شناسه خبر : 34834 لینک کوتاه

سکوت سیاسی

چرا اصولگرایان مسائل و مشکلات مردم را مساله نمی‌دانند؟

  محمد ناظری: در شرایطی که در سال 1398 انبوه فشارهای بین‌المللی و مشکلات داخلی شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... را برای مردم دشوار کرده بود، ویروس کرونا موجب تشدید وضعیت بحرانی اقتصادی شد که خود می‌تواند موجب افزایش آسیب‌های اجتماعی شود. با همه‌گیری این ویروس بسیاری از کسب‌وکارها تعطیل شد و میلیون‌ها ایرانی بیکار شدند. هنوز آمار دقیقی از آسیب‌های ناشی از پیامدهای این بحران تدوین نشده است اما برخی گزارش‌ها از خسارات سنگین مالی بر اقتصاد کشور حکایت دارد. غیر از آن مشاهده نمونه‌های عینی فقر و بیکاری مشهودتر از قبل است. این مشکلات در حالی گریبان کشور را گرفته است که در حالت عادی هم آمارها از وخیم شدن اوضاع خبر می‌دادند. کاهش درآمدهای کشور، مشکلات صندوق‌های تامین اجتماعی، افزایش ضریب جینی و نابرابری، نوسانات ارزی، تورم شدید، گرانی مسکن و خودرو... همه و همه می‌توانند زمینه‌ساز بحران‌های جدی اجتماعی در کشور شوند. بر اساس آمار پزشکی قانونی کشور که برای سال 1398 منتشر شده است، در این سال 85420 مورد همسرآزاری گزارش شده است، همچنین 2488 مورد کودک‌آزاری گزارش شده که نسبت به سال 1397 با افزایش 5 /12درصدی همراه بوده است. همچنین در این سال 5143 مورد خودکشی گزارش شده است که نسبت به سال قبل از آن 8 /0 درصد افزایش داشته است. این در حالی است که آمارهای پراکنده از افزایش این‌گونه آسیب‌ها در شرایط همه‌گیری کرونا خبر می‌دهد. این آمارها جدا از افزایش افسردگی جوانان و مشکلاتی از این دست است که جز با گشتن در جامعه و نگاهی به مراجعان مراکز روانشناسی نمی‌توان آنها را لمس کرد. اما با وجود مشهود بودن بسیاری از مشکلات کشور بخشی از نیروهای سیاسی نسبت به آنچه در کشور می‌گذرد بی‌تفاوت‌اند یا دست‌کم سکوت کرده‌اند. ظاهراً برداشت و نگاه سیاستمداران با مردم متفاوت است و آنها عینکی دارند که دورتر را بهتر می‌بیند. به نظر می‌رسد برای آنها مشکلات مردم آمریکا و فرانسه جدی‌تر از مشکلات مردم ایران است و نگرانی برای نجات غرب به دغدغه اصلی برخی از آنها تبدیل شده است. در حال حاضر جامعه ایران بیشتر از همیشه تحت فشارهای سنگین اقتصادی و اجتماعی قرار دارد، نه همه این فشارها که بخش مهمی از آن به دلیل نگرش خاص آن دسته از نیروهای سیاسی که اغلب اصولگرا خوانده می‌شوند، به وجود آمده است. در مقابل، این جریان یا فرافکنی می‌کند یعنی تقصیرها را گردن گروه دیگر می‌اندازد یا ترجیح می‌دهد سکوت کند. این جریان تقریباً نسبت به مسائل تکان‌دهنده اجتماعی نظیر قتل‌های ناموسی، آزارهای تکان‌دهنده زنان، دزدی‌ها و فسادها و حتی نسبت به رشد روزافزون تورم که می‌تواند سوژه خوبی برای نقد اردوگاه رقیب باشد، سکوت اختیار کرده است. در مقابل، این جریان در برابر مسائلی نظیر امر به معروف، حجاب، سریال‌های شبکه نمایش خانگی، موسیقی خیابانی، دوچرخه‌سواری زنان، عدم فیلتر اینستاگرام، مصاحبه کارشناسان سیاسی با رسانه‌های خارج از ایران و... بسیار سریع موضع می‌گیرد. به راستی دلیل این همه اختلاف میان ترجیحات مردم و سیاستمداران ایرانی چیست و چرا به نظر می‌رسد برخی از آنها مسائل و مشکلات مردم را مساله نمی‌دانند؟

دراین پرونده بخوانید ...