شناسه خبر : 18515 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پرواز اونس روی دوش ضعف اقتصاد جهانی

ترمز بورس کشیده شد

هفته گذشته، بازارهای داخل کشورمان تا حدودی وضعیت کم‌نوسانی را تجربه کردند و در بازارهای جهانی با وجود برخی حمایت‌ها از قیمت نفت، اما این طلا بود که گوی سبقت را از سایر بازارها ربود و امن‌ترین محل در فضای نگران‌کننده اقتصادی شد.

همایون فطرس/بهزاد بهمن‌نژاد
هفته گذشته، بازارهای داخل کشورمان تا حدودی وضعیت کم‌نوسانی را تجربه کردند و در بازارهای جهانی با وجود برخی حمایت‌ها از قیمت نفت، اما این طلا بود که گوی سبقت را از سایر بازارها ربود و امن‌ترین محل در فضای نگران‌کننده اقتصادی شد. در میان بازارهای داخلی، شاخص بورس پس از هشت هفته رشد بی‌وقفه، برای نخستین بار هفته گذشته با افت همراه شد. دلار نیز به شدت در حبس بازه‌ای 3500-3450‌تومانی حرکت می‌کرد و سکه به کمک رشد اونس طلا توانست بار دیگر کانال یک میلیون‌تومانی را تجربه کند. در بازارهای ارز جهانی اما، مهم‌ترین رویداد افت ارزش پوند انگلیس نسبت به دلار به کمترین مقدار خود در هفت سال اخیر بود.

طلای «سوپرمن»
نتیجه اوضاع نامشخص بازارهای سهام در جهان که به‌طور عمده از دو عامل «نفت» و «رشد چین» ناشی شده، آن است که جریانی از نقد کردن دارایی در این بازارها به راه بیفتد و نقدینگی به سمت دارایی‌های سنتی و مطمئن چون طلا جاری شود. این موضوع در عمل طلا را به قهرمان بازارها در سال 2016 تبدیل کرده و این فلز گرانبها را از رشد ارزشی بیش از 15 درصد برخوردار ساخته است. افزایش ارزش طلا، با اینکه در روزهایی از ابتدای سال میلادی تا به حال دچار وقفه شده، اما در یک نگاه کلی پیوستگی خود را حفظ کرده و منجر به این شده توجه صاحبان سرمایه روز به روز بیشتر به آن معطوف شود. طلا آخرین بار در سال 2013 توانسته بود قیمتی بیش از 1400 دلار در اونس را تجربه کند و از آن هنگام، در مسیر نزول قرار گرفته بود. حالا و با صعودهای اخیر فلز زرد، این امیدواری به بازار بازگشته که بار دیگر اینجا محلی امن برای سرمایه آنها خواهد بود.
هفته گذشته طلا توانست پس از یک اصلاح کوتاه، باز هم در مسیر صعودی قرار بگیرد. اونس جهانی که پس از پنجشنبه طلایی 11 فوریه که توانسته بود 1260 دلار را لمس کند تا کمتر از 1190 دلار هم کاهش داشت، دوباره از کانال منحوس 1100‌دلاری گریخت و خود را به بالای 1220 دلار رساند. در سایه افت و خیزهای قیمت نفت در حوالی بشکه‌ای 30 دلار، بازارهای مالی جهان بیش از هر زمان در سردرگمی از آینده این حامل کلیدی انرژی قرار گرفته‌اند و این عدم اطمینان معامله‌گران را در وضعیت بی‌اعتمادی به بازارهای سرمایه قرار داده است. به خصوص، سیگنالی که از چین و وضعیت آتی رشد اقتصادی این کشور دریافت می‌شود، چندان قابل اتکا و معنادار نیست و این موضوع برای معامله‌گران این‌طور تفسیر می‌شود که حداقل در کوتاه‌مدت نخواهند توانست برای این لوکوموتیو اقتصاد جهانی حسابی باز کنند. وضعیت مبهم اقتصاد چین، به رکود بازار نفت دامن می‌زند و همزمان، این رکود در بازار طلای سیاه سبب افت ارزش سهام در بازارهای مالی و بدبینی به وضعیت آینده آن می‌شود. در واقع، به این ترتیب گردابی برای اقتصاد جهانی به وجود آمده که نیروهای اصلی به وجود آورنده آن در یک دور تسلسل قرار گرفته‌اند. در کنار اینها عوامل دیگری هم در این هفته‌ها به پیچیدگی‌های اقتصاد جهان دامن زده‌اند. از جمله، هفته گذشته با توافقی که بین سران اروپا و بریتانیا حاصل آمد، مقرر شد این کشور در ماه ژوئن آینده برای بقا یا خروج از اتحادیه اروپا همه‌پرسی برگزار کند. مساله‌ احتمال خروج بریتانیا از اتحادیه قاره سبز باعث شد ارزش پوند در سایه گمانه‌زنی‌ها به کمترین حد خود در سال‌های اخیر سقوط کند و یورو نیز متاثر از این مساله‌ دچار افت ارزش شد. به‌طور طبیعی،‌ افت ارزش واحدهای پول اروپایی به رکود بازار سرمایه این کشورها دامن زد و در آتش بازار طلا دمید. اما در آن سوی اقیانوس اطلس و در ایالات متحده دلایل برای اولویت داشتن خرید طلا کم نیستند. در حالی که تا پیش از این بیش از 50 درصد تحلیلگران اقدام فدرال‌رزرو برای افزایش نرخ بهره در ماه مارس را محتمل می‌پنداشتند، اکنون تنها 10 درصد از این افراد در نظرسنجی‌ها این امر را قابل وقوع می‌بینند. در صورتی که بانک مرکزی ایالات متحده در متعهد ماندن به وعده افزایش نرخ بهره خود که بخشی از آن را در ماه دسامبر گذشته عملی کرد، حتی اندکی لغزش نشان دهد، شاخص دلار به‌طور مشهودی تضعیف شده و در مقابل بازارهای کالایی و از جمله طلا از این موضوع انتفاع می‌برند. به خاطر انتشار آمارها و شاخص‌ها و در سایه گمانه‌زنی‌های اخیر درباره مواضع مقامات فدرال‌رزرو بوده که در هفته‌های اخیر، فعالان اقتصادی و معامله‌گران در آمریکا نسبت به این پایبندی به افزایش نرخ بهره توسط فدرال‌رزرو بدبین شده‌اند و به دنبال آن، اکنون خرید طلا را به عنوان کالایی امن، مرجح به قرار دادن نقدینگی خود در بازارهای دیگر می‌دانند.
در نگاه تکنیکال به نمودار فلز زرد، رشد هفته‌های اخیر طلا همراه با اصلاح 2 /38‌درصدی چند‌روزه پس از آن الگوی پرچم را به خصوص در پنجره زمانی روزانه و هفتگی در معرض دید آشکار کرده است. طبق این الگو، فرار قیمت از مرز بالایی پرچم مثلثی، می‌تواند آغازگر یک صعود پیوسته دوباره باشد که قیمت را نهایتاً تا جایی در کانال 1300‌دلاری افزایش دهد. غیر از این، حالا با تبدیل شدن ابرهای ایچیموکو در پنجره زمانی هفتگی به یک لایه حمایتی قوی، می‌توان انتظار داشت معامله‌گران بیشتری به صف خریداران این بازار بپیوندند. مهم‌ترین مقاومت‌های پیش روی بازار اکنون، محدوده 1240‌دلاری و 1260‌دلاری اونس است که البته هیچ بعید نیست ظرف روزهای آینده به آسانی شکسته شود. علت این امر آن است که اکنون این بازار از تکانه صعودی خوبی برخوردار شده و اندیکاتورها به خوبی با آن همراهی می‌کنند. از تحلیل سطوح فیبوناچی نیز این‌طور به دست می‌آید که مقصد بعدی طلا سطحی نزدیک به 1280-1275 دلار در هر اونس خواهد بود که در آنجا رویارویی با یک سطح بالقوه برگشتی هارمونیک ادامه صعود فلز گرانبها را به چالش خواهد کشید.

نفت و مصیبت فراوانی
وفور نفت در انبارهای خشکی و در مخازن نفت‌کش‌های روی دریا به حدی است که اجازه نمی‌دهد بازار طلای سیاه نفس تازه کند. تنها چند روز پس از انتشار خبرهایی مبنی بر توافق روسیه و عربستان و برخی دیگر از تولیدکنندگان نفت درباره انضباط‌بخشی به بازار، که باعث شد قیمت هر بشکه به نزدیکی 34 دلار برای نفت پایه آمریکا برسد، باز هم بازار دچار افول شد و به کمتر از 30 دلار هم تنزل کرد. بازیگران متعدد و با مواضع متشتت بازار سبب شده آنها نتوانند به راهبردی واحد برای آینده دست پیدا کنند. در ماه‌های اخیر، بارها و در مقاطعی که امیدواری برای به نتیجه رسیدن مذاکره‌ها بر سر آینده بازار نفت به حداکثر رسیده بوده، در آخرین لحظات بازهم صدایی از جایی برخاسته و معادلات را بر هم زده است. در غالب اینها، عربستان، ایران و روسیه نقش‌هایی کلیدی ایفا کرده و شاید بتوان رسیدن بازار به نقطه فعلی را برآیند بازی این سه دانست. همین هفته پیش نیز بار دیگر وزیر نفت عربستان طی سخنانی اعلام داشت کشورش قصد محدود کردن تولید و عرضه نفت خود را نداشته، و به این ترتیب تفاهم حاصل‌شده را عملاً به چالش کشید. در کنار این، اظهارات برخی مقام‌های ایران نیز درباره افزایش تولید و عرضه نفت این کشور تا سطحی پیش از اعمال تحریم‌ها در سال 1390، تاثیر خود را بر بازار گذاشت. به هر ترتیب، به نظر می‌رسد با توجه به وضعیت نیروهای فعال در بازار، کند شدن رشد اقتصادهای غول‌پیکر جهانی و نیز اشباعی که در ذخایر طلای سیاه وجود دارد، بعید است بازار نفت تا پیش از سال 2017 خود را بازیابد و می‌بایست به پرسه‌زنی قیمت جایی بین 25 تا 35 دلار در هر بشکه رضایت داد.index:1|width:300|height:105|align:left
از منظر تکنیکال، تحکیم بازار در سطوح فعلی به قوی شدن حمایت‌های اخیر، نظیر 26 دلار در هر بشکه،‌ کمک خواهد کرد. به علاوه، این موضوع می‌تواند فرصت را از فروشندگان گرفته و به دست خریداران این بازار دهد تا با به دست آوردن بهانه کافی، از کانال 20‌دلاری فرار کنند. گذشت زمان و تشکیل الگوهای شمعی کوتاه و کم‌رمق در واقع نشانه‌ای است که می‌تواند برای خریداران نفت چراغ هشدار را روشن کند تا در بهترین موقعیت خرید وارد بازار شوند. به علاوه، تشکیل الگوی مثلث متقارن در پنجره زمانی هفتگی در اندیکاتور RSI‌ می‌تواند نماگر دیگری برای معامله‌گران باشد که در صورت خروج از مرز بالایی، محرک نهایی برای ورود به بازار را پیدا کنند.

تخلیه قلک سعودی‌ها در چهار سناریو
نفت ارزان، پدیده‌ای است که تقریباً تمام دنیا به آن عادت کرده و حتی به عقیده بسیاری از کارشناسان نباید انتظار تغییر مسیری جدی برای آن تا مدت‌ها داشت. هفته گذشته، بزرگ‌ترین فعالان حوزه نفت در هیوستون آمریکا گرد هم جمع شده بودند تا درباره آینده این بازار و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در آن بحث کنند. همایشی که یک نتیجه مشترک داشت: بازار نفت وضعیت بسیار بدی در سال جاری میلادی خواهد داشت و شاید بتوان در سال 2017 و حتی سال‌های بعدی امیدهایی به این بازار داشت. بنابراین، بسیاری از سرمایه‌گذاری‌ها در این حوزه تعطیل شده یا به تعویق افتاده است.
یک قاعده سنتی می‌گوید که در شرایط ارزان بودن نفت، کشورهای صادرکننده با زیان مواجه می‌شوند و در مقابل کشورهای واردکننده با بهبود وضعیت اقتصادی همراه می‌شوند. بر این اساس و با توجه به آنکه کشورهای واردکننده سهم بزرگ‌تری در اقتصاد جهانی دارند، کاهش قیمت نفت به نفع اقتصاد جهانی بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی چنین وضعیتی را مشاهده نمی‌کنیم و شاید معدود دفعاتی است که نگرانی‌ها از وقوع بحران جهانی در شرایط قیمت پایین نفت ایجاد شده است. درگیری بسیاری از اقتصادهای بزرگ، نظیر اروپا و ژاپن با نرخ تورم پایین یا حتی منفی، باعث شده که افت قیمت نفت فشار بیشتری بر این وضعیت وارد کند. در نتیجه برای این اقتصادها، افت قیمت نفت نتوانسته بهبود وضعیت قابل توجهی ایجاد کند. در مورد کشورهایی مثل چین و آمریکا نیز که در مجموع واردکننده نفت هستند، برخی مسائل دیگر مانع از بهبود اقتصاد آنها با نفت ارزان شده است. در زمانی که نفت قیمت‌های بالای 100‌دلاری را تجربه می‌کرد، این کشورها در این حوزه سرمایه‌گذاری‌های فراوانی کردند. موضوعی که اکنون منجر شده اقتصاد این کشورها نیز نتوانند بهره زیادی از افت قیمت نفت ببرند. به عنوان مثال، از ابتدای سال 2015، بیش از 40 شرکت آمریکایی در حوزه انرژی اعلام ورشکستگی کرده‌اند که انتظار می‌رود این رقم افزایش نیز پیدا کند.
فارغ از کشورهای مصرف‌کننده، تولیدکنندگان نفت از قاعده سنتی مستثنی نبوده و در شرایط کنونی به شدت تحت فشار هستند. از اواسط سال 2014، تلاش این کشورها برای حفظ سهم بازار باعث شد که پس از مدت‌ها بازیگران بازار نفت وارد فضای رقابتی شوند. موضوعی که با افزایش تولیدات نفت در دنیا موجب ریزش حدود 75‌درصدی قیمت این کالای ارزشمند شد. در این شرایط، بسیاری از کارشناسان تهدید اصلی افت قیمت نفت را برای اقتصادهای وابسته به صادرات نفت، نظیر اعضای اوپک و کشورهایی مثل روسیه می‌دانند. قیمت‌های کنونی نفت حدود 30 دلار بوده و عمده این کشورها با این سطح قیمت‌ها قادر به تحقق بودجه خود نیستند.
عربستان سعودی که برخی کارشناسان، عدم کاهش تولید از سوی این کشور را عامل افت شدید قیمت‌ها می‌دانند، اکنون بیش از سایر کشورها زیر فشار افت قیمت نفت قرار گرفته است. تاکنون کسری بودجه این کشور از طریق صندوق ذخیره ارزی این کشور جبران می‌شود و اگر اصلاح ساختاری در اقتصاد این کشور رخ ندهد با اتمام این ذخایر ارزی، ورشکستگی عربستان حتمی است. تحلیلگران سی‌ان‌بی‌سی اقتصاد عربستان را در چهار سناریو بررسی کرده‌اند. به این ترتیب، اگر قیمت نفت 20 دلار بر بشکه بماند، اکتبر 2018 موجودی صندوق ذخیره ارزی این کشور که اکنون بیش از 600 میلیارد دلار در آن وجود دارد، تمام خواهد شد. در قیمت‌های 30‌دلاری، این اتفاق در ماه می‌ 2019 روی خواهد داد. اگر قیمت نفت 40 دلار بر بشکه شود، ذخایر ارزی عربستان تا فوریه 2020 تمام خواهد شد. در آخرین سناریو نیز اگر قیمت نفت 50 دلار فرض شود، صندوق ذخیره ارزی سعودی‌ها تا ماه می 2021 باقی می‌ماند.

تعدیل انتظارات سهامداری
همان‌طور که اشاره شد بورس تهران پس از دو ماه صعود پرشتاب، هفته گذشته برای نخستین بار در این مدت با افت شاخص همراه شد. گرچه افت شاخص کل محدود و کمتر از 1 /0 درصد بود، اما به‌طور کلی فضای اصلاحی را در قیمت سهام شاهد بودیم. بررسی شاخص کل هم‌وزن که نمادهای بورسی اثرگذاری یکسانی بر آن دارند نشان از افت 2 /1‌درصدی دارد. بنابراین مشاهده می‌شود افت محدود شاخص کل بورس به علت حمایت برخی نمادهای بزرگ بوده است و بازار در مجموع وضعیت نسبتاً منفی و اصلاح قیمتی را تجربه کرده بود.
هفته گذشته، آخرین مهلت قانونی برای ارائه گزارش‌های نخستین پیش‌بینی شرکت‌هایی بود که سال مالی آنها منتهی به 29 اسفند است. به این ترتیب، ترافیکی از گزارش‌های پیش‌بینی سود سال 95 ارائه شدند که هرچند چشم‌انداز مثبت شرکت‌ها نسبت به آینده اقتصاد کشورمان را در‌بر داشتند، اما میزان تعدیل مثبت سود پیش‌بینی‌شده آنها کمتر از انتظارات فعالان بورسی بود. موضوعی که سبب شد احتیاط بیشتری در معاملات سهامداران را شاهد باشیم. در این میان، برخی گروه‌های مهم نیز نظیر پالایشگاه‌ها و بانک‌های بزرگ صورت‌های مالی خود را ارائه نکرده بودند که انتظار می‌رود با توجه به جانب احتیاط شرکت‌ها، تعدیل مثبت خیره‌کننده‌ای در این گروه‌ها نیز رقم نخورد.
به هر حال، مهم‌ترین گروه مورد رصد هفته گذشته را می‌توان صنعت خودرو دانست. گروهی که به جرات می‌توان آن را لیدر بورس در سال جاری دانست. به عقیده کارشناسان، به صورت سنتی بورس تهران به علت کمبود سهام شناور و نقدشوندگی در آن، تمایل به لیدرمحوری دارد. به عنوان مثال، زمانی که وضعیت بازار سهام در سال 92 و اوج بازار را رصد می‌کنیم، مشاهده می‌شود که شرکت‌های پتروشیمی تعیین‌کننده جهت بورس تهران بودند و حتی بازگشت به دوران رکودی نیز با نخستین اخبار منفی برای این گروه رقم خورد. در شرایط کنونی نیز، مثبت‌ترین اخبار هسته‌ای در گروه خودرویی منتشر می‌شود و با توجه به سهام شناور بالایی که دارند بسیاری از سهامداران را به خود جلب کرده‌اند. موضوعی که سبب شد شاخص گروه خودرویی طی مدت دو ماه، بیش از 120 درصد بازدهی را به ثبت برساند. رشدی که به عقیده بسیاری از کارشناسان با توجه به وضعیت ضعیف صورت‌های مالی این شرکت‌ها نشان از بیش‌واکنشی (overreaction) دارد. فارغ از توجه به وضعیت بنیادی، خوش‌بینی‌ها و موج‌سواری روی اخبار سبب شده بود که از ابتدای هفته صف‌نشینی سنگینی در نمادهای این گروه شاهد باشیم.
در دو روز ابتدایی هفته انتشار گزارش‌های پیش‌بینی سود 95 نه‌چندان مناسب برخی نمادهای خودرویی مانند ایران‌خودرو موجب قرار گرفتن سهامداران در صف فروش این نمادها شد. موضوعی که بورس تهران را نیز با افت شاخص در این دو روز همراه کرد. دوشنبه اما، تعدیل مثبت سودآوری شرکت سایپا، بار دیگر سهامداران را به صف خرید نمادهای خودرویی برگرداند و شاخص کل بورس نیز مثبت شد. در این میان، کارشناسان خروج شرکت سایپا این زیان را ناشی از برخی اقدامات اصلاح ساختاری در زیرمجموعه‌ها می‌دانند و معتقدند این سود عملیاتی نبوده و نباید معیار تحلیل‌ها قرار گیرد. به هر حال نماد مزبور برای شفاف‌سازی بیشتر متوقف است و باید منتظر ماند که سهامداران چگونه به این تناقض میان تحلیل‌ها و خوش‌بینی‌ها واکنش نشان خواهند داد. باید در نظر داشت که هر نوع واکنشی، حتی مسیر اصلاح قیمت‌ها به معنای بازگشت بورس به رکود نیست. در واقع، تقریباً همه کارشناسان نسبت به آینده اقتصاد کشورمان امیدواری دارند و بورس نیز به عنوان دماسنج اقتصاد از این مسیر جدا نخواهد بود. اما مساله‌ این است که این مسیر زمان‌بر بوده و سهامداران نیز باید متناسب با اثرگذاری این متغیرها بر اقتصاد، اقدام به سرمایه‌گذاری کنند.

جولان‌دهی بین دلار و طلا
شاخص دلار غیر‌رسمی در بازار تهران این هفته در کمتر از 3500 تومان لنگر انداخت. در حالی که انتظار می‌رفت قیمت ارز در این بازار به مرز 3400 تومان برسد، توقف افزایش قیمت طلا و تحریک تقاضا باعث شد سطح کمینه‌ای حوالی 3430 تومان شکل بگیرد و بازار از آن بازگشت کند. سکه طلا نیز که از بالای یک میلیون تومان بازگشت کرده بود، اصلاح کوتاهی تا 970 هزار تومان انجام داد و باز هم به مدار صعود بازگشت. به نظر می‌رسد سکه به همراه اونس جهانی در هفته‌های آینده به مقاومت‌شکنی‌های خود ادامه دهد و نقش بستن سکه با رقم‌هایی بیش از یک میلیون تومان در هفته‌های پایانی اسفند بسیار محتمل خواهد بود.
با اینکه عوامل بنیادین متعارف فعلی در هفته گذشته نیز همچنان در نوسان‌های بازار ارز تاثیر داشتند، شاید بیش از همه بتوان بازگشت قیمت را از کف به افزایش تقاضا، نوسان‌گیری معامله‌گران آتی و رجوع برخی از بازار طلا به دلار نسبت داد. در کنار اینها و از بعد تحلیل اعداد و ارقام، چنان که هفته‌های پیش نیز بیان شده بود سطح 3430 تا 3450 تومان برای دلار سطحی قوی برای حمایت بازار به شمار می‌رود و بعید نیست که این سطح کمینه بازار، تا ماه‌ها دیگر تکرار نشود. به خصوص، بازگشت دوباره قیمت به بالای 3500 تومان اعتماد به نفس را به معامله‌گران خریدار بازار بازخواهد گرداند و دور از ذهن نیست قیمت به سرعت تا اواسط کانال 3500 تومان پیشروی داشته باشد..

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها