غرق در اقیانوس پلاستیک
با زبالهها چه باید کرد؟
یکی از مهمترین بحثها در مدیریت شهری ایران مساله مدیریت پسماند است. شروع مدیریت پسماند در ایران مصادف با تاسیس اولین شهرداری در کشور در سال 1290 است. امروز بیش از 100 سال از تاسیس شهرداری در ایران میگذرد و از همان اوایل، مدیران به فکر مدیریت پسماند بودند.
یکی از مهمترین بحثها در مدیریت شهری ایران مساله مدیریت پسماند است. شروع مدیریت پسماند در ایران مصادف با تاسیس اولین شهرداری در کشور در سال 1290 است. امروز بیش از 100 سال از تاسیس شهرداری در ایران میگذرد و از همان اوایل، مدیران به فکر مدیریت پسماند بودند. ولی در اوایل دهه 1360 نشانههایی از تحول در سیستم مدیریت پسماند در ایران مشاهده شد و تا امروز ادامه دارد و اگرچه خیلی برای ارتقای شیوههای مدیریتی تلاش شد ولیکن متاسفانه هنوز ما با سیستم مدیریت پسماند در کشورهای پیشرفته دنیا و در کشورهای صنعتی فاصله قابل توجهی داریم. ما میتوانیم بگوییم نسبت به گذشته سیستم مدیریت پسماند در ایران پیشرفت کرده و در همه زمینهها این پیشرفت مشاهده میشود. البته برنامهریزی و سازماندهی و استراتژیها خیلی کند پیش میرود.
در شمال کشور به دلایل مختلف مشکلاتی در مدیریت پسماند وجود دارد. ویژگیهایی که جغرافیای شمال ایران دارد سبب شده مدیریت پسماند با چالشهایی مواجه شود. مشکلاتی مثل کمبود زمین و بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی، تولید انبوه زباله به علت ورود زیاد گردشگر و... از جمله مسائلی است که شمال کشور با آن درگیر است.
در جاهایی که آبهای زیرزمینی بالاست نباید از روش دفع استفاده کرد. بلکه باید از روشهای حرارتی و سوزاندن یا پیرولیز یا پلاسما استفاده کرد. همچنین باید از تکنیکهای بیولوژیک یا هاضمهای مختلف استفاده کنیم و بتوانیم زبالهها را بیخطر کنیم و علاوه بر بیخطر کردن محصولاتی هم به دست بیاوریم. ما میدانیم زباله میتواند بر محیط زیست طبیعی و انسانی اثر بگذارد.
وجود دریای خزر خودش میتواند مساله خطرسازی باشد. رهاسازی زبالهها در سواحل یا در جنگلها میتواند برای شهرهای شمالی و بهخصوص برای دریای خزر مسالهساز باشد. به این علت که وقتی زبالهها انباشت میشوند حتی اگر زبالههای بیخطر و خانگی باشند، باز هم به خاطر تولید شیرابه و جاری شدن آن به طور طبیعی یا با روانآبها میتواند هم آبهای زیرزمینی و هم آبهای سطحی و هم آب دریای خزر را آلوده کند.
بدتر از همه اینها مشاهده شده است که زبالهها به طور مستقیم به آب ریخته شده است. همه میدانند امروزه کیفیت زباله با گذشته فرق کرده است. حالا به مقدار بسیار زیادی پلاستیک در زبالهها یافت میشود. مواد زائد خطرناک خانگی مثل باتریها یا مواد پزشکی که در خانهها تولید میشود، حالا در میان زبالهها وجود دارد. مواد شیمیایی و داروهایی که میمانند و وارد سیستم پسماند میشوند خود چالش بزرگی است.
ما زبالههای خطرناک را کنار میگذاریم ولی باید این را بدانیم که زبالههای خانگی ما نیز حاوی مقادیر زیادی زبالههای خطرناک شیمیایی و بیولوژیک است. شیرابه این زباله وقتی وارد آب و خاک شود، معضلات زیادی را به وجود میآورند. گاهی این شیرابهها اینقدر سمی هستند که میتوانند حیوانات آبزی را از بین ببرند. شما میدانید که امروزه در سراسر دنیا و البته در دریاهای ما بهخصوص شمال مقدار زیادی پلاستیک و میکروپلاستیک یافت شده که حیات حیوانات و آبزیان را به خطر انداخته است. کالبدشکافی حیوانات آبزی و پرندگانی که در کنار سواحل زندگی میکنند، نشان میدهد، درون شکم این حیوانات چقدر پلاستیک وجود دارد و علت مرگ آنها همین پلاستیکهاست. غیر از این، مواد زائد دیگری که وقتی وارد آب میشود، در آب رسوب میکند و عمر مفید آب را کم میکند و اکوسیستم آبزیان و آب را به خطر میاندازد و بعد از مدتی حالت انتفاعی آب از بین میرود. بنابراین در شهرهای شمالی و دیگر شهرهای ایران که بدون سیستم صحیح مدیریت پسماند، زبالهها رها میشوند، میتوان گفت خطرات زیادی در کمین آب و خاک و هوا به عنوان سه عنصر حیاتبخش بشر وجود دارد. بنابراین ما میتوانیم بگوییم فاجعه در همهجا پراکنده است.
ممکن است این سوال به وجود بیاید که چه راهکارهای برای مدیریت پسماند وجود دارد؟ اگر ما پسماند را به عنوان یک ماده کثیف که میتواند خطرات زیادی برای محیط زیست به وجود بیارید، بشناسیم باید راهکار مبارزه با آن را نیز دریابیم. به هر حال انباشت پسماند خطرات زیادی برای سلامت، بهداشت و محیط زیست دارد. اما اگر از دید دیگری به پسماند بنگریم، دیدگاهی که با مدیریت صحیح بتواند از تهدیدهای پسماند در محیط زیست بکاهد و فرصتهایی را برای جامعه به وجود بیاورد، پسماند میتواند مفید هم باشد و راهکار ما مبارزه نیست بلکه مدیریت صحیح و جامع در ارتباط با پسماندی است که ما خودمان تولید میکنیم. من فکر میکنم نهتنها در ایران بلکه در تمامی کشورهای جهان راهکارهای صحیحی برای مدیریت پسماند تحت عنوان مدیریت جامع پسماند وجود دارد که البته اگر مراحل مدیریت اسمگذاری شود، که از تولید و نگهداری، حملونقل، بازیافت، پردازش و در نهایت دفع نهایی است، میتواند ما را در مدیریت پسماند به خوبی یاری دهد. با وجود قوانین مرتبط با مدیریت پسماند، ما شاهد هستیم که پسماندها تنها روی هم تلنبار میشوند. البته جمعآوری صورت میگیرد ولی تنها ذخیره میشود که این بدترین نوع مدیریت پسماند است. در این صورت ما باید با این روش مبارزه کنیم چراکه این شیوه تهدید جدی برای آب و خاک و هواست. اگر ما مدیریت درستی را اعمال کنیم، فرصتهای زیادی را از مدیریت زباله به دست میآوریم. چنانکه خیلی از کشورها حاضرند زباله دیگر کشورها را بخرند و به خاطر تکنولوژیهای مناسبی که در اختیار دارند، این تهدیدها را به فرصت بدل میکنند. برای مثال مواد پلاستکی را میتوان نام برد. ظروف یکبارمصرفی که متاسفانه روزبهروز میزان و مصرف آن بیشتر میشود. حتی گاهی استفاده از این ظروف یکبارمصرف در خانوادهها ارزش شناخته میشود. متاسفانه استفاده از این مواد یکبارمصرف مخاطرات زیادی دارد. ابتدا اینکه برای تولید این مواد پلاستیکی آب زیادی مصرف شده است. دیگر اینکه به دلیل تجزیهناپذیر بودن مواد پلاستیکی در کوتاهمدت، محیط پیرامون زندگی ما پر از این مواد پلاستیکی است. حتی اعماق اقیانوسها دیگر درامان نیست. راه مدیریت پلاستیک با توجه به حجم تولید و استفاده آن به بهانههای بهداشتی در محصولات غذایی، استفاده از تکنولوژی بازیافت است. ما باید بازیافت را جدی بگیریم و محصولات بازیافتی را به کشورهای دیگر صادر کنیم. مثلاً از مواد ارگانیک کود بسازیم و مواد پلاستیکی را به صورت گرانول یا محصولات پلاستیکی دیگر به کشورهای دیگر صادر کنیم. دنیا دارد این کار را انجام میدهد.
با توجه به تنوع فرهنگی و جغرافیایی که در کشور ما وجود دارد نمیتوان حکم واحدی برای تمامی شهرهای ایران در مورد مدیریت پسماند صادر کنیم. اما آنچه مسلم است بعضی از این روشهای مدیریتی برای بهتر کردن اوضاع پسماند مشترک است.
آموزش یکی از مهمترین روشهاست که میتوان برای تمامی آحاد مردم پیاده کرد. یکی از مهمترین طرقی که این آموزش میتواند به مردم برسد، رسانههای گروهی هستند بهخصوص تلویزیون. البته نقش مدارس و آموزگاران نباید نادیده گرفته شود. دانشآموزان را میتوان به طریق درست آموزش داد چراکه بچهها در سنین پایین یادگیری بهتری دارند. آموزش بقیه اقشار جامعه مهم است. فرهنگسازی نیاز جامعه است که البته بلندمدت است و زمان میبرد. اما در کوتاهمدت قوانین که باید از روی کاغذ به متن جامعه بیاید متاسفانه به خوبی اجرا نمیشوند. بسیاری از کشورها جریمههای بسیار سنگینی برای ورود آلایندهها به محیطزیست از جمله پسماند وضع کردهاند. این جریمهها به قدری بالاست که کسی جرات نمیکند پسماندهایش را در طبیعت رها کند. این قوانین سختگیرانه چه در شهر و چه در خارج از شهر اجرا میشود. بنابراین این قوانین تبدیل به فرهنگ و از نسلی به نسل بعد منتقل میشوند. ما الان در گوشهوکنار شهر غیر از انواع بطریهای پلاستیکی و نایلونهای پلاستیکی که میتوانیم ببینم زبالههای دیگر از جمله تهسیگارها را هم میبینیم. ما باید راهکارهایی برای این نوع پسماندها داشته باشیم و از مشوقهایی برای تحویل زبالههای پلاستیکی استفاده کنیم.