شناسه خبر : 34590 لینک کوتاه

زنبور بی‌عسل

حذف «قیمت» بر کارکرد پلت‌فورم‌های خریدوفروش آنلاین چه اثری می‌گذارد؟

در یک تحلیل ساده جامعه ایران دو بخش دارد: بخش رسمی و بخش غیررسمی! این دو در کنار هم زندگی می‌کنند؛ بخش زیادی از اقتصاد ایران در جامعه غیررسمی جلو می‌رود. مفاهیم زیادی را می‌توان ردیف کرد که با بررسی آنها متوجه می‌شویم بخش غیررسمی (و البته غیر شفاف) ایران چقدر بزرگ است؛ آن‌گونه که دکتر محمد فاضلی در یادداشتی نوشته است، غیررسمی شدن نیروی کار، سکونت، فعالیت فرهنگی و فراغت، فعالیت سیاسی، فضای رسانه‌ای، روابط جنسی، مهاجران افغانستانی و مصرف آب و برق تنها نمونه‌هایی از غیررسمی شدن در جامعه ایران هستند.

رضا قربانی/ تحلیلگر کسب‌وکارهای فناوری

در یک تحلیل ساده جامعه ایران دو بخش دارد: بخش رسمی و بخش غیررسمی! این دو در کنار هم زندگی می‌کنند؛ بخش زیادی از اقتصاد ایران در جامعه غیررسمی جلو می‌رود. مفاهیم زیادی را می‌توان ردیف کرد که با بررسی آنها متوجه می‌شویم بخش غیررسمی (و البته غیر شفاف) ایران چقدر بزرگ است؛ آن‌گونه که دکتر محمد فاضلی در یادداشتی نوشته است، غیررسمی شدن نیروی کار، سکونت، فعالیت فرهنگی و فراغت، فعالیت سیاسی، فضای رسانه‌ای، روابط جنسی، مهاجران افغانستانی و مصرف آب و برق تنها نمونه‌هایی از غیررسمی شدن در جامعه ایران هستند.

از سوی دیگر اگر به روندهای پنج سال آینده نگاه کنیم و عدم قطعیت‌ها و قطعیت‌های بالای ۷۰ درصد را بررسی کنیم به نظر می‌رسد در پنج سال آینده جامعه ایران به سمت دیجیتالی شدن و تغییر نسل و سبک زندگی می‌رود. به عبارتی خواسته یا ناخواسته جامعه ایرانی به کمک فناوری به سمت شفافیت بالاتری می‌رود و در نهایت فشار بر بخش غیررسمی و غیرشفاف بیشتر می‌شود. نمونه‌ای از این روند را هم می‌توان در ورود دسته‌جمعی مردم به بورس دید؛ به‌رغم همه مسائلی که در بورس وجود دارد این بازار جزو شفاف‌ترین بازارهای ایران است و عمیق‌تر شدن آن در نهایت به شفافیت بیشتر اقتصاد ایران منجر می‌شود.

محدودیت برای پلت‌فورم‌ها

با این مقدمه کوتاه حالا به این سوال بپردازیم که تا چه زمانی می‌توان پلت‌فورم‌های خریدوفروش آنلاین را محدود کرد؟ استدلال برخی برای محدود کردن پلت‌فورم‌های خریدوفروش آنلاین این است که آنها بازار را به هم می‌زنند یا باعث گرانی می‌شوند. ممکن است این پلت‌فورم‌ها در مواردی باعث افزایش قیمت کالایی در بازار یا حتی به هم ریختن آن شوند؛ منتها نکته اصلی اینجاست که اگر پلت‌فورمی ظرفیت این را دارد که بازار را به هم بریزد این از توان اجرایی پلت‌فورم نیست؛ این به ناتوانی قانونگذار و عدم درک پارادایم‌های حاکم بر دنیای جدید برمی‌گردد.

مجری قانون نیز به دلیل ناتوانی در نظارت (به دلیل نبود ساختارهای قانونی مناسب) ترجیح می‌دهد صورت مساله را پاک کند. به عبارتی با بستن چشم‌ها تلاش می‌کنیم فراموش کنیم چیزی به نام پلت‌فورم آنلاین خرید و فروش هم وجود داشته است. این تلاش چقدر نتیجه‌بخش است؟ متاسفانه ساختار ذهنی انسان به‌گونه‌ای است که به‌راحتی فراموش نمی‌کند و ساختار ذهنی جمعی هم به‌گونه‌ای است که راهی برای استفاده در فضای غیررسمی و غیرشفاف پیدا می‌کند.

بستن پلت‌فورم‌ها یعنی بزرگ شدن بخش غیررسمی و غیرشفاف جامعه. در تمام مواردی که از جامعه غیررسمی در بالا اشاره شد قطعاً می‌توانستیم بخش رسمی و شفاف داشته باشیم. اما به دلیل ناتوانی در قانونگذاری و نظارت صورت مساله را پاک کردیم و خیال می‌کنیم اصلاً چنین مساله‌ای وجود ندارد.

آینده پلت‌فورم‌ها

اقتصاد پلت‌فورم‌ها امروز در جهان به بخش مهمی از اقتصاد تبدیل شده است و قطعاً در پنج سال آینده هم بخش مهمی از اقتصاد ایران خواهد بود. حالا با محدود کردن پلت‌فورم‌ها آینده پلت‌فورم‌های خرید و فروش دیجیتال و آنلاین چه خواهد شد؟ پلت‌فورم‌ها در کوتاه‌مدت قطعاً دچار بالا و پایین می‌شوند و حتی ممکن است برخی از آنها تاب‌آوری کافی را برای ادامه دادن نداشته باشند. ممکن است برخی از آنها به‌مرور به فراموشی سپرده شوند. ممکن است به دلیل از دست دادن مهم‌ترین کارکرد خود صرفاً به یک ابزار اطلاع‌رسانی تبدیل شوند. مشابه این وضعیت را قبلاً در خرده‌فروشی‌های فیزیکی داشتیم. سال‌ها پیش فروشنده‌ها عادت نداشتند که بر روی کالاها اتیکت قیمت بزنند. منتها به‌مرور زمان هم اجبار قانونگذار و هم بی‌توجهی مردم به خرده‌فروشی‌هایی که این موضوع را رعایت نمی‌کردند و البته حضور برندهای قوی در بازار، باعث شد اعلام قیمت به یک اصل بدیهی تبدیل شود.

فضای آنلاین و پلت‌فورم‌ها می‌توانند صرفاً به‌عنوان ابزار اطلاع‌رسانی در زمینه وجود یک کالا در یک جایی مورد استفاده قرار بگیرند. اما کارکرد اصلی این پلت‌فورم‌ها این است که به‌عنوان بخش جدی‌تری از بازار مورد استفاده قرار بگیرند و بدیهی‌ترین عامل در معاملات بازار قیمت است. پلت‌فورم‌ها توان پردازش تراکنش‌ها را دارند و تراکنش بدون قیمت اصلاً وجود ندارد! تصور بازاری که در آن کالاها بدون اعلام قیمت مبادله می‌شوند از تصور فیل بنفش‌رنگ بال‌دار پرنده سخنگو هم سخت‌تر است! مگر می‌شود بازاری داشته باشیم که در آن قیمت شفاف نباشد و در پستوها قیمت‌ها را درگوشی به هم اعلام کنند؟

نقش پول در کژکارکردی پلت‌فورم‌ها

یکی از مهم‌ترین اختراعات بشری در ۲۵۰ سال گذشته که نقش مهمی در توسعه تمدن بشری داشته پول بوده است و یکی از کارکردهای سه‌گانه پول اندازه‌گیری است؛ تا زمانی که پول‌های مورد قبول اکثریت وجود نداشت مبادله سخت انجام می‌شد. وقتی در مفهوم پول توافق می‌کنیم بخشی از ذهن را آزاد می‌کنیم و تمرکز را بر خود کالا یا خدمت می‌گذاریم.

منتها پول یک آفت دارد: تورم! تورم کاهش خودبه‌خودی قیمت خود پول است که وسیله‌ای برای سنجش آن نداریم. چون همه چیز را با پول اندازه می‌گیریم قاعدتاً نمی‌توانیم کاهش قیمت پول را با خود پول اندازه بگیریم و برای این باید نمودارهای نسبتاً سخت و پیچیده را بررسی کنیم. تورم و کاهش ارزش پول مانند آفت برای پول است و وقتی بانک مرکزی در طول ۵۰ سال گذشته نتوانسته آفت‌زدایی کند، این موضوع خودش را در بازار نشان می‌دهد. با تورم ۲۰درصدی در طول چهار سال قیمت‌ها دو برابر می‌شود؛ بماند که ممکن است در عدد تورم و شیوه محاسبه آن هم بحث داشته باشیم.

به عبارتی با بی‌ارزش شدن پول به‌مرور، قیمت‌ها دچار افزایش می‌شود. حالا این را کنار کاهش قدرت خرید و البته رشد منفی اقتصاد هم که بگذاریم به نظر می‌رسد پلت‌فورم‌های آنلاین برای کسانی که نمی‌خواهند مردم این روند را بدانند مانند تیری در کمان می‌مانند. از نظر کسانی که معتقدند پلت‌فورم‌های خرید و فروش آنلاین باعث و بانی گرانی و آشفتگی بازار هستند، علت افزایش قیمت‌ها مهم نیست بلکه این معلول و هر چیزی که به شفافیت کمک می‌کند مهم است.

پس در بررسی موضوع اعلام قیمت در پلت‌فورم‌ها باید بدانیم مساله اصلی شفافیت است. کسانی که با اعلام قیمت از طریق پلت‌فورم‌ها مشکل دارند در واقع با شفافیت مساله دارند اما هرگز نمی‌توان با سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌ها بیماری را درمان کرد.

یک دغدغه درباره پلت‌فورم‌ها

اما یک دغدغه درباره پلت‌فورم‌ها در جهان وجود دارد. برخی معتقدند که پلت‌فورم‌ها چون نقشی در تولید محتوا (یا قیمت‌ها) ندارند بنابراین مسوولیتی هم متوجه آنها نیست. عده‌ای در ایران مدام این فرضیه را اعلام کرده‌اند که پلت‌فورم از نظر حقوقی مسوولیتی ندارد. این حرف بی‌معنی است. اگر پلت‌فورم‌ها در جهان مسوولیتی در زمینه آن چیزی که بر بستر آنها منتشر می‌شود نداشتند قطعاً شاهد پاک شدن هیچ پست و اکانتی در شبکه‌های اجتماعی نبودیم. پلت‌فورم‌ها به‌اندازه بزرگ شدن خود باید ابزارهای نظارتی انسانی و هوش مصنوعی را توسعه دهند و مانع از کج‌رفتاری شوند.

توان پلت‌فورم‌ها فقط به‌اندازه مخاطبانی که جذب  کرده‌اند نیست؛ توان پلت‌فورم‌ها به میزان توان آنها در پالایش و جلوگیری از انتشار فیک‌نیوز (یا تلاش برای به هم ریختن بازار) هم هست.

به عبارتی مساله اصلی روی میز در زمینه پلت‌فورم‌ها باید رگولاتوری و ایجاد محیط سندباکس برای فعالیت پلت‌فورم‌ها باشد. به عبارتی قانونگذار باید تلاش کند دنیای دیجیتال و پلت‌فورم‌ها را درک کند و زمینه فعالیت قانونی آنها را فراهم کند. اگر سعی کنیم صورت مساله را پاک کنیم یا حل کردن آن را به تعویق بیندازیم فقط سرمان را مثل کبک در برف فرو کرده‌ایم و بس. در ضمن، زمینه رشد اقتصاد غیررسمی و غیرشفاف را نیز فراهم کرده‌ایم.

دراین پرونده بخوانید ...