بازتعریف یک رابطه
جامعه ایرانی به کدام نوع حکمرانی نیازمند است؟
به دنبال شکلگیری اعتراضات اخیر، بسیاری منتظر موضعگیری از سوی تصمیمگیرندگان کشور بودند تا معلوم شود نظام سیاسی چگونه میخواهد به مطالبات معترضان پاسخ دهد. اعتراضاتی که به بیان تحلیلگران ریشههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد. از میان مسوولان کشور تاکنون رئیس مجلس شورای اسلامی بوده که صراحتاً از ضرورت نوسازی حکمرانی در ایران سخن گفته است. حال سوال این است که نوسازی حکمرانی را چگونه باید تعبیر کرد؟ از سخنان محمدباقر قالیباف چنین برمیآید که وی حکمرانینو را بر پایه نوسازی اداری کشور مطرح کرده و در تلاش است تا با نوسازی نظام اداری، اصلاحاتی در حکمرانی کشور ایجاد کند. این در حالی است که اقتصاددانان معتقدند نوسازی فکری ساختار سیاسی باید مقدم بر نوسازی اداری باشد. به عبارت دیگر اگر قرار است شاهد تحولاتی در اداره کشور باشیم به نحوی که رضایت گروههای ناراضی جامعه جلب شود این راه از مسیر تجدید نظر در نظریه حکمرانی در کشور میگذرد. به نظر میرسد که اکنون دیگر زمان آن فرارسیده که نظام حکمرانی به بازتعریف رابطه خود با جامعه اقدام کند. اعتراضات اخیر نشان داد که بخشی از افراد جامعه تمایل دارند دولت کارفرما را که مردم را ابزاری برای نیل به اهدافش قرار داده است به کارگزاران خود تبدیل کنند. سوال این است که آیا مجموعه نظام سیاسی در ایران پتانسیل چنین تحولی دارد؟