خنجر از پشت
توافق امارات و اسرائیل، سیاست و تجارت در خاورمیانه را به کدامسو خواهد راند؟
فرزین زندی: دورهای که ملتهای عرب، حتی برای یک دیدار غیررسمی بین یک مقام عربی با شخصیتی اسرائیلی، به اعتراض، گریبان چاک میکردند و جامه میدریدند، به سر رسیده است؛ گویی دیگر «تابوی اسرائیل» از اذهان عربی رخت بر بسته. مردم جوامع و روشنفکران عرب که پیشتر، خود را جدای از دولتهایشان میدیدند و تصور عمومی بر این بود که هر قدر «دولت»های عربی، تمایل به اتکا بر آمریکا و همپیمان اصلی این کشور یعنی اسرائیل داشته باشند اما میتوان امیدوار بود که «ملت»های عرب، نسبت به مساله فلسطین حساسیت به خرج دهند ولی توافق اخیر بین امارات متحده عربی و اسرائیل نشان داد که ورق کاملاً برگشته است. شکاف قدیمی ملت-دولتهای عربی، بهواسطه رعایت الزامات حکمرانی خوب این دولتها، افزایش کیفیت زندگی، اصلاحات ساختاری، افزایش واقعی مشارکت مردم و قرار گرفتن در مسیر توسعه، روزبهروز کمتر میشود و این کشورها توانستهاند روایت ناصواب خود از نظم بینالمللی را به مردم کشورهای عربی بقبولانند. از سوی دیگر اما، افزایش تنشهای روزافزون در خاورمیانه وضعیت را بهجایی رسانده که در دو دهه اخیر، کشورهای عربی نسبت به سرنوشت کشورهای ویرانشده منطقه، دچار واهمه شوند و همین مساله، در کنار سیاستگذاری غیردقیق و تکبُعدی بعضی از کشورهای منطقه موجب تجدید نظر در اولویتهای سیاست خارجی کشورهای عربی شده است. باری اینبار، داستان دیگری در انتظار ماست. رژیم اشغالگر، کارت بازی ترامپ در رقابتی است که کمکم آژیر خطر خروج ساکن کنونی کاخ سفید را به صدا درآورده. ترامپ که در نظرسنجیهای اخیر، روزبهروز از رقیب دموکرات خود، بیشتر عقب میافتد، بازی جدیدی را آغاز کرده. بازیگر نقش اول این سناریوی آمریکایی، امارات متحده عربی است که با توافقی ناگهانی با اسرائیل، احتمالاً صحنه را برای سایر بازیگران عربی همپیمان آمریکا بهویژه عربستان سعودی، کویت و بحرین میآراید تا با تشکیل جبههای فراگیر، علاوه بر ارتقای بنیادینِ جایگاه همپیمانان آمریکا در خلیجفارس و غرب آسیا و تقویت یکپارچگی این جبهه علیه ایران، برگ برندهای در سیاست خارجی دولت مستعجل دونالد ترامپ رو کند. این رخداد اگرچه از حیث سیاسی، برجسته و قابلتوجه است اما از منظر ایران، باز شدن پای اسرائیل به خلیجفارس تهدیدی نظامی و استراتژیک تلقی خواهد شد. این شیوه کنش اگرچه ممکن است برای امارات بهویژه هاب حیاتی اقتصاد این کشور یعنی دوبی مرگآور باشد، اما بهطورکلی نمیتوان این نحو از بازدارندگی را در بلندمدت، کارساز دانست. بهکارگیری ابتکار عمل از سوی ایران بهویژه در حوزه مسائل داخلی، همزمان با بهبود وضعیت ارتباط با جهان و تقویت بازوهای ژئوپولتیک خود در منطقه با افزایش ثبات و تقویت اقتصاد این کشورها شاید بتواند معادلات را به نفع ایران بر هم بزند. این درمان، یک جراحی دردناک را طلب میکند که اصرار بر بهبود آن با مُسکنهای مقطعی، قطعاً به مرگ بیمار منجر خواهد شد. در این پرونده، به بررسی تاثیر ورود اسرائیل به خلیجفارس و افزایش تنشهای متاثر از این رخداد بر وضعیت سیاسی و تجاری این حوزه خواهیم پرداخت.