شرطبندی آنلاین معماری فضای مجازی
چرا تقاضا برای شرطبندی بالاست؟
«از ابتدای سال 99 تا به امروز بیش از پنج هزار سایت و صفحه مرتبط با شرطبندی توسط پلیس فتا مسدود شدهاند، اما به علت پویایی فضای مجازی و مدیریت برخی سایتها از خارج کشور، این سایتها مجدداً با دامنهای دیگر شروع به فعالیت میکنند.» این صحبتها بخشی از مصاحبه علی نیکنفس (معاون فنی پلیس فتا ناجا) با شبکه خبر در تاریخ 24 آذر 99 بود. خبرگزاری مهر در گزارشی میزان تخمینی تراکنشهای یکساله قمار آنلاین در ایران را ۱۵ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است. در این گزارش که روز یکشنبه ۲۳ آذرماه منتشر شده، تعداد افرادی که حداقل یکبار درگیر موضوع قمار آنلاین در ایران شدهاند، حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر برآورد شده است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است که یکی از سایتهای قمار آنلاین «۲۰ میلیون یورو تراکنش مالی در یک سال داشته» و «عمده فعالیت نفرات اصلی سایتهای قمار و شرطبندی از مبدأ کشورهای انگلستان و ترکیه بوده است». اما سوال مهم این است که آیا میتوان با پدیده شرطبندی مقابله کرد و پیروز شد؟ ریشههای اجتماعی و اقتصادی شرطبندی چیست؟
شرطبندی جزو کسبوکارهای رایج دنیاست که تقاضای زیادی برای آن وجود دارد. از شرطبندی بر روی اینکه چه کسی رئیسجمهور آمریکا در انتخابات ۲۰۲۰ میشود تا شرطبندی بر روی مسابقات ورزشی و سایر رویدادهای اطراف ما. در اکثر کشورها شرطبندی به رسمیت شناخته میشود و همین به رسمیت شناخته شدن مانع از برخی تقلبها توسط برگزارکنندگان و بازیگران میشود، ولی در ایران چنین چیزی به علت مسائل شرعی، اجتماعی و قانونی پذیرفتهشده نیست.
شرطبندی در ایران جزو موارد کمیابی است که اکثر اقشار جامعه با دیدی بد به آن مینگرند. البته این دید بد مانع از کم شدن تقاضای این بازار نشده و افراد زیادی در آن فعالیت دارند. نهادهای نظارتی قادر به مقابله با این کسبوکار نیستند و به سرعت بعد از مسدود شدن سایتی، سایت دیگر متولد میشود. البته هنوز نهادهای نظارتی به این پرسش پاسخ ندادهاند که چطور مالکان سایتهای شرطبندی میتوانند درگاه پرداختی در ایران را برای خود تهیه کنند.
دلایل اقتصادی و اجتماعی تمایل به شرطبندی
با وجود اینکه جامعه دید خوبی به شرطبندی ندارد، افراد زیادی که اکثر آنان را جوانان تشکیل میدهند در سایتهای شرطبندی بازی میکنند. این حضور گسترده دلایل متعددی دارد، دلایلی نظیر بحران اقتصادی کشور، بیکاری، کنجکاوی و تفریح. افراد با سطح درآمدی خوب عموماً برای کنجکاوی و تفریح فعالیت میکنند و افراد با سطح درآمدی پایین برای جبران شکستهای مالی زندگی و سریعتر موفق شدن فعالیت میکنند. این افراد گاه در این راه به موفقیتهای کوچک میرسند و گاه به شکست بزرگ. در نهایت برنده نهایی این ماجرا گرداننده پلتفورم شرطبندی است. جوانانی که به دنبال تورم، رکود و کاهش سطح درآمدی چشمانداز روشنی برای آینده خود ندارند و آسانترین راهی که پیش روی خود میبینند شرکت در شرطبندی است. این افراد اغلب در باتلاق ضرر شرطبندی مجدد فرو میروند و ناامیدتر از گذشته به جامعه برمیگردند. اما در این میان تقصیر فقط متوجه شرکتکنندگان نیست، نهادهای نظارتی طبق قانون نمیتوانند از صحت سلامتی فرآیند شرطبندی مطلع شوند، مقابله با سایتهای شرطبندی آنلاین که بهصورت قارچگونه تکثیر میشوند شدنی نیست، از طرفی اخیراً افراد معروف و پرطرفدار خارج از ایران نیز بهصورت رسمی تبلیغ سایتهای شرطبندی را میکنند.
با شرطبندی آنلاین چه کنیم؟
با ادامه شرایط فعلی بعید است که نهادهای نظارتی بتوانند با سایتهای شرطبندی مقابله کنند و از طرفی به دلایل شرعی، پذیرفته شدن شرطبندی و قانونی شدن آن نیز امکانپذیر نیست. لارس لسیگ، استاد برجسته حقوق دانشگاه هاروارد معتقد است که چهار مورد مهم وجود دارند که رفتار افراد در فضای مجازی را شکل میدهند؛ قانون، هنجار، بازار و معماری.1
این چهار مورد پیرامون شرطبندی آنلاین نیز صدق میکنند. در مورد شرطبندی آنلاین قانون کشور و هنجار جامعه علیه شرطبندی است ولی معماری فضای مجازی، قانون خارج از کشور و بازار، حمایت ویژهای از شرطبندی کردهاند. همانگونه که در ابتدای بحث معاون فنی پلیس فتا ناجا به این نکته اشاره کرده بودند، با حذف و مسدودسازی سایتها، سایت دیگری متولد میشود و این مبارزه کارایی لازم را ندارد. به عبارتی معماری فضای مجازی اجازه ریشهکنی کامل این سایتها را نمیدهد. همچنین معماری فضای مجازی که منجر به تبلیغات گسترده افراد معروف در پلتفورمهایی نظیر اینستاگرام میشود که مسدودسازی حسابهای آن در اختیار نهاد ناظر کشور ما نیست، باز هم اثر تقویتی بر شرطبندی گذاشته است. از طرفی چون برخی سایتهای شرطبندی در خارج از کشور ثبت میشوند و در قانون کشور مبدأ شرطبندی جرم نیست، قانون کشورهای خارجی نیز بر این پدیده اثر تقویتکننده گذاشته است. همچنین بازار نیز حمایت گستردهای از پدیده شرطبندی میکند و تقاضای زیادی نیز دارد، این تقاضا با توجه به شرایط اقتصادی بد ایران و ناامید شدن جوانان از کسب درآمد از طریق راههای عادی بسیار زیاد شده است.
چیزی که تاکنون مشاهده کردهایم و ادامهدار نیز خواهد بود برتری موارد تقویتکننده بوده است. مسدودسازی حسابهای بانکی و سایتهای شرطبندی از سوی نهادهای نظارتی و ایجاد سایتها و درگاههای پرداخت جدید از سوی مالکان سایتهای شرطبندی چرخهای است که پایان ندارد و همیشه مالک سایت شرطبندی یک قدم از نهادهای ناظر جلوتر است. همچنین تقاضای زیاد برای شرطبندی با توجه به تورم، بیکاری و کاهش سطح درآمد مردم و انبوه تبلیغات افراد معروف در فضاهای مجازی و بهخصوص اینستاگرام (که نظارت بر آنها بر عهده حاکمیت کشور ما نیست)، راهی باقی نمیگذارد جز تعامل و پذیرش پدیده شرطبندی. حل مشکل کلاهبرداری و تقلب در شرطبندی بدون گذاشتن جایگزینی برای آن تقریباً امکانپذیر نیست.
سیاستگذار میتواند همانند بسیاری از کشورها شرطبندی را در برخی از حوزهها نظیر مسابقات ورزشی بپذیرد و بر فرآیند اجرای آنها نظارت کند. در این حالت بهصورت حسابشدهای به تقاضای شرطبندی شهروندان پاسخ داده شده است و همچنین احتمال تقلب و کلاهبرداری در فرآیند اجرای شرطبندی به حداقل میرسد و پولی از کشور خارج نمیشود. همزمان نهادهای ناظر میتوانند با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی فرآیند کشف و مسدودسازی سایتهای شرطبندی تاییدنشده را تسریع ببخشند. هرچند که پذیرش شرطبندی با توجه شرع مقدس و هنجارهای اکثریت جامعه بسیار سخت است ولی راه مقابله با آن راهی نیست که تاکنون در پیش گرفتهایم، یعنی مسدودسازی سایتها و حسابهای بانکی مانند مسکن فقط تحمل درد را ممکن میسازند و خود درد را درمان نمیکنند. بنابراین باید با مراقبت و حسابشده، جایگزینی را برای پاسخ به تقاضای شرطبندی به بازار معرفی کرد.
1- Lessig, L. (2000). Code is law. Harvard magazine, 1, 2000.