بریده روزنامهها (اجتماعی)
گم شدن همزمان شش کودک در تهران
در گزارشی درباره گم شدن شش کودک به نقل از مردی که پدر چهار نفر از این کودکان و عموی دو بچه دیگر است، نوشت: ما اهل افغانستان هستیم و ساکن گرمسار. بچهها در پارک بازی میکردند، شب شد و ما به پارک رفتیم اما اثری از بچهها نبود. وقتی میخواستیم به بیمارستانهای اطراف گرمسار برویم، راننده خودرو گفت از رانندهای شنیده که 12 فروردین شش کودک را در گرمسار سوار کرده و به تهران برده. سراغ راننده رفتیم. او میگفت پسرم به همراه پنج کودک دیگر با پیشنهاد کرایه 22 هزار و 500تومانی از او خواسته آنها را به تهران ببرد. آنها را حوالی سهراه افسریه، پیاده کرده و خبری از آنها ندارد.
♦♦♦
تلاقی آب شرب و فاضلاب در اهواز
به نقل از محمدرضا ایزدی، عضو شورای شهر اهواز، نوشت: مکرر شاهد اعتراض مردم برای نبود نورپردازی مطلوب در اهواز هستیم. شرایط موجود در زمینه روشنایی و نورپردازی با توجه به اینکه در طول یک سال حدود هشت ماه مردم بیشتر در شب از منزل بیرون میزنند، اصلاً مناسب نیست. یکی از مسائل دیگر موضوع کیفیت آب شرب اهواز است؛ آب شرب اهواز سالم نیست و سیستم فاضلاب مردم را عذاب میدهد و حتی در ۳۰۱ نقطه شهر تلاقی آب و فاضلاب داریم. شکایاتی هم در خصوص این تلاقیها به دادگاه قدس ارائه شده چون برخی از مردم به بیماری هپاتیت آ مبتلا شدهاند، حتی ۱۳ نفر شناسایی شدهاند و آدرس این شهروندان نیز موجود است.
♦♦♦
حمله مسلحانه به یک مرکز علمی فرهنگی در اهواز
نوشت: فرزند آیتالله عباس کعبی، نماینده مجلس خبرگان، جزئیات حمله مسلحانه منافقین به مرکز علمی فرهنگی امام حسین (ع) در اهواز را تشریح کرد: ساعت 10:10 شب گذشته (18 فروردین) یک شبکه منتسب به منافقین با پخش تصاویری از فعالیتهای این مرکز تلویحاً ما را تهدید کرد. ساعت 12:20 نیمهشب، تیراندازی شدیدی به مرکز شد. آن شبکه نیز پس از این اقدام با انتشار کلیپ، مسوولیت حمله را بر عهده گرفت. این حمله خسارت جانی نداشته اما خسارتهای مالی در پی داشته. این شبکه سعی داشت القا کند به مرکزی نظامی زیر نظر سپاه پاسداران حمله کرده، در صورتی که مرکز علمی فرهنگی امام حسین (ع) به هیچوجه پایگاه نظامی نیست بلکه زیر نظر آیتالله کعبی فعالیت میکند.
♦♦♦
دچار از جاکندگی تاریخی و اجتماعی شدهایم
به نقل از عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی نوشت: ما در ایرانشهر دچار یک چالش بنیادین هم از جهت حرکت و هم زیست و زندگی هستیم. بنابراین رضایتمندی طبقات مختلف اجتماعی اندک است. نمیتوانیم به عنوان یک مسوول از این مشکلات چشمپوشی کنیم، واقعیت این است که جوانان ما هراس سنگینی از آینده دارند. نکته کلیدی و بنیادی سخن من این است که ریشه مشکلات در «ازجاکندگی اجتماعی» است؛ ما دچار از جاکندگی هویتی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و... هستیم. در غربت قرار گرفتن مفهوم ایران این وضع را ایجاد کرده است: من در میان جمع و دلم جای دیگر است. در ایران زندگی میکنیم ولی درکش نمیکنیم. با انقلاب آیسیتی مفهوم ازجاکندگی هر روز عمیقتر میشود.