشریح میکند این است که سیاستهای دولت بعدی میتواند برای سرمایهگذاران خارجی بسیار تعیینکننده باشد. هیچیک از کشورها و سرمایهگذاران خارجی انتظار ندارند این انتخابات تغییرات ناگهانی در ایران ایجاد کند و تمامی ضعفهای اقتصادی و موانع تجاری و بانکی را به یکباره برطرف کند. ولی انتخاب فردی که حامی سیاستهای معتدل با دنیا باشد به سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی متمایل برای حضور و سرمایهگذاری در ایران این اطمینان را میدهد که فضای ایران برای تجارت و فعالیت اقتصادی مناسب است و در چهار سال پیش رو نهتنها اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران با دیگر کشورهای دنیا بهبود پیدا میکند بلکه به دلیل ثبات سیاسی این کشور در مقایسه با دیگر کشورهای خاورمیانه، ایران گزینه بهتری برای سرمایهگذاریهای بلندمدت خواهد بود.
در ماههای اخیر تمایل سرمایهگذاران خارجی برای سرمایهگذاری در ایران افزایش پیدا کرده است. آمارها نشان میدهد طی 20 ماه اخیر ۱۲۰ هیات تجاری خارجی به ایران سفر کردهاند تا فرصتهای تجاری در این کشور را بررسی کنند و رئیسجمهور ایران هم سفری به اروپا داشت که حاصل این سفر امضای توافقنامههای اقتصادی به ارزش ۳۰ میلیارد دلار بود. در فضایی که شرکتهای غربی برای همکاری اقتصادی با ایران مراوده داشته باشند، به تدریج فضا برای وارد شدن توریست هم به ایران بازتر میشود. توسعه همکاریهای اقتصادی باعث میشود زیباییهای ایران به جهانیان معرفی شود و تصویر ضدایرانی که در رسانههای غربی منتشر میشود کمرنگ شود. در نتیجه این سیاست تا سال ۲۰۲۵ میلادی ایران میتواند بالغ بر ۳۰ میلیارد دلار در هر سال از صنعت توریسم درآمد کسب کند.
رابطه ایران با اوپک
اوپک بزرگترین سازمان نفتی در دنیاست و در سالهای گذشته تاثیرگذارترین نهاد در بازار نفت بود. البته نقش اوپک در بازار نفت دنیا بعد از افزایش توان تولید نفت شیل در آمریکا و تامین نیاز داخلی این کشور از طریق تولید نفت شیل کمرنگتر شده است ولی همچنان تامینکننده یکسوم از نیاز نفت دنیاست.
انتخابات ایران برای کشورهای عضو اوپک و کشورهای صادرکننده غیراوپک هم اهمیت زیادی دارد. تاثیر این انتخابات روی کشورهای مذکور متفاوت از کشورهای صنعتی و واردکننده نفت است. به این معنا که روی کار آمدن دولتی که فضا را برای تجارت باز کند و از تنش و تشنج در فضای سیاسی امتناع کند برای کشورهای غربی مطلوب است ولی از آنجا که زمینهساز افزایش توان تولید نفت ایران و در نهایت افت قیمت نفت در بازار جهانی میشود، مخالف منافع کشورهای صادرکننده نفت است.
با افزایش توان تولید نفت ایران بازار نفت شاهد افزایش عرضه نفت میشود و قیمت نفت در بازار تنزل مییابد. افت قیمت نفت برای کشوری مانند عربستان سعودی که تنها برای کمتر شدن مازاد در بازار نفت اقدام به کاهش تولید کرد و برای اولین بار در تاریخ با کشورهای غیراوپکی به توافق رسید تا تولیدشان را تنزل دهند به معنای بازگشت به عقب است و بدون شک مطلوبیتی ندارد. بنابراین رابطه ایران و عربستان سعودی هم تحت تاثیر این انتخابات خواهد بود و احتمالاً اوج و فرودهای این رابطه در سالهای اخیر هم متاثر از مسائل اقتصادی مرتبط با صنعت نفت و قیمت این منبع در بازار جهانی بوده است.
اثرات انتخابات ایران روی اقتصاد دنیا
انتظار میرود روی کار آمدن دولتی که برداشته شدن تحریمها و بازگشت ایران به اقتصاد دنیا را در اولویت قرار دهد و در جهت رسیدن به این هدف صبوری لازم و درایت کافی داشته باشد باعث شود تا توان تولید و صادرات نفت ایران افزایش یابد. در چنین فضایی است که ایران میتواند صادرات نفت خام را به یک میلیون بشکه در روز بیش از سطح کنونی برساند و در نتیجه افزایش عرضه نفت به بازار جهانی قیمت این منبع انرژی بالغ بر ۱۰ دلار در هر بشکه تنزل خواهد یافت. کاهش قیمت نفت زمینه را برای کاهش هزینه واردات نفت و فرآوردههای نفتی در سراسر دنیا فراهم میکند و نرخ رشد اقتصادی دنیا را بین 6 /0 تا یک درصد افزایش میدهد. بررسیهای تاریخی نشان میدهد کاهش قیمت نفت با افزایش نرخ رشد اقتصادی دنیا همراه خواهد بود زیرا هزینه تامین مواد اولیه برای واحدهای صنعتی کمتر میشود و سودآوری فعالیتهای اقتصادی هم رشد میکند.
از طرف دیگر در شرایطی که اقتصاد دنیا با سرعت بالاتری رشد میکند، حجم و ارزش تجارت در دنیا هم بیشتر میشود زیرا تنش ناشی از اختلافات سیاسی و اقتصادی در دنیا از بین میرود و آرامش بر اقتصاد دنیا حاکم میشود. با برداشته شدن تحریمها ایران میتواند رشد پنجدرصدی اقتصادی را در سال ۲۰۲۰ تجربه کند و عایدی تجارت خارجی خود را ۱۷ میلیارد دلار -تا سال ۲۰۲۰- افزایش دهد.
باید در نظر داشت افزایش حجم و ارزش تجارت در جهان، افزایش سرمایهگذاری در ایران، استفاده از نیروی کاری جوان و کارآزموده این کشور باعث میشود تا اقتصاد دنیا رشد کند و فرصتهای شغلی بیشتری در جهان ایجاد شود که هر دو برای ایران و جهان منافع زیادی دارد. بنابراین میتوان گفت این انتخابات در ایران یکی از مهمترین انتخاباتهای ریاستجمهوری در کشور است و تصمیمگیری مردم در مورد دولتی که قرار است در کشور روی کار بیاید و اقتصاد در حال رشد ایران را که در نتیجه سالها تحریم اقتصادی بسیار شکننده است تحویل بگیرد، میتواند جهتگیری سیاست خارجی ایران و آینده اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار دهد. از طرف دیگر ایران هماکنون عضوی از جامعه جهانی است به همین دلیل این انتخابات و نتیجه آن تاثیر بیشتری روی اقتصاد دنیا دارد و به همین دلیل نگاههای بسیاری از جهان به این انتخاب دوخته شده است.