ردگیری فساد
ساختارهای فسادزای بانکی چگونه از بین میروند؟
مجید حیدری: ابراهیم رئیسی در دیدار با عبدالناصر همتی، خواستار اصلاح ساختارهای فسادزا در نظام پولی و بانکی شد. اما ساختارهای فسادزا در نظام بانکی از کجا آمدهاند و چگونه از بین خواهند رفت؟ بررسیها نشان میدهد که نظام بانکی در تامین مالی بخشهای مختلف اقتصادی نقش پررنگی داشته و همواره سهم بالایی از نظام مالی کشورها را به خود اختصاص داده است؛ هرگونه اختلال یا نارسایی در مدیریت این موسسات مالی میتواند علاوه بر نقض قوانین عدالت و حقوق شهروندی، زمینه عملکرد نامطلوب سیستم مالی و سایر بخشهای اقتصادی را فراهم آورده و اثر نامطلوبی بر رشد اقتصادی داشته باشد. به گونهای که، فساد بانکی در سطح کلان میتواند منجر به کاهش مخارج دولتی و افزایش سرمایهگذاری در بخش غیرمولد و فعالیتهای سوداگرانه شود که کاهش رشد اقتصادی را به دنبال دارد. علاوه بر این، فساد با اثرگذاری بر ترازنامه بانکها میتواند عامل مهمی در بروز بحرانهای مالی جهان باشد. ارزیابی پرونده شرکت هانبو (Hanbo) در کره جنوبی از جمله مواردی است که بر وجود رابطه قوی و معنادار بین فساد مالی و کیفیت داراییهای بانکها، سودآوری و در نهایت بروز بحران مالی اشاره دارند. نتایج نامطلوب حاصل از وجود فساد در بخش بانکداری میتواند منجر به گسترش بازار سیاه شود. علاوه بر این، دریافت رشوه مدیران بانکها از اشخاص حقیقی و حقوقی میتواند زمینه کاهش بهرهوری و به دنبال آن کاهش رشد اقتصادی را موجب شود.
از نگاه کارشناسان بانکی، عوامل تاثیرگذار در بروز فساد در بانکها را میتوان به مشکلات برونسازمانی و درونسازمانی تقسیم کرد. مشکلات برونسازمانی میتوانند به علت محدودیت منابع در مقابل حجم فراوان تقاضای تسهیلات و اعتبار، دخالتهای متفاوت و بعضاً متعارض برخی دستگاههای دولتی در اعطای تسهیلات در بانکها، اعمال نظارتهای موازی و مکرر، تحریم و ایجاد محدودیت برای بانکها، درآمد دولت و تاثیر آن بر اقتصاد، تحریمهای بینالمللی و سایر عوامل متعدد دیگری چون عدم توانایی مجریان در اجرای بهنگام طرحها و مشکلات عدم بازپرداخت باشند. اما روند افزایشی حجم مطالبات معوق، نارساییهای ساختاری، انگیزه پایین کارکنان و بیتجربگی برخی از آنها، نبود بانک اطلاعات مشتریان و نظام سنجش اعتبار، عدم طبقهبندی مطالبات و مشکلات در پیادهسازی قوانین بانکداری از جمله مشکلات درونسازمانی برای بروز فساد در این نهادهای مالی هستند. روشهای معمول برای فساد بانکی عبارتاند از اختلاس، سندسازی، مشارکت در معاملات، پیشنهاد رشوه، مزایدهها، برداشت پول از حسابهای خاص دولتی به نام مردم و انتقال به حسابهای اشخاص حقوقی و اختصاص دادن امکانات خاص دولتی به بستگان و آشنایان. انتظار بر این است که با شناسایی مصادیق فساد مالی در نظام بانکی، شناخت علمی عوامل موثر و بسترهای ایجاد فساد در نظام بانکداری و در نهایت ارائه راهکارها و ابزارهای مورد استفاده در پیشگیری از فساد بانکی بتوان گام مثبتی برای ارزیابی فساد و شناسایی روشهای مقابله با آن برداشت. البته باید به این نکته اشاره داشت که در ابتدا باید میزان فساد و گلوگاههای فساد در هر بانک تعیین شود. بر این اساس میتوان بانکها را بر اساس فساد رتبهبندی کرد و در نهایت تصمیمات مدیریتی بهتری در راستای حمایتهای دریافتی از بانک مرکزی اتخاذ کرد.