عرش و فرش
کدام کشورها بعد از بحران سرپا میشوند؟
طی قرن گذشته، بحرانهای مختلف، اقتصادهای دنیا را درگیر خود کرده است. بحرانهایی همچون رکود بزرگ دهه 1930 و بحران مالی 2008 که هر دو از ایالات متحده شروع شدند، بسیاری از کشورهای جهان را درگیر خود کردند و بحرانهایی همچون بحران بدهی آمریکای لاتین در دهه 1980 و بحران پولی آسیای شرقی در دهه 1990، کشورهای کمتری را درگیر کردند. بحران ناشی از ویروس کرونا نیز پتانسیل این را دارد که بدترین رکود یک قرن گذشته را رقم بزند؛ رکودی حتی بدتر از آنچه در دهه 1930 رخ داد. اما سقوطهای اقتصادی فقط یک روی سکه بحرانهای مالی هستند. روی دیگر سکه، اقتصادهایی هستند که همچون ققنوس سر از خاکستر برآوردهاند و دوباره روی پایشان ایستادهاند. فقط کشورهایی خواهند توانست بعد از بحرانهای اقتصادی ناشی از شیوع کرونا روی پایشان بایستند که از بحرانهای قبلی درس گرفته باشند و اشتباهات گذشته را تکرار نکنند. یکی از بزرگترین اشتباهات سیاستگذاران در زمانی که اقتصاد کشورشان با بحران مواجه میشود، دخالت هرچه بیشتر در اقتصاد است. برای مثال یکی از بزرگترین خطاها میخکوب کردن نرخ ارز در یک سطح مشخص است. به تعویق انداختن تصمیمات در شرایط بحران اقتصادی یکی دیگر از بزرگترین خطاهای سیاستگذاران است. وقتی بحران رخ میدهد، اقدام سریع یکی از ضروریات برای موفقیت است. زیرا طی بحرانهای مالی، سردرگمی و عدم اطمینان وجود دارد و یک گرایش طبیعی در مقامات برای به تعویق انداختن تصمیمات تا زمانی که وضعیت واضحتر شود ایجاد میشود. یکی از اشتباهات دیگر، حواله دادن بحران است. سیاستگذاران دنبال بهانه هستند؛ دنبال بهانه برای اینکه بحران و مشکلات را به دیگران، دولتهای قبل، عوامل خارجی و محیطی و مواردی از این دست حواله دهند. این حواله دادن نهتنها مشکلی را حل نمیکند بلکه باعث بدتر شدن شرایط نیز میشود. دوری از چنین کارهایی به فرآیند ریکاوری کمک خواهد کرد. در این پرونده به این سوال پاسخ میدهیم که کدام اقتصادها طی قرن گذشته بعد از بحران همچون ققنوس سر از خاکستر برآوردهاند و درسهای آنها چیست.