مسیر مسدود
چرا ایران در توسعه صنعتی ناکام ماند؟
در ۴۵ سال گذشته شمار زیادی از سیاستمداران و اقتصاددانان این ریسک را پذیرفتند یا قبول زحمت کردند که با کنشگری خود، مسیر توسعه ایران را منحرف کنند.
بخشی از کنشگریها میتواند ناشی از جهل و نااگاهی سیاستمداران و اقتصاددان باشد اما به تدریج جهل جای خود را به منفعت داده است. به طور مشخص در دهه 80 آن دسته از سیاستمداران و گروههای سیاسی که خود را متضرر تحولات جدید میدانستند، به مخالفت با توسعه ایران برخاستند. در عین حال گروهی از اقتصاددانان هم به صف دلواپسان پیوستند و با سیاستهای دولت وقت که مسیر اصلاح را در پیش گرفته بود پیوستند.
در دهه ۸۰ هم چشم سیاستمداران به تحولات کشورهای اطراف باز شده بود و هم اقتصاددانان میدانستند کدام نسخهها برای توسعه جواب میدهد. با این حال در این دهه ضربههای کاری به ایران زده شد. ضربه اول را ۱۰ اقتصاددان دلواپس به استراتژی توسعه صنعتی زدند. ضربه دوم را نمایندگان مجلس پنجم با تصویب طرح تثبیت قیمتها وارد آوردند. سومین ضربه را هم نیروهای سیاسی ناآگاهی به کشور وارد آوردند که زمینهساز پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات شدند. نسل جوان که مشاهدهگر تحولات اطراف ایران است، پرسشهای زیادی از سیاستمداران و اقتصاددان نسلهای قبل دارد. به طور مشخص سوال این است که چه کسانی نگذاشتند اقتصاد ایران درست کار کند؟ کدام تفکر مسیر صنعتی شدن ایران را مسدود کرد؟