تاریخ انتشار:
روایت شیخالوزرا از پایان دوران «بخوربخور»
نقدهای دوست و دشمن به بسته ضدرکود
صفحات اقتصادی مطبوعات ایران در هفته گذشته تا حدود زیادی تحت تاثیر بسته خروج از رکود دولت بود. از انتقادات اول هفته دو نماینده سرشناس تهران در نامهشان خطاب به رئیسجمهور گرفته تا شبنشینیهای مقامات دولت در برنامههای تلویزیونی در طول هفته و همایش بزرگ دولتیها در روز سهشنبه، همه و همه در صفحات روزنامهها منتشر شد و فضای عمومی کشور را نیز تحت تاثیر خود گرفت.
روز شنبه گذشته، دستکم سه روزنامه سیاسی نزدیک به جناح اصولگرا (رسالت، سیاست روز و خراسان) نامه احمد توکلی و الیاس نادران، نمایندگان تهران در مجلس خطاب به رئیسجمهور را در صفحه نخست خود بازتاب دادند. نامهای که مدل بسته خروج از رکود دولت را «نسخه شکستخورده صندوق بینالمللی پول» میدانست. به نوشته «خراسان»، یکی از نقدهای این دو نماینده بر سیاستهای ضدرکود تورمی «شناور ساختن نرخ سود بانکی متناسب با تورم انتظاری» و «ایجاد رقابت میان بانکها» است. نویسندگان معتقدند «در شرایط تورمی اقتصاد ایران، شناور کردن نرخ سود بانکی و ایجاد رقابت میان بانکها منجر به افزایش نرخ سود بانکی میشود و این نرخ سود از سه مجرای تسهیلات بانکی، قرض از منابع غیربانکی و آورده سهامداران به بخش تولید منتقل میشود. اشکال دوم این سیاست انحراف نقدینگی از بخش تولید به بخش خدمات و بازرگانی است.»
از دیگر نقدهای واردشده به بسته خروج از رکود در این نامه، «بیتوجهی به واقعیات بازار ارز» عنوان شده است. توکلی و نادران میگویند: «در سیاستهای پیشنهادی تاکید بر نرخ حقیقی ارز است که در ارتباط با تورم داخل و خارج تعریف میشود که این امر باعث افزایش نرخ اسمی ارز یعنی گران شدن واردات میشود. نتیجه آنکه این سیاست باعث افزایش هزینه تولید میشود که دولت خود آن را عامل ایجاد رکود معرفی کرده است. یعنی باز هم سیاست ضدرکود، خود رکودزا شد.»
همزمان با انتشار این نامه در رسانههای اصولگرا، روزنامه «دنیای اقتصاد» در سرمقالهای به قلم «دکتر فرخ قبادی» تلاش کرد بخشی از «جزییات مغفول در نسخه ضدرکود» را متذکر شود. از جمله نکاتی که در این سرمقاله مورد اشاره قرار گرفته، این است: «تدوینکنندگان بسته خروج از رکود، «توسعه و رشد بنگاههای کوچک و متوسط» را هدف گرفتهاند، یعنی همان بنگاههایی که در سالهای اخیر نیازشان به سرمایه در گردش سه برابر شده، اما «به هیچ منبع رسمی برای تامین مالی دسترسی نداشتهاند» و «بیشترین آسیب را از بیثباتیهای اقتصاد کلان متحمل شدهاند». رونق بخشیدن به این صنایع و تامین مالی آنها به بانکها محول شده و قطعاً سیاستگذاران با صدور بخشنامههای قاطع از بانکها خواهند خواست که متقاضیان صنعتی را در اولویت دریافت تسهیلات قرار دهند و بهویژه با صنایع کوچک و متوسط مهربانانهتر برخورد کنند.»
به نوشته قبادی، «صرفنظر از این واقعیت که به دلیل «تنگناهای مالی» صنایع کوچک و متوسط، ریسک اعتباری بانکها در پرداخت تسهیلات به آنها کماکان بالاست و بانکها همچون گذشته ترجیح میدهند که تسهیلات تولیدی را به حداقل ممکن برسانند، واقعیت این است که بخش بزرگی از صنایع کوچک و متوسط اساساً نمیتوانند تسهیلات بانکی دریافت کنند.»
علاوه بر اینها، در هفته قبل دو روزنامه قدیمی «کیهان» و «جمهوری اسلامی» هم در سرمقالههایی به بسته ضدرکود دولت پرداختند؛ «کیهان» صراحتاً از در انتقاد وارد شد و آن را «بسته پوسیده» خواند، اما «جمهوری اسلامی» عمدتاً به حمایت از آن برخاست و تلاش کرد انتقاداتش هم دلسوزانه باشد. کیهان نوشت: «اغلب آنچه در بسته پیشنهادی دولت ذکر شده، حرفها و آرزوهای قشنگی است که بیشتر در حد آمال و آرزوست تا راهبرد و شیوه اجرایی! گفتن حرفهای زیبا بسیار آسان است و از افراد زیادی برمیآید اما ارائه یک برنامه راهبردی که در کوتاهمدت یا میانمدت، رونقی به اقتصاد کشور برساند، با آنچه در این بسته آمده، تفاوت زیادی دارد و احتمال میرود که به فریب سراب، پای در بیابان بگذاریم!»
در بخش دیگری از «یادداشت روز» کیهان آمده است: «برخی بخشهای این برنامه، خلاف صریح برخی مقررات و ضوابط قانونی موجود است و معلوم نیست چگونه با این تضاد امکان عملیاتی شدن آن وجود دارد؟! فیالمثل آنجا که سخن از عدم دخالت در قیمتگذاری و نرخگذاری و موارد مشابه است، باید پرسید نقش و جایگاه قانونی سازمان تعزیرات حکومتی که موظف به اجرای صحیح قانون تعزیرات و آییننامههای مربوطه است، چه میشود و بر اساس چه سازوکاری قرار است این سازمان و آن قانون، بیاثر و ملغی گردد!؟»
جمهوری اسلامی اما در سرمقاله خود تاکید کرد: «دولتمردان باید متوجه باشند که اجرای موفق چنین بستهای که آثار آن در میانمدت آشکار خواهد شد، نیازمند توجیه کامل افکار عمومی نسبت به فرآیند اثربخشی و زمان هویدا شدن نتایج در اقدامات انجامگرفته است. از سوی دیگر نیز تعریف و اجرای برنامهها و اقدامات تکمیلی در حین اجرای بسته سیاستی خروج از رکود که بتوان با کمک آنها پیامدهای منفی و گریزناپذیر این سیاستها را مدیریت کرد و به حداقل رساند از جمله اقداماتی است که باید در دستور کار دولت قرار بگیرد.»
آب دریاها را میخریم، آقا
یکی دیگر از موضوعات داغ چند هفته اخیر، بحران آب بوده که در هفته گذشته به دو دلیل بار دیگر در راس اخبار قرار گرفت: اول قطع آب مشترکان پرمصرف در تهران و دوم مطرح شدن موضوع واردات آب توسط وزیر نیرو. سه روزنامه «جام جم»، «شهروند» و «ابتکار» در یک روز به طور همزمان به این مساله پرداختند. جامجم خبر داد «با اجرای طرح قطعی آب پرمصرفها در تهران، استخرها و فضای سبز ویلاهای شمال پایتخت برای ساعات محدودی دسترسیشان به آب شهری را از دست دادند.»
ابتکار هم در گزارشی که زیر عنوان «تاجیکستان نامزد فروش آب به ایران» منتشر کرد، نوشت: «بحران، تنها وقوع حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله نیست و کمبود آب میتواند شرایط به مراتب سختتری را برای شهرهایی مانند تهران رقم بزند... وزارت نیرو به عنوان متولی اصلی آب در کشور صریحاً از وجود بحران در تامین آب دهها شهر کشور خبر داد و صحبت از جیرهبندی به میان آورد. به بیان دیگر اگر همین امروز بحران آب را جدی نگرفته و آن را در مدتی کوتاه حل نکنیم، دور نیست که شاهد مرگ تهران و سایر شهرها باشیم. این یک تهدید خیالی نیست، واقعیت تلخی است که بیهیچ تعارفی از راه خواهد رسید چون بدون آب، زندگی به مرگ خواهد انجامید. از سوی دیگر زمزمههایی مبنی بر واردات آب به کشور به گوش میرسد؛ به گونهای که وزیر نیرو در مورد خواسته برخی نمایندگان مبنی بر واردات آب از سایر کشورها تاکید کرد: میتوانیم از کشورهایی که با آنها تعاملاتی داریم آب وارد کنیم اما احتمال تغییر در تعاملات است و وابستگی در مساله آب به هیچوجه خوشایند نیست.»
در ادامه این گزارش آمده است: «ایران به دنبال منابع آبی بیشتر است و برخی از مسوولان معتقدند که این منابع آبی را باید در تاجیکستان جستوجو کرد. مشکل در نحوه رسیدن به منابع آبی موجود در کوههای تاجیکستان است که صدها کیلومتر با ایران فاصله دارند.»
روزنامه «شهروند» هم علاوه بر انتشار این اخبار، در مصاحبهای با پرویز کردوانی، استاد دانشگاه و پدر علم کویرشناسی به نقل از او نوشت: «در حال حاضر بیابانزایی از نوع جدید در حال رخ دادن است که مهمترین دلیل آن هم حفر چاههای عمیق است؛ بهطوریکه پوشش گیاهی تهران، قم و کرج به دلیل پایین رفتن سطح آب در حال از بین رفتن است، مسیر سمنان به مشهد زمینهای کشاورزی و در دامغان و شاهرود پوشش گیاهی از بین رفته و جنگلهای دستساز نیز در حال نابودی هستند.»
کردوانی همچنین گفت: «وقتی زمین کشت نمیشود، خاک به تدریج لق میشود و ریزگردها بلند میشود؛ تا جایی که در حال حاضر ریزگردها به تهران نیز رسیدهاند. حتی گفته میشود ریزگردهای اصفهان سمی هستند زیرا در زمینهای کشاورزی این منطقه از کود ازت و فسفات استفاده میشد.»
دوران «بخوربخور» تمام شد
در یکی دو هفته اخیر، مقامات دولتی بسیاری در برنامههای زنده تلویزیونی حاضر شدهاند؛ اما احتمالاً هیچ کدام با صراحتی که بیژن زنگنه در ویژهبرنامه «پایش» سخن گفت، حرف نزدهاند. صحبتهای زنگنه، به ویژه آن بخشی که شدیدترین انتقادها را نثار دولت سابق میکرد، در مطبوعات هم انعکاس گستردهای پیدا کرد. روزنامه «شرق» روز چهارشنبه تیتر نخست خود را به «افشاگری زنگنه از دوران بخوربخور» اختصاص داد و به نقل از وزیر نفت نوشت: «بابک زنجانی یک بانک بیاعتبار درست کرده بود که تمام داراییاش شاید ۵۰۰ هزار دلار نبود، ولی بیش از دو میلیارد دلار پول دولت با مصوبه کارگروه نفت دولت -که رئیس کل بانک مرکزی و چند وزیر آن را امضا کردند- به او داده شد.»
به نوشته «شرق» بیژن زنگنه با انتقاد از این اقدام دولت قبل گفت: «معلوم نیست برای بانکی که هیچ اعتباری نداشته، روی چه حسابی این ریسک بزرگ را کردند. پیداست که او در این کار تنها نبوده است چون مگر میشود یک نفر بهتنهایی بتواند این همه پول را بخورد، هر چقدر هم آدم زرنگی باشد؟!» لحن سخنان شیخالوزرا در ادامه تندتر هم شد؛ تا آنجا که گفت: «نزدیک به سه میلیارد دلار پول از بیتالمال رفته، اما برخی از وزیران سابق و مسوولان قبلی از زنجانی حمایت میکنند. بعضی آقایان زباندراز و طلبکار هستند. ما نجابت میکنیم و حرف نمیزنیم، ولی زبانشان دراز است. یعنی چه که این پول را برد؟» زنگنه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا پولها قابل ردیابی است، گفت: «چرا قابل ردیابی نباشد؟ مگر میشود تنهایی چنین کاری را انجام دهد؟ آیا میشود این همه اموال بیتالمال را بهتنهایی بخورد و برود؟ اصلاً شدنی نیست. دوران بخوربخور تمام شده است.»
دیدگاه تان را بنویسید