واقعبین باشیم
تولید برق از انرژیهای خورشیدی با چه موانعی روبهرو است؟
ایران کشوری بسیار پرپتانسیل در حوزه استفاده و بهکارگیری انرژیهای تجدیدپذیر است. سرزمینی با استعدادهای فراوان که توجه به آنها مزیتها و منافع بسیاری را رقم خواهد زد. واقعیت آن است که امروزه، به کارگیری انرژیهای تجدیدپذیر به طور قطع میتواند راه نجاتی برای کشور از برخی آلودگیهای زیستمحیطی از یکسو و کاهش هزینهها و بالا بردن منافع دولت در خدماترسانی به مردم از سوی دیگر باشد؛ به همین جهت است که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که به کارگیری این نوع انرژیها برای تامین نیازهای کشور، یک انتخاب نیست و اکنون دیگر با توجه به شرایط دنیا، به یک الزام تبدیل شده است. بنابراین ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دنیا، از مرحله انتخاب در تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر عبور کرده و باید گامبهگام خود را به سکویی برساند که بخش عمدهای از تولید برق را به توانایی منابع در اختیار خود موکول کند؛ نه اینکه همچون گذشته همچنان بر مدار تولید برق از انرژیهای فسیلی پیش رود؛ پس این یک الزام برای دولتها به شمار میرود که انرژیهای تجدیدپذیر را جایگزین نیروگاههای حرارتی کنند؛ اما اینکه تاکنون ایران در این حوزه چه دستاوردهایی داشته و توانسته چه گامهایی را بردارد، از جمله موضوعاتی است که علاوه بر اینکه باید مرور شود، بلکه ضروری است تا برای آن به شکل موثری برنامهریزی شود. واقعیت آن است که فعالیت ایران در حوزه استفاده از پتانسیلهایی همچون انرژی خورشیدی بسیار زیاد بوده، ولی به این دلیل که انرژی خورشیدی از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است؛ به اندازه موثری از آن بهرهبرداری نشده است؛ این در حالی است که استفاده گسترده از انرژیهای خورشیدی، به شرط این مقرون بهصرفه است که قیمت برق هم از سوی سیاستگذاران به نرخ واقعی خود برسد؛ همانطور که در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله اروپاییها نیز، هماکنون، قیمت برق 19 سنت یورو به ازای هر کیلوواتساعت است که نزدیک به هشت هزار تومان ایران میشود؛ در حالیکه ایران این قیمت را 90 تومان به ازای هر کیلووات ساعت اعلام کرده و البته در برخی حوزهها همچون برق صنعتی، این خدمت بسیار ارزانتر عرضه میشود؛ پس تا زمانی که قیمت انرژی واقعی نشود، امکان رشد انرژیهای تجدیدپذیر وجود ندارد.
در این میان، برخی دیدگاههای دیگر نیز در کشور وجود دارد که به شکل حجرهای، به این موضوع نگاه میکنند؛ این در حالی است که برخی معتقدند انرژی خورشیدی گران است؛ در حالی که قیمت هر کیلوواتساعت برق آن، حدود شش هزار تومان تمام میشود که قیمت تمامشده آن با احتساب دلار 25تومانی، گران نیست؛ چراکه هماکنون در کشور به میزان بسیار زیادی، گاز دیاکسید کربن تولید میشود و تولید میلیونها تن از این گاز در ایران، باعث بروز و ظهور بسیاری از بیماریها شده است؛ اینجاست که دولت باید برای خرید تجهیزات پزشکی و بیمارستانی با همین قیمت دلار وارد عرصه شده که بتواند ضررهای ناشی از گازهای دیاکسید کربن بر سلامتی مردم را پوشش داده و کمک هزینه یارانه واردات دارو را بپردازد؛ اینجاست که ورود به تولید برق از منابع تجدیدپذیر و انرژیهای خورشیدی میتواند راهکاری برای کاهش این هزینهها باشد و این خود در نهایت، هزینهها را پوشش میدهد و به نفع دولت است؛ اما اینکه چرا تا به حال به این سمت نرفتهایم، به این دلیل بوده که انگیزهای وجود نداشته و انرژی نفت، همچنان از دید دولتمردان ارزان است و اگر کشورهایی مثل ترکیه، چین و آلمان در زمینه کنترل گازهای گلخانهای و تولید برق از منابع تجدیدپذیر رشد کردهاند، انرژی بسیار گران در این کشورهاست؛ چراکه قیمت هر لیتر بنزین و گازوئیل در آلمان 6 /1 یورو است که هماکنون در ایران، این قیمت برای بنزین 10 سنت یورو و گازوئیل هفت سنت یورو است و بنابراین تا وقتی که قیمتها واقعی نشود و سوبسید وحشتناکی که به انرژی داده میشود که برآوردها بالای 15 میلیارد دلار است، برداشته نشود، امیدی به الزام به بهکارگیری انرژیهای خورشیدی نیست. البته نحوه بهکارگیری تجهیزات برای تولید برق از منابع خورشیدی هم مهم است؛ به این معنا که در همه جای ایران لزوماً با پنل خورشیدی، نمیتوان برق تولید کرد، بلکه باید به سمت سایر ابزارها و پرههای خورشیدی حرکت کرد؛ چراکه تجهیزات در این حوزه موضوع بسیار مهمی است؛ به این معنا که در کشور ایران، کویرها و نیز جزایر جنوبی خلیج فارس پتانسیل بالایی دارند ولی به دلیل گرمای بیش از حد، نباید پنل خورشیدی به کار گرفت؛ بلکه باید از آیینههای مقعر استفاده کرد. اما این تمام ماجرا نیست؛ بلکه سیاستگذار باید در این حوزه فعالانه و دقیق وارد شود؛ چراکه این دو جدا از هم نیستند و سیاستگذاران باید به سیاست بچسبند و اگر متخصصان امر به نوع تجهیزات و تولید برق با روشهای متنوع اعتقاد داشته باشند، باید به نظرات آنها توجه شود. به هر حال اقتصاددانهای حوزه انرژی بر این باورند که استفاده از انرژیهای فسیلی در درازمدت به زیان کشور است و سیاستگذار نباید تنها به فکر منافع کوتاهمدت باشد؛ بلکه باید قیمت برق را واقعی کرده و به 3500 تا 4 هزار تومان برساند و بر این اساس، به اعتقاد من باید سیاستگذاران در حوزه اقتصاد توسعه کلان کشور به این فکر باشند که محیط زیست از بین میرود و صرفاً با انرژی خورشیدی هم مشکلات حل نمیشود؛ پس همه باید دست به دست هم بدهند تا این مشکل حل شود.
در واقع، داستان شبیه موضوع توسعه است که نمیتوان کارخانه ایجاد کرد؛ ولی تکنسین نداشت؛ پس سیاستگذار بهتر است که کمی تاریخ ایران را مطالعه کند و به فکر 50 سال دیگر ایران باشد؛ چراکه موقعی خواهد رسید که انرژی نفت و گاز مشتری ندارد و روزگار به نحوی پیش خواهد رفت که اقتصاد دیجیتال، هوش مصنوعی یا اینترنت اشیا حاکم شوند؛ همانطور که هماکنون هم این بخشها در حال رشد هستند و ما نیز همانند کشورهایی همچون آلمان باید نهتنها بحث انرژیهای تجدیدپذیر را رشد دهیم، بلکه باید نیمنگاهی به هوش مصنوعی در این حوزه داشته و به لحاظ دانش فنی تقویت شویم. من به عنوان یک متخصص انرژی بر این باورم که ما توان فنی تولید بخشهای بسیار پیچیده انرژی خورشیدی مثل اینورتر را نداریم و با توجه به اینکه 90 درصد قطعات وارداتی است، باید با موضوع منطقی برخورد کرده و قبول کنیم که امکان تولید داخلی نداریم؛ چراکه اینورتر یکی از پیچیدهترین مباحث انرژی خورشیدی است و در کنار آن سولارکنترل و پنلها نیز برای تولید در داخل کشور، دارای مشکل است و معمولاً در ایران امکان تولید وجود ندارد، پس نباید اصرار به تولید داشته باشیم؛ به خصوص اینکه باید توجه داشت که تکنولوژی در این میان هر روز عوض میشود و اگر 15 سال پیش کارایی هر پنل خورشیدی 100 وات 10 درصد بود، اکنون این پنلها با 30 درصد راندمان تولید میشوند و کارخانههای معروفی در آلمان، چین و هند در این حوزه رشد کردهاند؛ پس گسترش تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر، بدون همکاری با خارج و بدون واردکردن فناوریهای مختص این رشته، امکان نخواهد داشت. البته برخی از شرکتها پنل خورشیدی تولید کردهاند؛ ولی با هفت درصد کارایی مشغول به کار هستند که بنابراین باید به این نکات توجه داشت. نکته حائز اهمیت دیگر، توجه به سوددهی سرمایهگذاران در این حوزه است که به هر حال، سرمایهگذار به دنبال سود است و به عنوان یک تولیدکننده انرژی خورشیدی تاکید میکنم که باید قیمت برق واقعی شود تا جذابیت لازم برای سرمایهگذاران ایجاد شود. اگر قرار باشد که تولید هر کیلووات ساعت برق خورشیدی پنج هزار تومان تمام شود ولی از سرمایهگذار بخواهیم آن را به قیمت هزار تومان بفروشد، به طور قطع بیزینسی شکل نخواهد گرفت و کار زمین میخورد؛ پس دولت باید حمایت کرده و یارانه بدهد تا از تولیدکنندگان انرژیهای تجدیدپذیر حمایت کند.