نفستنگی
چرا زمین بخش خصوصی در حال کوچک شدن است؟
فاطمه شیرزادی: «در حالی که نرخ تشکیل سرمایه ثابت در 5 /2 سال گذشته بهطور مستمر منفی بوده و بخش خصوصی تمایل به سرمایهگذاری ندارد، نهادهای عمومی در حال توسعه سیطره مالی و اقتصادی خود و جانشینی بخش خصوصی است.» پدرام سلطانی، نایب رئیس پیشین اتاق بازرگانی، با این جملات به توصیف سهم بخش خصوصی در اقتصاد ایران میپردازد و در صفحه شخصی خود در فضای مجازی پیشبینی میکند که اقتصاد ایران در سالهای آینده زیر سنگینی این نهادها به تنگی نفس بیشتری دچار شود. این فعال بخش خصوصی پیشتر نیز در گفتوگو با تجارت فردا، درباره روند نرخ تشکیل سرمایه در کشور گفته بود: «نرخ تشکیل سرمایه ثابت یعنی مشخصاً رشد سرمایهگذاری در حوزه ساختمان و ماشینآلات، در 9 سال گذشته منفی بوده است. البته بعضی سالها افزایش و بعضی سالها کاهش داشتهایم ولی روند کلی از سال 1389 تا به حال روندی نزولی بوده است.»
آخرین گزارشهای بانک مرکزی نیز نشان میدهد که نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص متشکل از دو نرخ تشکیل سرمایه در دو بخش ساختمان و ماشینآلات، در سال 1398 نسبت به دوره مشابه سال قبل به ترتیب منفی 3 /4 و منفی 10 درصد بوده است. نرخ کلی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص یا سرمایهگذاری نیز در تمام سال 98 منفی 9 /5 درصد رشد داشته و این در حالی است که این نرخ پیشتر در سال 1397 نیز معادل 3 /12 درصد رشد منفی را طی کرده بود.
علاوه بر تحریمهای اقتصادی شدید سالهای اخیر که اقتصاد ایران را از سرمایهگذاری مستقیم خارجی محروم کرده است، بیمیلی بخش خصوصی به سرمایهگذاری یا گریز سرمایهها در این بخش، از اصلیترین عوامل کاهش نرخ تشکیل سرمایه محسوب میشود. مجموع سیاستهای اقتصادی طی سالها بخش خصوصی را از توسعه سرمایهگذاری بر حذر داشته است. این در حالی است که 15 سال از ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی میگذرد؛ بر اساس این ابلاغیه فعالیت بخش خصوصی در بخشهای بالادستی و بنیانی اقتصاد مجاز شمرده شده و مقرر شده بود واگذاری ۸۰ درصد از سهام بنگاههای دولتی در دستور کار قرار گیرد. اما این سیاست نهتنها به واگذاری سهام بنگاههای دولتی به بخش خصوصی و رشد رقابت و آزادی اقتصادی منجر نشد، بلکه به بزرگ شدن غولآسای بخشی با عنوان بنگاههای عمومی غیردولتی انجامید. ثمره آن واگذاریها حالا که فضای اقتصاد و کسبوکار در ایران در یکی از نامطمئنترین دورهها برای سرمایهگذاری بخش خصوصی قرار گرفته، صورتی بسیار نگرانکننده به خود گرفته است. به نظر میرسد در غیاب بخش خصوصی از عرصه بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، این نهادهای عمومی هستند که بسیار سریعتر از گذشته، در زمین اقتصاد غیررقابتی کشور ریشه میدوانند و با مکیدن شیره این زمین، تنه نحیف و کمجان بخش خصوصی را بیش از پیش تحت فشار قرار میدهند. در این زمین تنگ چه چیز از بخش خصوصی باقی میماند و با گسترش قدرت اقتصادی نهادهای عمومی، اقتصاد ایران با این بخش خصوصی کمجان به کدامسو میرود؟