تاریخ انتشار:
۲۰ تریلیون دلار از دست رفته
بهشت مالیاتی
چگونه میتوان در دلواره و گراند کیمن جلوی شرکتها و افرادی را که از پرداخت مالیات طفره میروند گرفت؟
چگونه میتوان در دلواره و گراند کیمن جلوی شرکتها و افرادی را که از پرداخت مالیات طفره میروند گرفت؟ نهاد ارائه خدمات عمومی فقط در صورتی میتواند فعال باشد که کسانی که از مزایای آن استفاده میکنند حاضر باشند در هزینهها مشارکت کنند. افراد و شرکتهایی که از پرداخت مالیات اجتناب میکنند باعث ناخشنودی همگانی میشوند بنابراین تعجبی ندارد در حالی که دولتها و افراد در همه جا تلاش میکنند سهم خود را بپردازند حملات جدی علیه بهشتهای مالیاتی و کسانی که از آنها استفاده میکنند شدت گرفته است.
این عصبانیت در اروپا متوجه شرکتهای بزرگ شده است. آمازون و استارباکس به خاطر استفاده از حقههای زیرکانه حسابداری برای ثبت سودهایشان در بهشتهای مالیاتی و کاهش سودها در کشورهایی که در آنجا تجارت انجام میدهند از طرف مشتریان بایکوت شدهاند. دیوید کامرون مقابله با فرار مالیاتی را در صدر دستور کار گروه 8 قرار داده است. آمریکا افراد مالیاتگریز و بانکهایی را که به آنها کمک میکنند هدف قرار داده است. کنگره آمریکا قانون پیروی از مالیات برای حسابهای خارجی (FATCA) را به تصویب رساند که طبق آن بنگاههای مالی خارجی ملزم هستند وضعیت مشتریان آمریکایی خود را افشا کنند. کوچکترین اتهام در مورد همکاری با صندوقهای مالی خارج باعث بیاعتباری سیاسی میشود. دموکراتها در دوره مبارزات انتخاباتی سال قبل میت رامنی را به خاطر داراییهایش در جزایر کیمن مورد شدیدترین انتقادات قرار دادند. هماکنون جک لیو نامزد وزارت خزانهداری آمریکا در دولت اوباما به دلیل داشتن منافعی در صندوق مالی کیمن دچار مشکل شده است.
وادار کردن ثروتمندان به پرداخت مالیات هدفی قابل تحسین است اما حملات کنونی از یک طرف مزورانه و از طرف دیگر گمراهکننده هستند. این حملات میتوانند سیاستهای عوامفریبانه خوبی باشند اما رهبرانی که خواهان بهبود اوضاع کشورشان هستند باید اصلاحات را از سرزمین خود و نظام مالیاتی شروع کنند.
مالیاتگریزان دلواره
در نظر همگان بهشتهای مالیاتی جزایر کوچک با درختان نخل هستند اما گزارشها نشان میدهند موضوع بسیار فراتر از اینهاست. اگر بهشت مالیاتی را مکانی تعریف کنیم که پول ساکنان کشورهای دیگر را از طریق فراهم کردن مقررات اندک، مالیات صفر و یا بسیار اندک و رازداری جذب میکند جهان 50 تا 60 بهشت مالیاتی دارد. این مکانها به پایگاه بیش از دو میلیون شرکت و هزاران بانک، صندوق مالی و شرکتهای بیمه تبدیل شدهاند. هیچکس به طور دقیق نمیداند میزان فرار مالیاتی چه اندازه است. برآوردها رقم آن را حدود 20 تریلیون دلار نشان میدهند.
همه این بهشتها در مناطق آفتابی و گرم نیستند. در واقع بسیاری از آنها در خارج از کشور و یا در جزایر قرار ندارند. اوباما تمایل دارد اوگلندهاوس را به عنوان مظهر دور زدن یک نظام معرفی کند. اوگلندهاوس ساختمانی در جزایر کیمن است که بیش از 18 هزار شرکت را در خود جای داده است اما این مکان در مقایسه با دلواره با جمعیت 917092 نفر که 945 هزار شرکت را پناه داده است هیچ نیست. شرکتهای دلواره اغلب مالیاتگریز هستند و خدماتی برای فرار مالیاتی ارائه میدهند. میامی بزرگترین مرکز بانکی جزیرهای است که سپردهگذاران بازارهای نوظهور را از دید چشمان کنجکاو کشورهایشان مخفی نگه میدارد. مرکز مالی سیتی در لندن که از دهه 1950 پیشگام عرصه تجارت ارزهای خارجی بوده است هنوز هم به خارجیان کمک میکند تا قوانین را دور بزنند. شرکتهای پناهگاه مالیاتی در بریتانیا و مشارکتهای دارای مسوولیت محدود مرتباً در فعالیتهای مجرمانه دست دارند. از نظر رواج پولشویی لندن از جزایر کیمن وضع بهتری ندارد. دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا هم به نوعی دیگر در زمره مراکز فرار از مالیات قرار میگیرند: شرکتها سودهای خود را به سمت شرکتهای وابسته کوچک و کمارزش
خود در لوکزامبورگ، ایرلند و هلند سوق میدهند. جایی که مالیات در آن بسیار اندک است.بنابراین جریان اصلاحات علاوه بر جزایر کارائیب باید مراکز مالی جهان ثروتمند را هم مورد هدف قرار دهد و بتواند فعالیتهای غیرقانونی (پولشویی و گریز مستقیم از مالیات) و فعالیتهای قانونی (تنظیم حسابها به منظور اجتناب از مالیات) را تشخیص دهد. شفافیت بهترین سلاح علیه فعالیتهای غیرقانونی است و باعث میشود اطلاعات بیشتری جمعآوری شود و در اختیار همگان قرار گیرد. به خاطر قانون پیروی از مالیات برای حسابهای خارجی هماکنون مراکز مستقر در جزایر دادههای مشتریان خود را به کشورهای آنها میفرستند. این در حالی است که خود آمریکا اطلاعات مشتریان خود از کشورهای آمریکای لاتین را که در میامی سپردهگذاری کردهاند افشا نمیکند. این شرایط باید تغییر کند. همه کشورها باید تلاش کنند تا جلوی استفاده از سهامداران و مدیران قلابی به منظور اختفای منشاء پولها گرفته شود. آنها باید اطمینان حاصل کنند که اطلاعات مرتبط با مالکان واقعی و ذینفع شرکتها جمعآوری و به روزرسانی شده و به راحتی در دسترس ناظران و محققان قرار گیرد. شفافیت هزینههایی دارد اما در مقابل
مزایای نورافشانی بر زوایای تاریک امور مالی بسیار بیشتر است.
کاهش نرخ مالیات، مالیات بیشتر
علاوه بر این شفافیت باعث مهار فرار مالیاتی شرکتها میشود. همانطور که تجربه استارباکس نشان داد شرکتهایی که پول را به مناطق دیگر منتقل میکنند تا از مالیات بگریزند شهرت خود را به خطر میاندازند. هر چه مصرفکنندگان از این نوع فرار مالیاتی اطلاعات بیشتری داشته باشند مفیدتر خواهد بود. با وجود این فشار بیشتر به معنای پاسخ نهایی به مشکل نیست. مصرفکنندگان از ورود به تنشها و مقابلههای شرکتها خسته میشوند و دولتها نیز نباید با روشهای قانونی کاهش مالیات در شرکتها مقابله کنند. نظامهای مالیاتی باید اصلاح شوند. دولتها باید شرایط را طوری برای شرکتها دشوار کنند که نتوانند از انتقال پول برای فرار از مالیات استفاده کنند. شرکتها باید وادار شوند تا فعالیتهای خود را در همان مکان ثبت کنند. چندین دولت فدرال - از جمله آمریکا - اقداماتی انجام دادهاند تا شرکتها نتوانند از تفاوت مقررات و قوانین در ایالتهای مختلف به نفع خود بهرهبرداری کنند. چنین اقدامی اکنون در سطح بینالمللی ضرورت پیدا کرده است. علاوه بر این دولتها باید مالیات شرکتی را کاهش دهند. وضع مالیات برای شرکتها کافی نیست چراکه آنها بار مالیاتی را به
دیگران منتقل میکنند. بهترین راه آن است که کسانی که در نهایت پول پرداخت میکنند مستقیماً مشمول مالیات قرار گیرند. این افراد میتوانند دارندگان سرمایه، کارگران و یا مصرفکنندگان باشند. مالیاتهای شرکتی سهم زیادی در درآمدها ندارند. در آمریکا سهم آنها دو درصد و در بریتانیا 7/2 درصد از تولید ناخالص داخلی است. نمیتوان مالیات شرکتی را به طور کامل حذف کرد چراکه در این صورت ثروتمندان دارایی خود را به شرکت تبدیل میکنند اما نرخ پایینتر مالیات در سطح گسترده به همراه مسوولان مالیاتی مصمم و متعهد به معنای کارایی بیشتر و احتمالاً درآمد بیشتر خواهد بود. در آمریکا که شرکتها با بالاترین نرخ مالیات در سطح بینالملل مواجه هستند بیشترین میزان فرار مالیاتی هم دیده میشود. انجام اصلاحات آسان نیست. دولتهایی که مالیات شرکتها را کاهش دهند به تسلیم در مقابل باجخواهی سرمایهداران متهم خواهند شد. مراکز مالی از لندن گرفته تا دلواره با هر نوع تلاشی برای سختتر کردن قوانین مبارزه میکنند اما اگر سیاستمداران واقعاً قصد دارند بر 20 تریلیون دلار پول گمشده مالیات ببندند باید از همینجا شروع کنند.
دیدگاه تان را بنویسید