آشفتن خواب
افکار اقتصادی شریعتی بر تحولات جامعه ایران چه اثری گذاشت؟
از دوم آذرماه ۱۳۱۲ تا 29 خردادماه 1356 علی شریعتی کمتر از 44 سال فرصت داشت تا شور و شیدایی عرفانی-انقلابی خود را به بلوغ خردمندانهای برساند که در فرهنگ خراسانی و شرقی به مردان 40ساله نسبت داده میشود، اما هیجان آشفته کردن خواب دیگران در او فروکش نمیکرد تا فرصتی پیدا کند برای تامل و تعمق در آنچه عمری بر آن شورید. او همه عمر در این هوا باقی ماند که کوزهگر پس از مرگ، از خاک گلویش سوتکی سازد و آن سوتک به دست کودکی گستاخ و بازیگوش بیفتد که «خوابِ خفتگان خفته را آشفتهتر سازد». گستاخی و بازیگوشی و شورش علیه هر آنچه سخت و استوار مینمود، او را به زندگی مخفیانه انقلابی کشاند و به هجرت نیمهمخفی از وطن واداشت. شاید شریعتی هنگام سفر نمیدانست که بازگشتی در کارش نخواهد بود، اما حتماً حدس میزد که در سالنهای سخنرانی تهران و مشهد آنقدر فریاد زده که تا دهها سال خواب خفتگان خفته وطنش را رها نکند. علی شریعتیمزینانی بهعنوان یکی از پرچمداران «سوسیالیسم دینی» در سخنرانیهای متعدد و طولانیاش به جنگ «سرمایهداری» و «ارتجاع» میرفت. کینه او از سرمایهداری مولود دلبستگیاش به سوسیالیسم بود و عناد او با بسیاری از فقیهان حاصل دلباختگیاش به «تشیع علوی» در مقابل به گفته خودش «تشیع صفوی». 43 سال از درگذشت آن مرد که میخواست همیشه انقلابی و شورشی باقی بماند، میگذرد، ولی تاثیر آرای او هنوز رویای نوجوانان و سیاستپیشگان را رها نکرده است. بسیار بعید به نظر میرسد که شریعتی از تاثیر کلام خود غافل بوده باشد، او در سخنرانیهای پرشور و شرش خوب میدانست دارد چه میکند و آنچه میخواست را کرد. نماند و انقلاب را ندید، اما در تمامی تحولات آن حضور داشت؛ بسیاری از آنچه تحت عنوان اقتصاد اسلامی طی دوران انقلاب مطرح میشد، در واقع برگرفته از دیدگاههای شریعتی بود.
در دهه 50 در شرایطی که جامعه ایران به سمت انقلابی عظیم حرکت میکرد و علاقه به زیر و زبر کردن همه ساختارهای موجود در میان روشنفکران اوج گرفته بود، در حوزه اقتصاد، رویکرد سوسیالیستی برای مبارزه با نظام شاهنشاهی ابزار مناسبی بهحساب میآمد و زمینه استقبال از رویکردهای ضدسرمایهداری را در جریان انقلاب ایران فراهم میکرد. در آن زمان آرای روشنفکرانی چون علی شریعتی به یکی از منابع اصلی تئوریزه کردن اقتصاد دولتی در ایران مبدل شد و تا امروز باقی ماند.