شناسه خبر : 35999 لینک کوتاه

غافلگیری اکتبر

چقدر احتمال دارد ترامپ دوباره سورپرایزمان کند؟

 
 
حسن بهشتی‌پور/ کارشناس مسائل بین‌الملل

واقعیت این است که تحریم جدید 18 بانک ایرانی از سوی آمریکا بیشتر به منظور ایجاد جو روانی علیه بازار پولی ایران است وگرنه در واقعیت بانک‌هایی که تحریم شدند اول، در روابط بین‌المللی میان بانک‌های ایرانی با خارج کشور اصولاً نقشی نداشتند که تحریم کردن آن بخواهد در وضعیت مالی ایران تاثیر بگذارد؛ دوم، این بانک‌ها وابسته به بانک سپه بودند که آن هم پیشتر تحریم شده است و به تبع آن این بانک‌ها هم تحت تحریم بودند. موضوع سوم اینکه اصولاً وقتی بانک مرکزی ایران تحریم است و اصلی‌ترین بانک کشور که بانک ملی است تحریم است و بانک‌هایی مثل بانک سپه و تجارت و ملت که در خارج از کشور شعبه داشتند همه مشمول تحریم بودند، عملاً دیگر تحریم روی نظام بانکداری ایران از قبل انجام شده است. بنابراین تنها دلیلی که می‌توان در شرایط موجود برای اعلام این موضوع و تبلیغاتی که از سوی رسانه‌ها روی آن انجام می‌شود، عنوان کرد، جنگ روانی است. در حالی که تمام ارکان اصلی اقتصاد ایران مثل نفت، پتروشیمی، گاز، صنایع فولاد، اتومبیل‌سازی، صنایع های‌تک، صنایع مربوط به انرژی هسته‌ای، تولید برق و... یعنی همه شاخص‌های عمده اقتصادی ایران تحت تحریم است، هر اقدامی آمریکا انجام دهد از نظر واقعی روی اقتصاد ایران تاثیر نخواهد گذاشت ولی از نظر روانی تاثیرگذار است. همچنین باید توجه کرد نظام بانکداری ایران به دلیل تصویب نکردن معاهده پالرمو و CFT عملاً در لیست سیاه FATF قرار گرفت و این موضوع موجب شد در عمل نظام بانکداری ایران حتی نتواند با کشورهای دوست مثل روسیه، چین، هند و کره جنوبی رابطه بانکی برقرار کند. پس حتی اگر تحریم‌های آمریکا نبود به دلیل این مساله مهم که ما در لیست سیاه FATF قرار داریم مشکلات زیادی برای مبادلات ما وجود دارد. با ذکر این دلایل می‌توان گفت اساساً اقدام اخیر آمریکا تاثیر عملی و عینی روی اقتصاد ایران نخواهد داشت اما میزان اثرگذاری روانی آن بستگی به آگاهی جامعه دارد؛ هر چقدر جامعه نسبت به ماهیت تحریم‌ها آگاه باشد تاثیر روانی این تحریم‌ها کمتر خواهد بود.  اما اینکه این تحریم نشانه‌ای باشد مبنی بر اینکه ترامپ قبل از انتخابات بخواهد اقدامی به نام «سورپرایز اکتبر» انجام دهد، فکر می‌کنم فرصت کافی برای تاثیرگذاری آن وجود ندارد چراکه اول، در چند روز آینده انتخابات آمریکا برگزار خواهد شد و دوم، اصولاً سیاست خارجی در انتخابات آمریکا تاثیر آنچنانی ندارد. آنچه تعیین‌کننده است سیاست داخلی به ویژه پارامترهای اقتصادی مثل میزان بیکاری و تورم و شاخص‌های اقتصادی مثل تولید ملی، قیمت مسکن، قیمت بنزین و... است. زمانی سیاست خارجی در آمریکا بر کارنامه رئیس‌جمهور تاثیرگذار است که روی سیاست داخلی اثر تعیین‌کننده بگذارد و جز این حالت هیچ دستاوردی در سیاست خارجی نمی‌تواند برای رئیس‌جمهور آمریکا شانس برتری ایجاد کند.

نکته بعدی که بسیار هم مهم است این است که برخی می‌گویند ممکن است ترامپ برای اینکه بتواند قبل از انتخابات بهره‌برداری تبلیغاتی کند، ممکن است جنگی علیه ایران راه بیندازد. در این مورد هم ارزیابی من این است که دست‌کم در شرایط فعلی که کرونا در 9 ماه بیش از 200 هزار کشته روی دست آمریکا گذاشته است، شرایط فراهم نیست که ترامپ چنین ریسک بزرگی کند و وارد جنگی شود که احتمال دارد به یک جنگ منطقه‌ای تبدیل شود. بنابراین از این جهت فکر می‌کنم فرض اینکه آمریکا بخواهد یک اقدام نظامی علیه ایران انجام دهد با واقعیت‌های موجود جامعه آمریکا چندان منطبق نیست؛ به ویژه که مدیریت ترامپ در برخورد با مساله آتش‌سوزی‌های وسیع کالیفرنیا و همچنین در برخورد با سیاهپوستان آمریکا و تظاهرات وسیعی که در چند ایالت برگزار شد؛ همه و همه روی تضعیف موقعیت ترامپ در افکار عمومی تاثیر گذاشته است. در این مورد یک مثال تاریخی وجود دارد که می‌توان با اتکا به آن تاکید کرد که اصولاً موفقیت در جنگ نمی‌تواند تضمینی برای رای آوردن رئیس‌جمهور آمریکا باشد. در آخرین مورد آن آمریکا در دوره بوش پدر در سال 1991 به عراق لشکرکشی کرد و توانست صدام را از کویت خارج کند و کویت به واسطه حمله نظامی آمریکا و متحدانش آزاد شد.

 انتظار این بود که با این دستاورد بزرگ در جنگ 15روزه بوش پدر در انتخابات بر کلینتون پیروز شود ولی چنین نشد؛ به این دلیل که در آن زمان وضعیت اقتصادی داخل آمریکا نابسامان بود و به ویژه قیمت بنزین بالا رفته بود. پس اینکه جرج بوش پدر توانست دستاوردی در سیاست خارجی داشته باشد و با موفقیت سیاست آمریکا در کویت را پیش ببرد به هیچ وجه تضمین پیروزی او در انتخابات نبود. در موضوع ایران هم همین شرایط حاکم است. اگر هم بر فرض اقدام نظامی علیه ایران انجام بگیرد تضمینی نیست که این اقدام نظامی تضمین پیروزی ترامپ بر بایدن در انتخابات آبان‌ماه 1399 بشود.

سیاست مطلوب از سوی ایران

اما ایران باید چه سیاستی در پیش بگیرد؟ شاید الان برای گفتن این مساله بسیار دیر باشد و ما باید دست‌کم از یک سال قبل برنامه‌ریزی می‌کردیم چون در آمریکا وضعیت مشخص است؛ یا ترامپ رئیس‌جمهور می‌شود یا بایدن و مساله از این دو وضعیت خارج نیست. به هر حال در کل می‌توان گفت ایران برای اینکه بتواند موفقیتی به دست آورد باید بتواند سلاح تحریم را از دست رئیس‌جمهور آمریکا؛ چه ترامپ باشد، چه بایدن بیرون بیاورد. بسیار مهم است که ایران برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده‌ای داشته باشد که اهرم تحریم را از دست دولت آمریکا خارج کند. تاکید دارم حتماً شیوه‌ای که بایدن در برابر ما به‌کار می‌گیرد با ترامپ فرق دارد. اینکه در داخل می‌گوییم «سگ زرد برادر شغال است» صحیح نیست؛ تفاوت‌های آشکاری میان ترامپ و اوباما وجود داشت که در عمل دیدیم و تجربه کردیم. در اینکه اهداف روسای جمهور آمریکا یکی است و همه دنبال تامین منافع ایالات متحده هستند، شکی نیست. در این جهت هر دو مشترک هستند اما در مورد شیوه‌های رسیدن به این اهداف قطعاً تفاوت‌های اساسی میان بایدن و ترامپ وجود دارد. ما باید متناسب با این تفاوت‌ها برنامه‌ریزی کنیم. یک سناریو تنظیم کنیم که اگر بایدن انتخاب شد ایران باید چه اقدامی انجام دهد که ابزار تحریم از دست او خارج شود و سناریویی دیگر برای روی کار آمدن مجدد ترامپ. بنابراین کار درست این است که ما منتظر نتایج انتخابات آمریکا نمانیم بلکه متناسب با این وضعیت 50-50 برنامه‌ریزی کنیم تا بتوانیم تاثیرگذاری تحریم را در اقتصاد ایران به حداقل ممکن برسانیم. این کار امکان‌پذیر است و این‌طور نیست که چون ما در شرایط تحریم هستیم، پس نمی‌توانیم اقدامی انجام دهیم که تاثیر تحریم را طوری که نتواند به عنوان اهرمی علیه ما استفاده شود، کم کنیم.

من بارها در مقالات و سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایم گفته‌ام که اقتصاد ایران قبل از اینکه بخواهد دچار مشکلات بیرونی باشد -که هست- در درون دچار مشکل است. یکی از مشکلات جدی بیرونی تحریم‌هاست اما در داخل می‌توانیم با انجام اصلاحات نظام بانکداری و کارآمد کردن نظام تولید در کشور و همچنین اصلاح نظام مالیات، همچنین اصلاح نظام گمرکی و برداشتن موانعی که بر سر راه تولیدکنندگان است اقتصاد ایران را از این وضعیت نجات دهیم. باید اراده و برنامه‌ریزی دقیق وجود داشته باشد و با کسانی که از شرایط تحریم به نفع خودشان استفاده می‌کنند هم مقابله شود. فکر می‌کنم اگر ایران بتواند اهرم تحریم را از دست رئیس‌جمهور آمریکا بگیرد، آن موقع تفاوتی ندارد این رئیس‌جمهور، دموکرات است یا جمهوریخواه. مهم این است که ما برای اینکه با دولت آمریکا تعامل یا تقابل کنیم، چه برنامه‌ای داریم و در صورت اتخاذ هرکدام از این رویکردها باید چه اقداماتی انجام دهیم. در هر صورت همه اقدامات باید بر اساس منافع ملی و به دور از جوسازی‌های مرسوم صورت گیرد. امیدوارم یک‌بار برای همیشه در این زمینه تصمیمی قاطع بگیریم.

دراین پرونده بخوانید ...