مطالبات محال
چرا اعتراضات کارگری پایانی ندارد؟
206 بنگاه اقتصادی تعطیلشده و 1413 بنگاه اقتصادی مشکلدار. این آمار مربوط به سال 96 و واحدهایی است که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی وضعیت آنها را رصد کرده و تعطیل شدن یا بحرانی بودن وضعیت آنها رسماً از سوی این وزارتخانه اعلام شده است.
ابراهیم علیزاده: 206 بنگاه اقتصادی تعطیلشده و 1413 بنگاه اقتصادی مشکلدار. این آمار مربوط به سال 96 و واحدهایی است که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی وضعیت آنها را رصد کرده و تعطیل شدن یا بحرانی بودن وضعیت آنها رسماً از سوی این وزارتخانه اعلام شده است. این واحدها حتی اگر بنگاههای اقتصادی بزرگی نبوده باشند و هرکدام تنها 100 کارگر هم میداشتند در بهترین حالت شاید بیش از 161 هزار نیروی کار در سال گذشته درگیر مسائل صنفی خود بودهاند. اما آیا آنها توانستهاند حقوق خود را پس از پایان غمانگیز کار خود دریافت کنند؟
مروری بر اخبار اعتراضها و اعتصابات کارگری سال گذشته نشان میدهد که احتمالاً اینطور نبوده است. اغلب کارگران پس از مواجه شدن با مشکلات صنفی مانند عدم دریافت حقوق خود چند ماهی صبر کردهاند. پس از صبر از کارفرمای ناتوان کارگاه درخواست کردهاند که مطالبات آنها پرداخت شود. کارفرما لیستی از مصائب را مقابل دیدگان آنها نمایش داده است. ناتوانی خود را در پرداخت مطالبات چند مرتبهای بیان کرده است و در نهایت کارگران مجبور شدهاند به مراجع مختلف مراجعه کنند. یکبار صفی از کارگران مقابل در ساختمان استانداری، بار دیگر عزیمت به پایتخت و اجتماع مقابل ساختمان یک وزارتخانه و سپس پناه بردن به نهاد ریاستجمهوری و در نهایت با دستان خالی برگشتن به خانه خود! تازه آن هم در صورتی است که با او برخوردی صورت نگرفته باشد.
کارگران شرکت هپکو اراک تنها یک نمونه از کارگرانی هستند که روزهای سخت بلاتکلیفی و انتظار برای دریافت مطالبات معوق خود را تجربه کردهاند. خیلیها این شرکت را بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات راهسازی خاورمیانه میدانند اما کارگران آن چند سالی است که با مشکلات صنفی درگیرند. زمستان سه سال پیش کارگران این شرکت در چند نوبت دست از کار کشیدند تا تکلیف حقوق و مزایای عقبمانده آنها مشخص شود. آن زمان تعداد کارگران این شرکت از سوی شورای عالی کار حدود هزار نفر اعلام شده بود. پاییز سال بعد حتی با راهپیمایی در مسیر شرکت تا مرکز شهر و تجمع مقابل مصلای بیتالمقدس اراک و بار دیگر مقابل ساختمان استانداری خواسته خود را به مسوولان گوشزد کردند. اما مشکل آنها ریشهای حل نشد. بهار امسال نیز این کارگران با بستن راهآهن شمال-جنوب در اراک دست به اعتراض زدند اما هنوز به آنچه دقیقاً میخواهند دست نیافتهاند. مشکل اصلی را خیلی از مقامات استانی نداشتن صلاحیت و اهلیت مجموعهای که در گذشته برای مدیریت این شرکت انتخاب شد میدانند. مسالهای که در دیگر اعتراضات کارگری نیز قابل مشاهده است. با این حال برخی از مجموعهها هم که شبهه خصولتی یا شبهدولتی بودن مدیریت در آنها وجود ندارد به واسطه بیثباتیها در اقتصاد با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند که آنها را به وداع زودتر از زمان موعد قرارداد با کارگر سوق میدهد. چرا این مسائل حل نمیشوند؟ چرا اعتراضات کارگری جواب نمیدهد و بدون نتیجه سرکوب میشوند؟ مکانیسم حمایتی از کارگران در برابر نپرداختن حقوق چیست؟ آیا راهی برای بهینهیابی خواستهها و مطالبات کارگران و توان کارفرمایان وجود ندارد؟