هویت یک کتاب
بازار تهران چگونه بینشهای متفاوتی از سیاست، اقتصاد و جامعه ایران را به تصویر میکشد؟
کتاب «بازار و دولت در ایران: سیاست در بازار تهران» همانگونه که از نام آن برمیآید به بازار تهران میپردازد. بازار تهران همواره محور اقتصاد ایران و در واقع تجربه شهری ایرانی محسوب میشود. مولف کتاب حاضر، آرنگ کشاورزیان، به مقایسه اقتصاد و سیاست بازار در حکومت پهلوی و نظام انقلابی متعاقب آن میپردازد، حکومتی که با انگیزه مدرنیزاسیون درصدد تضعیف آن بود و حکومتی که با حکم محافظت از بازارها به منزله نهادهایی «اسلامی» به قدرت رسید.
کتاب «بازار و دولت در ایران: سیاست در بازار تهران» همانگونه که از نام آن برمیآید به بازار تهران میپردازد. بازار تهران همواره محور اقتصاد ایران و در واقع تجربه شهری ایرانی محسوب میشود. مولف کتاب حاضر، آرنگ کشاورزیان، به مقایسه اقتصاد و سیاست بازار در حکومت پهلوی و نظام انقلابی متعاقب آن میپردازد، حکومتی که با انگیزه مدرنیزاسیون درصدد تضعیف آن بود و حکومتی که با حکم محافظت از بازارها به منزله نهادهایی «اسلامی» به قدرت رسید. نتایج سیاستهای خاص خودشان با مقاصدشان کاملاً اختلاف داشت. بهرغم رویکرد خصمانه شاه، بازار در لوای حکومت وی رونق یافت و خودمختاری نهادی خود را تا آن اندازه حفظ کرد که در انقلاب اسلامی نقش لازم را ایفا کرد. برعکس، انقلاب اسلامی سیاستهایی را پیاده کرد که سهواً شیوههایی را که بازار بر مبنای آن عمل میکرد، دگرگون ساخت و در نتیجه قابلیت آن را برای بسیج سیاسی تحلیل برد. کتاب آرنگ کشاورزیان بینشهای متفاوتی را درباره سیاست، اقتصاد و جامعه ایران در گذر چهار دهه در اختیار میگذارد.
بازار و دولت در ایران یک رمان است و استادانه از مطالعه اقتصاد و سیاست در ایران معاصر سخن میگوید. این کتاب با قرار دادن بازار تهران در کانون توجه خود خواننده را به مطالعه دقیق و درگیرانه دانشمندان اجتماعی علاقهمند به خاورمیانه و تاثیرات مدرنیته بر بازار تشویق میکند. این امر بسیار قابل ملاحظه است، چراکه ورای حوزه علوم سیاسی، برای انسانشناسها، جامعهشناسها، اقتصاددانها و تاریخدانها هم جاذبه زیادی دارد. آرنگ کشاورزیان مطالعه خود را به شیوهای بسیار آسانفهم و تفکربرانگیز طرح کرده است. کتاب کمک شایانی به مطالعه بازارها میکند و برای درک ایران معاصر، رویکردی روشمند و الگویی را دنبال میکند.
بازار و دولت در ایران بر دیدگاهها، ایدئولوژیها و میراث سیاسی و اجتماعی که از دهه 1960 اقتصاد ایران را جان بخشیده و شکل داده نگاهی عمیق میافکند.
اهمیت متن تاثیرگذار کشاورزیان دو وجه دارد: دیدگاههای گوناگون درباره چگونگی کارکرد بازار تهران و تبارشناسی چگونگی مطالعه این فضاهای اجتماعی از شبکه ارتباطات را عرضه میکند. در ایران بازارها از «سنگ بنای» هر شهر بودن و «نبض تپنده شهر» به جای گرفتن در سازوکارهای مدرن اقتصادی ملی و جهانی تحول یافتهاند. متعاقبِ شرقشناسی ادوارد سعید، میتوان چنین گمانهزنی کرد که بازار یادآور محض یک فضای اساساً «شرقی» از چشمانداز اروپایی، به منزله فضایی درهمبرهم، غیرعقلایی و بیگانه قابل شناسایی است. همانطور که کشاورزیان اشاره میکند، بازار «مفهومی است که از آن میتوان برای ترسیم یک مکان، یک اقتصاد، یک شیوه زندگی و یک طبقه یا حتی تجسم ایران، خاورمیانه یا جهان اسلام بهره گرفت». پژوهشگران معاصر دلمشغول مسائلی مانند اسلام و مدرنیته طبعاً دلواپس بازار به عنوان نوعی نماد و مظهر خاورمیانه در تصور اروپایی بودن هستند. در ادبیات ایران بازار نوستالژیک، سنتی و یادآور دوران استعمار تصویر شده است. کشاورزیان دقت بسیار کرده تا در نوشتن پیرامون زمان و مکانی که هم در تصور و هم تجربیات زنده آنانی که بازار تعریف کرده و پیوسته حد و حدود پویای آن را ترسیم و بازترسیم میکنند، دقت و حساسیت کافی به خرج بدهد.
بازار و دولت در ایران، در اصل بر بازیگرانی اجتماعی تمرکز میکند که بخش و قطعهای از این نهادند. کشاورزیان به واسطه تحلیل متنی و کار میدانی انسانشناسانه در بازار، با زحمت و دقت بسیار تصویری پیچیده و چندلایه را از طرفهای صحبت خود که شهروندان دو رژیم بسیار متفاوت و متمایز بودهاند، ترسیم میکند. با این حال کشاورزیان، انقلاب اسلامی را باعث انشعاب و گسست در تاریخ بازار قلمداد نمیکند. در عوض، رد تغییر و تحولات این فضای اجتماعی را بدون تمرکز بر پایداریهای هویتی که با مطالعه ایران پیش و پس از انقلاب به دست میآید، دنبال میکند. نقطه قوت و تازگی تحلیل کشاورزیان از درگیری پیوسته با بازار به منزله نظامی از شبکههایی متقاطعِ جامعه ایرانی ناشی میشود. این رویکرد دیدگاهی از بازار ارائه میکند که از فضای عینی که اشغال میکند فراتر میرود. علاوه بر این، کشاورزیان نهتنها کارکرد درونی این شبکههای اقتصادی را مستند میکند بلکه همچنین روابط بین کارگزاران حکومتی و بازیگران غیرحکومتی که نمای این جهتهای اقتصادی را تعریف میکند.
از چشمانداز جهانی شدن و نهضتهای اقتصاد خرد، بازار محلی دیگر یک نهاد تجاری مهم لحاظ نمیشود و دیگر مرکز ترانزیت فعالیتهای تجاری نیست. بازار در وهله نخست «سنتی» و در نقطه مقابل فعالیتهای تجاری «مدرن» و فضاهای شهری از قبیل مالها، بازارچهها و پاساژها قرار دارد. بنابراین از نظرگاهی مدرن، بازار یک محل اقتصادی «نامرتبط» تصویر میشود. «بازار و دولت در ایران...» از دستهبندیهای آزموده و امتحانشده «مدرن» و «سنتی» که بازار را فضایی ثابت تجسم میکند تا نقش بااهمیت آن در محیط سیاسی و فرهنگی ایران را تصویر کند، گام فراتر مینهد. هر یک از شش فصل کتاب و نتیجهگیری دانش خواننده درباره بازار را بازتعریف میکنند. فصول 1 و 2 به تعریف و بافتسازی مفهوم بازار در چارچوب ایدئولوژیک و نظری اقتصادهای خاورمیانهای و بازارها در کلیت میپردازند. فصول 3 و 4 ترسیمی ظریف و تاریخی ارائه میکنند که بازارها چگونه شبکههایی با «برنامههای دگرگونشونده» هستند. فصل 5 مطالعهای انسانشناختی از سه کالا (فرش، چای و بلوریجات) در اختیار میگذارد. در نهایت، فصل 6 از معمای روابط بازار-دولت و بازار-مسجد پرده برمیدارد که به عنوان متحدانی پذیرفته شدهاند که بدون اینکه هرگز به چنین شیوه توصیفی بسط داده و تحلیل شده باشند، سیاست ایران را تغییر دادهاند. تمرکز این فصل مهم و پایانی، سازماندهی بازارهاست که به بازیگران این امکان را میدهد تا در قالب اشکالی از اعتراض سیاسی علیه سیاستهای دولت عمل کنند. در واقع، نکته کانونی این فصل، تفاوتهای پیچیده و با این حال تعیینکننده میان اعتراضات سیاسی و اجتماعی سازماندهیشده در بازار است.
کتاب حاضر، اثری معیار در مطالعه جامعه ایرانی است که از دریچه بازار تهران تحلیلی دقیق از روابط اجتماعی در ایران معاصر، پیش رو مینهد. بازار و دولت در ایران نظری به زندگی روزمره شهروندان ایرانی و ذهنیتهای آنها از خلال تعاملاتشان با یکدیگر، دولت و طبقه روحانی عرضه میکند. این کتاب، استفاده مبتکرانه از منابع را مطرح و الگوسازی میکند؛ کشاورزیان از منابع و ادبیات بازار بهره میگیرد و احتمالاً نخستین پژوهشگری است که روی این موضوع کار میکند تا ادبیات تولیدی خود بازاریها را درهم آمیزد. این کتاب، منبع تکمیلی بسیار مهمی برای کلاسهای درس و سمینارهای دانشجویی خواهد بود و نقش مرجع راهنمای عمومی در مطالعه جامعه، اقتصاد و سیاست ایرانی را ایفا خواهد کرد.
در نهایت باید گفت این کتاب در جمعبندی خود به این موضوع اشاره دارد که برخی نارضایتیها و مخالفتها در بازار هم مثل جامعه ایران رواج پیدا کرده است. با وجود این، این نکته حائز اهمیت است که نارضایتی به تنهایی بسیج سیاسی را تضمین نمیکند. همانقدر که اقدامات و شرایط کشور عامل مهمی هستند، ساختار کنونی روابط اجتماعی متغیر مهمی در کنش جمعی است. بازار تهران این موضوع را از طریق توانایی متغیرش برای بسیج کردن نشان میدهد.
زنجیرهای ارزشی درهمتنیده، بلندمدت و به لحاظ اجتماعی ریشهدار، توانایی بازار برای حل مشکل کنش «اجتماعی» را شکل میداد و به وسیله آن بازار میتوانست «شلوغی» ایجاد کند. از آنجا که ساختار بسیجگر بازار، که از حیث شکل حکمرانی درک میشود، تغییر یافته است، دیگر بازار «متحد» نیست. بنابراین مغازهها بازمیمانند و بازار به لحاظ سیاسی آرام است.