منطقه آسیبخیز
چرا حاشیهنشینان بزرگترین قربانیان شیوع کرونا بودهاند؟
از زمان شیوع کرونا چند ماه سپری شده است اما این ویروس مرگبار همچنان هم قربانی میگیرد و آثار ناشی از آن بر دوش اقتصاد جهان سنگینی میکند. با این حال و بهرغم اینکه بسیاری از آحاد جامعه در نتیجه این شیوع متضرر شدهاند و بیکاری، کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم در بسیاری از کشورها امری دور از ذهن نیست، برخی شهروندان بیش از سایرین متحمل آسیبهای بهوجودآمده خواهند شد. به نظر میرسد بزرگترین قربانیان این شیوع حاشیهنشینانی باشند که در حاشیه کلانشهرها زندگی میکنند. این افراد با شرایط زندگی و کاری نامناسبی که دارند بیش از اقشار ثروتمند با ریسک ابتلا به این ویروس مواجه بوده و از سوی دیگر نیز از اثرات منفی اقتصادی این ویروس آسیبی مضاعف خواهند دید. در ادامه به بررسی حاشیهنشینی در ایران و این موضوع که چرا حاشیهنشینان بزرگترین قربانیان کرونا بودهاند، خواهیم پرداخت.
حاشیهنشینی در ایران
طبق تعریفی ساده توسط جامعهشناسان شهری، حاشیهنشین به کسی گفته میشود که در شهر ساکن است، اما به دلایل مختلف نتوانسته است به شکل رسمی در نظام اجتماعی-اقتصادی شهر ادغام شود. بنابراین حاشیهنشینی، صرفاً شامل سکونت در سکونتگاههای غیررسمی و دوری فیزیکی از شهر یا مرکز شهر نیست. از تعداد حاشیهنشینان در ایران، اطلاعات و آمار متقن و متفقالقولی در دسترس نیست. با این حال، سازمانهای مختلف برخی آمار و ارقام در این زمینه مطرح کردهاند. بر اساس اطلاعات مربوط به سرشماری سال 1390 که دادههای آن در مرکز آمار نیز منتشر شده است، درصد خانوارهایی که محل سکونتشان در مسکنهای معمولی آپارتمانی و غیرآپارتمانی است به 5 /99 درصد میرسد و 4 /0 درصد خانوارهای کشور شامل 04 /0 درصد در چادر، 03 /0 درصد در آلونک یا زاغه، 3 /0 درصد در کپر و 1 /0 درصد در سایر موارد زندگی میکنند، نوع مسکن 1 /0 درصد از افراد نیز اظهار نشده است. افزون بر این، مقامات مختلف آمار و ارقام متفاوتی از 11 تا 19 میلیون نفر را در خصوص تعداد حاشیهنشینان در ایران ذکر کردهاند. برای مثال عباس آخوندی، وزیر وقت راه و شهرسازی، در مرداد ۱۳۹۴ تعداد حاشیهنشینان کشور را حدود ۱۸ میلیون نفر از ۵۵ میلیون نفر جمعیت شهری یا به عبارتی معادل یکسوم شهروندان ایران عنوان کرده بود. یک سال بعد، عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور، در مهر ۱۳۹۵ این تعداد را حدود ۱۱ میلیون نفر خواند. همچنین، بار دیگر آخوندی، در آذر ۹۵ گفته بود که از ۵6-۵5 میلیون نفر جمعیت شهری در ایران ۱۹ میلیون نفر در وضعیت بدمسکنی زندگی میکنند. روزنامه همشهری نیز در گزارشی پیرامون حاشیهنشینی در تیرماه 1397، با استفاده از دادههای مربوط به ستاد ملی بازآفرینی و مرکز ملی آمار ایران، جمعیت حاشیهنشین را تنها در شهرهای بزرگ کشور حدود شش میلیون و 700 هزار عنوان کرد که در حاشیه کلانشهرها زندگی میکنند. بر اساس گزارش فوق، زاهدان بیشترین میزان حاشیهنشینی را در اختیار دارد و کمترین میزان حاشیهنشینی در گزارش بالا مربوط به شهر رشت با تنها 9 درصد حاشیهنشینی بوده است. این میزان برای تهران 20 درصد عنوان شده است. در جدول 1 ارقام مربوط به جمعیت حاشیهنشین برخی شهرهای بزرگ منتخب را ملاحظه میکنید.
عوامل اثرگذاری کرونا بر حاشیهنشینان
کرونا به طرق مختلف بر جامعه تاثیر میگذارد. با این حال به نظر میرسد بیشترین تاثیر آن بر حاشیهنشینان باشد، جایی که عدم تمکن مالی، توانایی افراد را برای مراقبت از خود و درمان کاهش میدهد. همانطور که تحقیقات انجامشده در خصوص کرونا نشان میدهد، داشتن بیماریهای زمینهای و سابقه داشتن فشار خون، دیابت، بیماریهای قلبی عروقی، بیماریهای تنفسی و سرطان، ریسک بیماری و مرگ بر اثر کووید 19 را شدیدتر میکند. فقر و حاشیهنشینی موجب میشود احتمال ضعف در دستگاههای بدن، سیستم ایمنی و سوءتغذیه افزایش یابد که همگی میتوانند از عواملی باشند که موجب شوند حاشیهنشینان بیشترین آسیب را از همهگیر شدن این بیماری ببینند. حاشیهنشینان، خصوصاً در شهرهای بزرگ، به احتمال بیشتر و به دلایل بسیاری با مشکلات مربوط به چنین بیماریهایی دستبهگریبان هستند زیرا نواحی مربوط به سکونت آنان عمدتاً سطوح آلودگی بیشتر، میزان استرس زیادتر، میزان التهاب بالاتر و ریسک بیشتر مربوط به ابتلا به برخی بیماریها را در کودکی دارند. از سوی دیگر، افرادی که در مناطق حاشیهای شهرها زندگی میکنند، طیف مشاغلی را در اختیار دارند که عمدتاً کارگری و از انواع مشاغلی است که با احتمال بیشتری با افراد آلوده به ویروس ارتباط دارند؛ دسته دیگری نیز از این میان به مشاغلی همچون دورهگردی، ماشینشویی، دستفروشی، مشاغل ساختمانی، فروشندگان دورهگرد و سایر مشاغلی از این دست اشتغال دارند که ریسک ابتلا را در میان آنان بسیار بیشتر از سایر مشاغل میکند. علاوه بر این، کار این اقشار از جمله مشاغلی است که به دشواری قابل دورکاری و انجام شدن از خانه است و همین موضوع ریسک ابتلا را در میان آنان افزایش میدهد. همچنین، دستمزد نهچندان بالای اقشار حاشیهنشین موجب میشود آنان توان استفاده از وسایل نقلیه شخصی برای نقل و انتقالات و مشاغل خود را نداشته باشند و عمدتاً متکی بر وسایل حملونقل عمومی باشند که این موضوع نیز ریسک ابتلا کرونا را بیشتر میکند. بنابر مقالات پژوهشی منتشرشده، ساختار جمعیتی مناطق حاشیهنشین از نظر بعد خانوار و تراکم نسبت به سایر مناطق شهری بالاتر بوده و افراد زیادی متشکل از پدر، مادر، فرزندان و گاه بستگان در فضایی محدود و گاهی حتی زیر یک سقف زندگی میکنند. همین تراکم جمعیت بالا، ریسک نرخ ابتلا را افزایش داده و در فاصلهگذاری اجتماعی در این بخش از شهرها، اختلال ایجاد میکند.
جمعبندی
با توجه به آنچه گفته شد، مشخص است که اقشار حاشیهنشین به دلیل ماهیت کار و مناسبات خاص زندگی در این مناطق، ریسک ابتلا به کرونای بالاتری نسبت به شهروندان معمولی یا ثروتمندترِ ساکن در شهرها دارند. مشاغلی که مشمول دورکاری نمیشوند، با افراد متفاوت و بسیار سروکار دارند، در کنار محیط زندگی شلوغتر و متراکم در این مناطق، از جمله عوامل افزایش ریسک ابتلا به کرونا در میان حاشیهنشینان است. استفاده از وسایل مربوط به حملونقل عمومی و بالاتر بودن ریسک داشتن بیماریهای زمینهای به دلیل شرایط نامناسب زندگی و کاری نیز از جمله سایر عواملی هستند که موجب میشوند حاشیهنشینان قربانیان اصلی کرونا باشند. اتفاقی که با کاهش احتمالی رشد اقتصادی و افزایش تورم در نتیجه شیوع کرونا و سایر معضلات اقتصادی، هرچه بیش از پیش موجب آسیب دیدن آنان خواهد شد.