تنها گزینه موجود
عبدالرضا فرجیراد از دلایل اهمیت قرارداد همکاری بلندمدت ایران و چین میگوید
عبدالرضا فرجیراد، تحلیلگر مسائل ژئوپولتیک و سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان که در جریان مذاکرات انجامشده در پکن و قرارداد همکاری 25ساله ایران و چین قرار دارد معتقد است در شرایط فعلی با توجه به محدودیتهای ارتباط با غرب و عدم توانایی کشورهایی مثل روسیه و هند بهترین گزینه برای همکاری اقتصادی چین است.
♦♦♦
درحالیکه تا همین سال گذشته مهمترین بحث در فضای سیاسی کشور مذاکره با آمریکا و همکاری با اروپاییها بود، پس از تایید پیشنویس برنامه همکاری ایران با چین در جلسه تیرماه هیات دولت، بحث همکاری راهبردی با چین به سرخط اخبار تبدیل شده است و موافقان و مخالفان در مورد کیفیت آن اظهارنظرات فراوانی کردهاند. اهمیت انعقاد چنین قراردادی در شرایط کنونی در چیست؟
ما بهعنوان جمهوری اسلامی ایران باید متوجه باشیم در دنیا تحولاتی صورت گرفته است که ما از آنها تا حدود زیادی محروم و غافل هستیم. این تحولات در بستر جهانیشدن به وجود آمده است. تا پیش از سه دهه گذشته بسیاری از کشورها به دنبال وام گرفتن میرفتند. کشورهای بسیار مقروضی مثل برزیل و مکزیک یا بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین یا کشورهای شرق دور و آفریقا در این دسته قرار میگرفتند. اما از سه دهه قبل به بعد میبینیم به دلیل سرشار شدن سرمایه در جهان غرب سرمایههای گوناگونی به سمت کشورهای جهان سوم سرازیر شد؛ یعنی این کشورهای غربی بهجای اینکه وام بدهند شروع به سرمایهگذاری کردند و در نتیجه آن میبینید این کشورهای جهان سوم چه تحولاتی داشتهاند؛ مثلاً کشورهای فقیری مثل اندونزی، مالزی، مکزیک و برزیل و حتی چین از سرمایهگذاری خارجی بهجایی رسیدهاند که برخی از آنها بعد از چهار دهه ادعای قدرت جهانی میکنند؛ مثل چین، برزیل و هند. برخی از این کشورها مثل ترکیه هم ادعای قدرت منطقهای دارند. اما ما غافل شدیم و تحریمهای 40ساله علیه ایران باعث شد بدون استفاده از فناوریهای پیشرفته یا استفاده بسیار کم صرفاً خودمان به توسعه داخلی بپردازیم. گاهی برخی کشورها میآمدند کارهای جزئی در ایران میکردند و دوباره تحریمها سخت میشد و میرفتند. اگر صنعت خودرو ایران را در نظر بگیرید میتوانید آن را بهکل صنایع کشور بسط دهید. خودروسازی ما سمبل تحولاتی است که در دنیا صورت گرفته است اما ما از آنها عقبیم و تنها چراغ و لاستیک خودرو عوض میشود و همه ناراضی هستند. همین الان چند دهه تاخیر داریم و از قافله توسعه کلی با استفاده از فناوریهای پیشرفته عقب ماندهایم. علت اصلی بیکاری تحصیلکردههای ما همین است. این افراد حتی بیشتر از افراد بیسواد یا کارگران بیکار هستند چون از تکنولوژی برتر استفاده نمیکنیم که اگر بود بسیاری از آنها الان شاغل بودند. در درجه اول نیاز داریم این عقبماندگی را جبران کنیم.
برای جبران این عقبماندگی چرا بین گزینههای موجود چین را انتخاب کردیم؟
کشور چین از امکانات غرب در حد بسیار گستردهای در امر سرمایهگذاری استفاده کرد و بسیار پیشرفته شد و تکنولوژی بالایی در اختیار گرفت. متاسفانه در ایران «چینشناسی» بسیار ضعیف است و قضاوت مردم و حتی برخی مسوولان نسبت به چین چند قطعه سطح پایین یا خودرویی است که به سفارش و تاکید خریدار ایرانی تهیه و وارد میشود. کسی که چین را بهصورت پژوهشی و عمیق مورد مطالعه قرار دهد متوجه میشود که در سه چهار دهه اخیر این کشور تا چه حد به تکنولوژی برتر در همه زمینهها دست یافته است. در واقع در چین یک آمایش سرزمینی چندجانبه صورت گرفته است. از طرف دیگر ما هم 40 سال است که با غرب مشکل داریم یعنی مثلاً با آمریکا تقریباً بهجز دهه اول و دوم انقلاب کاری نکردیم و اروپا هم چون متحد آمریکاست گاهی دستورات را اجرا میکند و گاهی خود بهانهای مثل بحث موشکی، حقوق بشر و... دارد و آمادگی همکاری با ما را ندارد. پس ما باید فکری برای کشور بکنیم و عقبماندگی را جبران کنیم. به نظر من تنها کشوری که میتواند عقبماندگی ما را جبران کند، چین است. این ظرفیتها در هند و روسیه و برزیل وجود ندارد. کسانی که با چین کار کردند الان در حال بهرهبرداری هستند و بخشی از سرمایهگذاری همین سنگاپور که تا این حد توسعه یافته است مربوط به چین است. اندونزی و مالزی که صادرکننده و مثالزدنی شدهاند و حتی کشورهایی مثل کامبوج و سریلانکا که در حال توسعه هستند با سرمایههای چینی رشد کردهاند. در این زمینه دهها کشور را میتوان مثال زد. کشور همسایه ما پاکستان یک قرارداد استراتژیک 46میلیاردی به دلیل رقابتی که با هند دارد با چین بسته است چرا که متوجه شد عقب افتاده است. الان یک خط توسعه از غرب چین شروع شده است و به شرق پاکستان میآید، از لاهور میگذرد به گِواتِر در اقیانوس هند وصل میشود. یک خط دیگر از غرب پاکستان میگذرد و به پیشاور میآید و دوباره به گواتر در اقیانوس هند و دریای عرب وصل میشود و در مسیر همین خط است که خط آهن سریعالسیر و کارخانهها با تکنولوژی بالا ایجاد میشود. تا جایی که میدانیم تا الان چینیها حدود هشت میلیارد دلار در این مسیر آن هزینه کردهاند. با توجه به این شرایط نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم. الان شش میلیون دانشجوی ما از فوقدیپلم تا دکترا، حتی دانشجویان دانشگاه تهران و شریف امید به پیدا کردن شغل متناسب ندارند مگر با رانت. چراکه ما از نظر صنعت و تکنولوژی چیزهایی را که در دنیا مطرح است نداریم. پس باید با کشورهای پیشرفته کار کنیم. روسیه نمیتواند این کار را برای ما انجام بدهد. دهها سال است که ما سعی میکنیم روابط تجاریمان را با روسیه بالای دو میلیارد دلار ببریم اما نمیتوانیم. نیمی از این مبلغ مربوط به موضوعات دفاعی است. با افغانستان 5 /3 تا 4 میلیارد دلار مبادله داریم. با هند همینطور. باید با کشوری کار کنیم که سریع عمل میکند و تجربه دارد و امتحانش را با کشورهای دیگر پس داده است و از نظر سیاسی به کشور ما نزدیک است و از نظر سیاسی ما را حمایت میکند. الان هند در جرگه غرب قرار گرفته است و مثلث ژاپن، هند و آمریکا را شکل داده است. روسیه هم آن توان را ندارد. خوب است با روسیه هم که همسایه ماست قراردادهای بالای 10 میلیارد ببندیم اما نمیشود و از اینرو باید این توافقنامه با چین را که گفته میشود 400 میلیارد دلار است با حواس جمع به امضا برسانیم.
نگرانیهایی در مورد عدم اجرای درست چنین قراردادی وجود دارد و منتقدان میگویند باتوجه به بلندمدت بودن آن ممکن است تبعات ناخوشایندی برای ایران داشته باشد.
باید طوری عمل کنیم که قرارداد کاملاً به اجرا دربیاید و اینطور نباشد که مثل شرکتهای اروپایی رنو و پژو و ایرباس بیایند و زود بروند. باید این قرارداد و توافق 25ساله بهصورت جدی تحولاتی به وجود بیاورد و برای بندبند این قرارداد باید برنامه داشت. من چون دو سال پیش به چین رفتم و مذاکره کردم و این قرارداد را خواندهام، مطلع هستم. مثلاً یک بند قرارداد مربوط به شهرسازی است. اما این یعنی چه؟ یعنی بیایند در تهران اتوبان بسازند؟ نه. ما 2500 کیلومتر مرز آبی در جنوب داریم. در جنوب خلیج فارس هم کشورهای عربی قرار دارند و شهرهایی مثل دوبی و شارجه و ابوظبی و... که بسیار پیشرفتهاند. در شمال خلیج فارس شهرهای ما مثل قشم، بندرعباس، چابهار و دیر را داریم که پیشرفت نکردهاند. شهرسازی یعنی با کمک چین و سرمایه آنها و سرمایه داخلی و خارجی این مناطق را توسعه دهیم. مسلماً وقتی قرارداد میبندیم چینیها سهم بیشتری در این سرمایهگذاری دارند. باید چند تا شهر مثل شارجه و دوبی تعریف کنیم و آنها را پیشرفته بسازیم. اتفاقاً در شمال خلیج فارس آب و هوا خنکتر از جنوب است. جمعیت وقتی کار باشد خودبهخود به جنوب میرود و جمعیت تهران و مشهد و اصفهان و... کم میشود. در صورت توسعه خود مردم تمایل دارند به آنجا بروند چون شغل و امکانات و رفاه در آنجا هست. مثلاً حق گمرکی نیست و خودرو با قیمت پایینتر میخرند. در صورت توسعه این مناطق فقط توسعه شهری اتفاق نمیافتد بلکه تحرک جمعیتی هم داریم. چون قرارداد را خواندهام در همه موارد میتوانم مثالهایی بزنم که از حوصله این گفتوگو خارج است. حتماً باید قرارداد را اجرایی کنیم. من به این موضوع انتقاد دارم که از سال 1394 که رئیسجمهور چین به تهران آمد و صحبت قرارداد شد چرا کمکاری شده است؟ چرا الان به فکر افتادهاند و عقب افتادهاند؟ چرا قبل از اینکه ترامپ از برجام خارج شود توافق نهایی امضا نشد؟
علت انتقادهایی که در فضای داخلی کشور از سوی چهرههای دانشگاهی و روشنفکران ما به این قرارداد وارد شده است، چیست؟
متاسفانه روشنفکران ما «جوزده» هستند و بعضاً در 200 سال پیش زندگی میکنند که انگلیسیها میآمدند و میخوردند و میرفتند. امروز دنیا عوض شده است و اینطور نیست که کشوری خاکش را بفروشد تا کشور دیگری در آن تونل بزند. مردم ایران روی این موضوع حساس هستند و حتی اگر نام خلیج فارس را کسی درست به کار نبرد، میلیونها نفر در فضای مجازی به آن حمله میکنند، چطور ممکن است ایران یک جزیره را به کشوری دیگر بدهد و مردم اجازه بدهند چنین اتفاقی بیفتد؟ روشنفکران ما که اعتراض میکنند هنوز در دوران استعمار هستند. تفکر سیاسی باید عوض شود و در این کشور باید در هر استان و شهرستانی برج و اتوبان و تونل ساخته شود. سرمایه بیاید و کارخانه ساخته شود؛ بهویژه در مناطق محروم و در حاشیه 2500متری از خرمشهر تا چابهار که ما عقب افتادیم، جمعیتی در این مسیر وجود ندارد و غیر از فقر چیزی نمیبینیم. یک مورد قرارداد در مورد دستگاه شیرینکننده آب است که اگر این تکنولوژی را از چین بگیریم مشکل کمبود آب در جنوب حل میشود. در حین همکاری میتوانیم این تکنولوژیها را به دست آوریم.
بنابراین علت اینکه خیلیها مخالفت میکنند اول جوزدگی است و دوم اینکه غرب قبل از اینکه این مساله در ایران مطرح شود به خاطر رقابت با چین و دشمنی آمریکا با ایران، این مساله را بهصورت دروغ مطرح کرد و بزرگنمایی کرد و از جزیرهفروشی گفت و مردم را حساس کرد. اگر مردم بهویژه تحصیلکردههای ما بدانند ما از کار با چین چه به دست میآوریم و چقدر میتوان رشد کرد، از آن حمایت میکنند.
تجربه تاریخی ما نشان میدهد ایران کمتر توانسته از چنین قراردادهایی بهصورت بهینه استفاده کند.
اگر بخواهیم «شل کن سفت کن» در بیاوریم بازندهایم، باید قرارداد بنویسیم و پایش بایستیم و یک کمیته فعال زیر نظر مقامات ارشد شکل بگیرد و مدام به مردم گزارش دهد. رسانهها را آزاد بگذارند تا مشکلات را بگویند و مردم حساس شوند. باید با چین راه بیاییم و توسعه بیابیم.
بسیاری از کارشناسان و افکار عمومی همکاری با غرب را ترجیح میدهند.
کار با چین هم به این معنی نیست که نباید با دیگران کار کنیم. اگر تحریمها برداشته شد میتوانیم قرارداد همکاری بلندمدت مثلاً با آلمان هم ببندیم. چرا الان قرارداد همکاری 20ساله با ترکیه نمیبندیم که همسایه ماست و تجربه دارد و هیچ مشکل فرهنگی و مردمی هم باهم نداریم. چرا از این تجربیات استفاده نمیکنیم؟ میتوانیم با چین و روسیه و ترکیه قرارداد ببندیم، فضا که باز شد با کشورهای دیگر هم همکاری کنیم. ما هم تجربیاتی داریم که میتوانیم به آنها منتقل کنیم.
برخی منتقدان معتقدند در شرایطی که ایران در فشار و ضعف بینالمللی قرار دارد ممکن است در این قرارداد بلندمدت به چین امتیازات زیادی بدهد.
قرارداد در معرض عموم است و همه خواندهاند؛ دانشگاهیان ما بهجای آنکه که کل آن را رد کنند مثلاً بگویند فلان صفحه فلان بند ضعیف است و مسوولان هم روی آن کار میکنند و اجابت میکنند؛ اگر ترتیب اثر ندادند باید فشار بیاوریم تا اجابت کنند. از کجا میتوان تضمین کرد که وضعیت تحریمی ما درست شود. حتی اگر ترامپ رفت شاید بایدن آمد همان بازی ترامپ و بوش را درآورد. بالاخره ما باید با کار بزرگ و جامع کشور ا به توسعه برسانیم. ما عقب ماندیم. باید این عقبماندگی را جبران کنیم. اگر تحریمها به پایان رسید هم نباید چین را ول کنیم. تجربه بینالمللی میگوید چین با هر کشوری کار کرده آن کشور توسعه یافته است. باید در کنار چین با اروپا هم کار کنیم و ظرفیتها را تقویت و دوچندان کنیم و کشور را با سرعت بیشتر پیش ببریم. درست است ما در شرایط سختی هستیم و نفت ما فروش نمیرود اما نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم. 40 سال گذشت و ما در سطح بینالملل اقدام برجستهای انجام ندادیم؛ جواب دانشجویان و کارگران بیکار و... را چه کسی میدهد؟ از کجا تکنولوژی به دست بیاوریم؟ مهندسان ما فناوری جدید را چطور بیاموزند؟ وقتی با یک شرکت خارجی کار کنند در کنار مهندسان آنها فناوری میآموزند. فناوری را با خواندن کتاب نمیتوان به دست آورد. باید در زمینه ساخت تونل و پتروشیمی در کنار مهندسان خارجی چین و روسی و هر کشور دیگر یاد بگیریم و فناوری را برای خودمان کنیم.
بحث دیگر این است که اصلاً فرض کنید در جایی قراردادی را با 10 درصد اشتباه گران ببندیم. آیا باید به این دلیل خود را محروم کنیم؟ همین الان بسیاری از کالاها را به دلیل تحریم با چند برابر قیمت میخریم. مثلاً در جایی یک قرارداد خط آهن سراسری 350 کیلومتری سریعالسیر راه بیفتد، حالا 10 درصد در جایی اضافه پرداخت کنیم اتفاقی نمیافتد. همین الان قطعه مترو را که چند برابر قیمت میخریم. الان مردم از کرونا رنج میبرند قرص رمدسیویر در کشور موجود نیست. وقتی چین در حال ساخت این قرص است چرا همکاری نکنیم؟ در صورت همکاری قرص را به ما میدهد تکنولوژی آن را هم میدهد. الان در ناصرخسرو این دارو را با قیمت 200 میلیون تومان به مردم میفروشند.
چرا معطل کنیم؟ باید حواسمان جمع باشد. چین با واسطه افغانستان و پاکستان همسایه ماست.
غیر از مشکلاتی که رقبای چین مثل آمریکا ممکن است برای این قرارداد ایجاد کنند به نظر میرسد از لحاظ منطقهای هم محدودیتهایی برای قرارداد به این بزرگی میان ایران و چین وجود داشته باشد. آیا میتوان با توجه به محدودیتهایی مثل رقابت پاکستان در جنوب، به طرحهای توسعهای خوشبین بود؟
چین یک قرارداد استراتژیک با پاکستان دارد و قصد دارد یک قرارداد استراتژیک هم با ایران نهایی کند. بنابراین ما نباید به دام رقابت با پاکستان بیفتیم، چون کار چین سخت میشود. باید در طرحهای توسعهای مکمل پاکستان باشیم. اگر چین در گواتر در حال کار توسعه است باید در چین هم فعال شوند. باید با پاکستان مکمل همدیگر شویم و سه کشور طوری کار کنیم که شرق کشور ما که عقبافتادهترین منطقه است، توسعه یابد. یکی از دلایل عدم توسعه این مناطق آن کمآبی است که با طرحهای مطرحشده قابل برطرف شدن است و میتواند جمعیت را به این مناطق بیاورد.