سفید کمرنگ
چرا ماموریت «انقلاب شاه و مردم» شکست خورد؟
انقلاب سفید احتمالاً بزرگترین پروژه سیاسی-اقتصادی محمدرضا پهلوی در دوران 37ساله زمامداریاش در نظام پادشاهی ایران بوده است. پروژهای که در ابتدای دهه 40 شمسی کلید خورد و با رفراندوم سال 1341 رسمیت یافت؛ هرچند محمدرضاشاه از سالها قبل، اجرای اصلاحات ارضی -که هسته اصلی انقلاب سفید بود- را دنبال میکرد، اما به دلیل فشار مالکان بزرگ و دیگر مخالفان نتوانسته بود آن را به انجام برساند. سرانجام با رفراندوم 6 بهمن 1341 -که بنابر اعلام رسمی طی آن پنج میلیون و ۵۹۸ هزار و ۷۱۱ نفر به انقلاب سفید رای مثبت و تنها ۵۲۱ هزار و ۱۰۸ نفر رای منفی دادند- راه برای انجام این پروژه باز شد.
انقلاب سفید در ابتدا شش اصل داشت که مهمترین آن اصلاحات ارضی و لغو نظام ارباب و رعیتی بود. با این حال در سالهای بعد و به ویژه پس از جهش درآمدهای نفتی دولت -که بلندپروازیهای محمدرضاشاه را ممکن کرد- به مرور 13 اصل دیگر به آن افزوده شد؛ اصولی همچون پوشش بیمههای اجتماعی برای همه ایرانیان، تغذیه رایگان برای کودکان و آموزش رایگان برای نوجوانان و جوانان. برخی معتقدند هدف شاه از انجام این اصلاحات فاصلهگیری از طبقه متنفذ سنتی و اتکا به گروههای جدید به ویژه کشاورزان و طبقه متوسط شهری بود و به همین دلیل هم اصولی همچون اصلاحات ارضی، سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها و ایجاد سپاه دانش در آن گنجانده شده بود. برخی دیگر اما نقش فشارهای خارجی به ویژه دولت جان اف کندی در ایالات متحده را در اجرای انقلاب سفید پررنگ میبینند.
هرچه بود، اگر پهلوی دوم به دنبال آن بود که با این اصلاحات عمر حکومت خود را طولانیتر کند، تاریخ نشان داد که در این راه هرگز موفق نبود. پرونده ویژه این هفته «تجارت فردا» در 57سالگی انقلاب سفید به بازخوانی ماموریتها و نتایج این ابرپروژه برای ایران و آخرین پادشاهش میپردازد.